◄ خطر نابودی کامل بخش ریلی مسافری متاثر از نوسانات ارزی
منافع قابلتوجه حملونقل ریلی مسافری حکم میکند که این صنعت در ردیف کالاهای اساسی با تخصیص ارز دولتی در نظر گرفته شود وگرنه حرکت قطارها متوقف میشوند.
نشست خبری «تغییرات نرخ ارز و اثرات آن بر حملونقل ریلی مسافری و چالشهای پیشرو» در محل انجمن صنفی ریلی با حضور رییس و دبیر انجمن و تعدادی از صاحبان شرکتهای ریلی مسافری برگزار شد.
به گزارش خبرنگار تیننیوز، دبیر انجمن صنفی شرکتهای ریلی در این نشست گفت: سرانه سفرریلی در ایران پایین است؛ این رقم در سوئیس ۲۵۰۰ کیلومتر به ازای هر نفر در سال، در آلمان ۱۲۰۰ کیلومتر به ازای هر نفر در سال، در استالیا 700 کیلومتر به ازای هر نفر در سال و در ایران ۱۶۰ کیلومتر به ازای هر نفر در سال است.
مجید بابایی ادامه داد: در سال ۸۴، ۳۵۰ میلیون نفر-سفر با ناوگان شخصی جابهجا شدهاند که این رقم در سال ۹۴ به ۶۹۰ میلیون نفر-سفر رسیده است.
بابایی اضافه کرد: در سال ۸۴ نیز ۴۱۵ میلیون نفر-سفر از طریق وسایل نقلیه عمومی جادهای جابهجا شدهاند که در سال ۹۴ این رقم به ۲۹۰ میلیون نفر سفر کاهش یافت.
بابایی واقعیسازی نرخ سوخت را تلاشی در جهت توجیهپذیر شدن حملونقل ریلی عنوان کرد و تاکید کرد: به دلیل غیرواقعی بودن نرخ سوخت بالا بودن هزینههای جانبی سفر، خانوادههای ایرانی ترجیح میدهد با خودروی شخصی به سفر بروند که تبعات این تصمیم، با 18هزار کشته در سال برای کشور خطرناک است.
این مقام مسئول در انجمن صنفی با اشاره به اینکه این آمار در بخش ریلی نزدیک به صفر است، گفت: مصرف بالای سوخت در ایران (سه برابر متوسط جهانی)، آلودگی هوا و آلودگیهای صوتی دستاورد توسعه حملونقل شخصی هستند.
دبیر انجمن صنفی شرکتهای حملونقل ریلی با انتقاد از اینکه بخش ریلی دغدغه امروز دولتمردان و کشور نیست، گفت: قیمت بلیت قطارهای مسافری از آذر ماه ۹۴ تغییر نیافت و اوایل تابستان امسال هم فقط ۱۰درصد افزایش یافته است که با این رقم، شرکتها از پس تامین هزینههای خود برنخواهند آمد.
بابایی با تاکید بر ضرورت پرداخت مابهالتفاوت قیمتهای واقعی و قیمتهای فعلی بلیت به شرکتهای ریلی، گفت: حملونقل ریلی باید در ردیف کالای اساسی فرض شود، چون منافع قابل توجهی برای کشور دارد، چراکه اگر هزینههای سفر ریلی در سبد تخصیص ارز دولتی با نرخ 4200 تومان قرار نگیرد، حرکت قطارها متوقف میشود.
این مقام مسئول در انجمن صنفی قیمت خرید یک واگن مسافری تا قبل از نوسانات ارزی را سه میلیارد تومان و این رقم را در شرایط فعلی هشت میلیارد تومان عنوان کرد و تصریح کرد: این رقم برای خرید هر رام قطار در حدود 100 میلیارد تومان برآورد میشود.
دبیر انجمن صنفی شرکتهای حملونقل ریلی ضمن بیان این مطلب که خط قرمز شرکتها ایمنی ناوگان مسافری است، درباره میزان استفاده بخش ریلی از ظرفیتهای قانونی نظیر بند «ق» تبصره بودجه و یا سهم ۱۰ درصدی از قیمت سوخت، گفت: حدود چهار سال از مصوبه بند «ق» گذشته، اما مبلغی به شرکتهای ریلی اختصاص نیافته است.
بابایی اضافه کرد: همچنین مالیات بر ارزشافزوده شرکتهای ریلی که قرار بود صفر باشد، از سوی سازمان امور مالیاتی اجرا نمیشود و این مورد نیز جای تامل دارد.
