◄ فقط یک گزینه نجات باقی مانده است
صد دریغ و افسوس که جشن بزرگ نوروز به کام بخشی از هممیهنان عزیز تلخ و عیدشان به عزا تبدیل شد. با اینکه آمار تصادفات و تلفات رانندگی نسبت به سالهای قبل کاهش پیدا کرده و میزان تلفات روزانه به حدود ۴۵ نفر کشته و ۱۰۰ تا ۱۱۰ نفر معلول و ازکارافتاده دائمی و ۵۰۰ تا ۶۰۰ مجروح تقلیل یافته، اما باید اذعان کرد که این تعداد تلفات و این میزان خسارات همچنان آمار تکاندهندهای است و قلب تک تک هموطنان را به درد میآورد.
مرتضی شمسی*: ما از فرهنگ و رفتار ترافیکی مناسب در جهان برخوردار نیستیم. سازمانهای متبوع نیز بهجای اعتراف و اذعان کاستیهای موجود و پرداختن به اصل موضوع که همان نبود آموزش صحیح فرهنگ ترافیک است، فقط بر این تأکید میکنند که عامل انسانی دلیل اصلی تصادفات است و شاید هم برخی از مسئولان آموزشهای کارشناسینشده و ازهمگسیخته در بعضی از رسانهها و مدارس را کافی میدانند.
نکته تأملبرانگیز اینکه هشدارهای لازم از سوی پلیس راهور ناجا در طول سفرها به مسافران نوروزی داده شد، اما نهتنها از میزان تصادفات و تلفات رانندگی کاسته نشد، بلکه طبق گزارشها این عدد نسبت به سال قبل ۸ درصد نیز افزایش پیدا کرد.
صد دریغ و افسوس که جشن بزرگ نوروز به کام بخشی از هممیهنان عزیز تلخ و عیدشان به عزا تبدیل شد. با اینکه آمار تصادفات و تلفات رانندگی نسبت به سالهای قبل کاهش پیدا کرده و میزان تلفات روزانه به حدود ۴۵ نفر کشته و ۱۰۰ تا ۱۱۰ نفر معلول و ازکارافتاده دائمی و ۵۰۰ تا ۶۰۰ مجروح تقلیل یافته، اما باید اذعان کرد که این تعداد تلفات و این میزان خسارات همچنان آمار تکاندهندهای است و قلب تک تک هموطنان را به درد میآورد.
میتوان گفت هر روز یک هواپیما مشابه هواپیمای سقوطکرده در مسیر تهران ـ یاسوج در جادههای کشور سقوط میکند. نکته تأملبرانگیز اینکه هشدارهای لازم از سوی پلیس راهور ناجا در طول سفرها به مسافران داده شد، اما نهتنها از میزان تصادفات و تلفات رانندگی کاسته نشد، بلکه طبق گزارشها این عدد نسبت به سال قبل ۸ درصد نیز افزایش پیدا کرد.
حال سؤال اینجاست که چرا همچنان اصرار داریم عامل انسانی را مقصر اصلی تصادفات معرفی کنیم، درحالیکه بررسیهای علمی و تحقیقات میدانی نشان میدهد، با اینکه عامل انسانی ۷۰ تا ۹۰ درصد در تصادفات نقش دارد، عوامل محیطی و وسیله نقلیه است که از ایمنی مناسب و استانداردهای لازم برخوردار نیست؛ زیرا ما زمانی میتوانیم عامل انسانی را علت اصلی وقوع تصادفات قلمداد کنیم که هم کیفیت و ایمنی خودروها و استاندارد جادهها را افزایش داده باشیم و هم نظارت سفت و سختی را اعمال کنیم که متأسفانه در کنار تمام اقداماتی که سازمانهای مسئول داشتند، سایر نهادهای فرهنگی و اجتماعی کوچکترین گامی را برای آموزش فرهنگ صحیح ترافیک برنداشتهاند.
