◄ 2 دلیل عمده کاهش ارزش پول ملی
رشد نقدینگی در کشور، 2 دلیل عمده دارد یک بخش عمده آن به دلیل بدهیهای خود دولت به بانک مرکزی و بخش دیگر هم به دلیل بدهی بانکها به بانک مرکزی است.
یک فعال اقتصادی در مورد روند مداوم کاهش ارزش پول ملی گفت: در حالی در کشور نقدینگی بعد از جنگ به طور متوسط بین ۲۵ تا ۲۶ درصد رشد داشته که تولید در حد ۵ درصد رشد را تجربه کرده است و این بدان معناست که رشد نقدینگی ۲۰ درصد بیشتر از رشد تولید کشور است و این موضوع یکی از دلایل کاهش ارزش پول ملی است.
به گزارش تیننیوز، محمد علی طباطبایی در شبکههای اجتماعی با بیان این مطلب گفت: طبق آنچه که مسئولان اخیراً مطرح کردهاند؛ رشد نقدینگی در کشور، 2 دلیل عمده دارد یک بخش عمده آن به دلیل بدهیهای خود دولت به بانک مرکزی و بخش دیگر هم به دلیل بدهی بانکها به بانک مرکزی است.
او افزود: طبق آمار، بدهی بانکهای خصوصی به بانک مرکزی در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵، ۱۱۰ درصد رشد داشته که این یک فاجعه است و اگر جلوی این ماجرا گرفته نشود ثامن الحججهای بعدی هم در راه هستند.
وی تاکید کرد: در مورد بدهی دولت به بانک مرکزی هم باید گفت؛ دولت هر ماه مقدار عظیمی یارانه پرداخت میکند و بخش بزرگی از بدهی خود دولت به بانکها ناشی از همین پولهایی است که سر هر ماه دولت تحت عنوان یارانهها به مردم پرداخت میشود.
طباطبایی خاطرنشان کرد: با توجه به نحوه شکلگیری بدهی بانکها به بانک مرکزی، هر شخصی برای آنکه وام بگیرد باید حساب و سپرده ایجاد کند تا بانک وام اعطا کند. بانکها هم وقتی میخواهند زیر چتر حمایتی بانک مرکزی بروند باید یک ذخیره قانونی در بانک مرکزی ایجاد کنند.
این فعال اقتصادی ادامه داد: اما متاسفانه اکنون بانکها از این ذخیره اضافه برداشت داشتهاند. یعنی ذخیره قانونی خود را کم کرده و بانک مرکزی نیز سکوت کرده است، اینجاست که می گوییم نظارت بانک مرکزی ضعیف بوده است.
او با بیان اینکه قصه بدهی بانکها به بانک مرکزی اینگونه ایجاد شده که بانکها از آن ذخیره قانونی بیش از حد برداشت کردهاند و به نوعی آن بدهی در جای خود مانده است، گفت: وقتی رقم ذخیره قانونی نزد بانک مرکزی کم شود، ترازنامه بانک مرکزی دچار مشکل میشود و این دور ادامه داد اگرچه خوشبختانه با توجه به اتفاقاتی که برای موسسات مالی افتاده، حساسیتها هم زیاد شده است.
به گزارش تیننیوز، وی خاطرنشان کرد: اصلاح نظام بانکی ایران کار دشواری است چرا که اتفاقی که افتاده در عرض یکسال رخ نداده بلکه در عرض بیش از چهار دهه به وقوع پیوسته است.
طباطبایی گفت: اکنون از نظر حسابداری درآمد با هزینهای که شده و منابع و مصارف با هم نمیخواند و کنترل و حل این مسائل به دلیل ترازنامهای بودن، دشوار است اما این مسئله بالاخره باید حل شود که کار بسیار دشواری است و نیاز به تصمیمات سخت در سطح سران کشور دارد.