بخش مسافری ریلی، از ابتدای اجرای خصوصی سازی در این بخش و بابت رد دیون دولتی در سال 88 واگذار شد و امروز، با مشکلات عدیده ای دست بگریبان است! علاوه بر سیاست های اجرا نشده در تسهیل حمل و نقل ریلی و کمک باین صنعت ( چه در بخش باری و چه مسافری) مساله مهمی که از آن غافل می مانیم، مساله ی کسبِ مزیت های رقابتی ست، و تصل ِ مساله ی رقابت چه در کسب مسافر و چه در حمل بار، ممکن نیست ما مشتریان بالقوه ای نداشته باشیم که بدلیل عدم تبلیغات موثر و ترویج درست و علمی و تجاری، از دست نداده باشیم و نیز از دست ندهیم، ما برای جذب مسافر به بخش ریلی چه ایده های خلاقانه ی اجرائی داریم؟ که مسافر را از خطرِ مسافرت های جاده ای به امنیت مسافرت ریلی جذب کند؟ ما برای دهک های مختلف در آمدی که با وضعیت تورم 65 درصدی مسکن و اجاره بها، اینروزها از تهران به شهرستانهای استان هجوم آورده اند و ساکن شده اند! چه برنامه ای دااریم تا با وضعیت درآمدی فاجعه بارشان، آنها را هر روز صبح به محل کارشان بیاوریم و سپس به موقع( و این به موقع بسیار مهم است) به محل زندگی شان بازگردانیم؟
وضعیت مسکن با نرخ تورم بیش از شصت درصدی در تهران، باعث مهاجرت بسیاری از کارمندان و کارگران به شهرستانهای استان تهران شده است، و این یعنی بازارِ قطارهای حومه ای می تواند به این قشر عظیم مسافری روزانه کمک کند و در حقیقت، به خودش هم کمک کند این صرفا یک فرصت جدید در عرصه مسافرتهای حومه ای و روزانه با قطار است، روغن نباتی و چیپس و پفک و ماست در این کشور، تبلیغات فراگیر دارد و قطارهای ما، ندارد! مساله ی پروموشن و ترویج را از قلم انداخته ایم! چون فکر می کنیم :" هر کس بخواهد بیاید خودش می آید!!"!! ، اینهم فقط یکی از مشکلات همه گیر شدن قطارهای مسافریست،( و خواهشمند است تا به بحث تبلیغات اشاره می شود ذهن دوستان به پیامهای بازرگانی سیما معطوف نشود!) که این مورد، از عقب مانده ترین نوع برای بازاریابی و تبلیغات است
تصور می شود که ما، در همه بخشهای حمل و نقل ریلی به سالوشن های علمی و مدیریتی حرفه ای نیازمندیم و این تصور، غیر منطقی به نظر نمی رسد، ما، بازارهای دست نیافته و بالقوه برای بخش مسافری بسیار داریم که متاسفانه از آنها غافل مانده ایم ، دهک های بسیاری از اجتماع و جمعیت هدف ما، به قطارهای روزمره ی با تاخیر ، قانع نیستند( چون در مقاله از آلمان و فرانسه مثال زده شد عرض می کنم) آنها به قطاری ویژه تر( حتا از نظر واگنها و شکل ظاهری) و از نظر سرعت( حال اگر فقط بدون توقف باشد) نیازمند و راغب اند، و قیمت اش را هم با جان و دل می پردازند_ بهتر آن است که از طریق نظر سنجی ها این مساله در میان اقشار هدف بررسی شود_ و از سوی دیگر برخی از همین جمعیت فعلی ِ مسافری هم، برای پرداختِ همین بهای بلیط روزانه مشکل دارند و نوع و سرعت و راحتی قطار هم از اسا برایشان مهم نیست!
آیا تاکنون باین تفاوتها در بازار هدف مان توجه کرده ایم؟
با این تفاوت ها چگونه می توان کسب سود بیشتری کرد؟ و از سویی نیز، مسافران بیشتری را جذب نمود؟ اینها فقط برخی از نکات بازار مسافری ریلی ست که مجال ِ مطرح شدن در این بخش را دارند، البته نباید از پشتیبانی های دولت( اگر توان آن باشد) و نقش سیاست گذاری در تسهیل و رواج بخش ریلی مسافری نیز نباید غافل شد.