به همین دلیل، ما از فرهنگ و رفتار ترافیکی مناسب در جهان برخوردار نیستیم. سازمانهای متبوع نیز بهجای اعتراف و اذعان کاستیهای موجود و پرداختن به اصل موضوع که همان نبود آموزش صحیح فرهنگ ترافیک است، فقط بر این تأکید میکنند که عامل انسانی دلیل اصلی تصادفات است و شاید هم برخی از مسئولان آموزشهای کارشناسینشده و ازهمگسیخته در بعضی از رسانهها و مدارس را کافی میدانند.
این در حالی است که کارشناسان معتقدند آموزشی تأثیرگذار است که مداوم، مستمر، کارشناسیشده برای تمام گروههای سنی از مهد کودک تا دانشگاه باشد و متخصصان از طرق مختلف انجام دهند. برای مثال اکثر ما ایرانیان به علت نبود آموزش وقتی پشت فرمان دچار خستگی و خوابآلودگی میشویم، برای مقابله با خواب برخی از اقدامات زیر را انجام میدهیم و رانندگی خود را خوابآلوده ادامه میدهیم. برای مثال شیشه کابین خودرو را پایین کشیده یا صدای ضبط را بیشتر میکنیم یا تنقلات مثل تخمه و چای میخوریم یا برخی سیگار روشن میکنند و رانندگی را ادامه میدهند.
درصورتیکه اگر آموزش دیده بودیم که همه انسانها در برابر خواب تسلیم هستند و هیچکس نمیتواند با خواب مقابله کند و تحقیقات نشان داده است که این اقدامات کوچکترین تأثیری در رفع خوابآلودگی ندارد، بهندرت رانندگی را با حالت خستگی و خوابآلودگی ادامه میدادیم. همچنین، افسردگی و اختلالات خواب در جامعه ما بسیار شایع است و اکثر آنها تشخیصدادهنشده در جامعه باقی میمانند که آموزش و برخی اقدامات دیگر میتواند نقش مؤثری در این زمینه داشته باشد.
بارها کارشناسان این حوزه اعلام کردهاند که برای حل این معضل سه راهکار متصور است که باید همزمان اقدام شود. مهندسی ترافیک مانند استاندارد کردن جادهها و معابر و ارتقای ایمنی وسایل نقلیه و آموزش، نظارت دقیق و اعمال قانون. در بین اینها شاید آموزش کمهزینهترین راهکاری بوده که از دهههای قبل میتوانستیم در کشور انجام دهیم.
حتی دولتهای گذشته آن را انجام ندادند و هیچوقت پاسخگوی مردم نبودند و در قبال انبوهی از کشتار و معلولیت هموطنان، در دهههای گذشته حتی یکبار هم از مردم عذرخواهی نکردند و با اظهارات غیر کارشناسی و اینکه آمار تصادفات در حال کاهش است، این حساسیت را در میان مردم از بین بردهاند. به نظر اینجانب، علت اصلی کاهش تصادفات افزایش آگاهی عمومی در سطح جامعه و ترس از تصادفات و مرگومیر بوده است و اتفاقاً باید این حساسیت را با ارائه آمار درست بیشتر کرد.
ما منکر زحمات و فعالیت سازمانهای مسئول نیستیم. برخی از سازمانها حتی بیش از حد وظایف خود زحمت میکشند، ولی اگر سیاستهای کلی در این حوزه غلط باشد و دولت طرح جامع و ملی در این زمینه نداشته باشد و مشارکت مردم را افزایش ندهیم و در برخی زمینهها مدیریت واحد نداشته باشیم و این موضوع را معضل ملی معرفی نکنیم و برای آن راهکار ملی تهیه نکنیم، نتیجه فعالیتها بیتأثیر بوده و موجب هدررفت سرمایههای ملی و بیتالمال خواهد شدو...
*پژوهشگر حوزه حملونقل
در ایران ارزش یک انسان به اندازه یک مورچه است بلکه کمتر