معادل سقوط ۶ ایرباس مسافری در ماه کشته جادهای میدهیم
سالانه بالغ بر ۲۰ هزار نفر در حوادث جادهای کشور کشته میشوند که معادل سقوط ۷۵ هواپیمای مسافربری A-۳۰۰ یا ماهانه ۶.۲ هواپیما است.
روزنامه ایران گزارش داد: سالانه بالغ بر ۲۰ هزار نفر در حوادث جادهای کشور کشته میشوند که معادل سقوط ۷۵ هواپیمای مسافربری A-۳۰۰ یا ماهانه ۶.۲ هواپیما است.
در ادامه گزارش ششم تیر ۱۴۰۰ روزنامه ایران آمده است: هفته گذشته کشور ما شاهد دو سانحه دردناک به فاصله یک روز از یکدیگر بود. چهارشنبه هفته قبل اتوبوس حامل ۲۵ خبرنگار که برای بازدید از دریاچه ارومیه به آذربایجان غربی رفته بودند در برگشت از کنترل خارج شد و با واژگون شدن آن دو نفر از خبرنگاران فوت شدند و ۲۱نفر زخمی. روز بعد از این حادثه – یعنی پنجشنبه – اتوبوس حامل سرباز معلمان در استان یزد به دلیل عدم کنترل و برخورد با تریلر باعث کشته شدن ۵ معلم و زخمی شدن ۱۰ نفر دیگر میشود.
هر دو این حوادث یک دلیل عمده داشت: از کار افتادن ترمز و نگرفتن ترمز ثانویه یا همان به اصطلاح ترمز دستی. اتفاقات از این دست معمولاً در کشور ما زیاد رخ میدهد. ایران یکی ازحادثه خیزترین کشورهای جهان در حوادث رانندگی است.
سالانه بالغ بر ۲۰ هزار نفر در حوادث جادهای کشور کشته میشوند که معادل سقوط ۷۵ هواپیمای مسافربری A-۳۰۰ یا ماهانه ۶.۲ هواپیما است. زمانی که یک هواپیما با مسافر سقوط میکند، حال ما چگونه میشود؟ این اخبار چقدر وحشتناک به نظر میرسد؟ اما حالا با جزئی کردن آمار حوادث جادهای متوجه میشویم که چه مصیبتی در کنار ما و در برابر ما رخ میدهد.
شاید عمدهترین دلیل حوادث رانندگی در کشور به رفتار رانندگان برگردد. اواخر سال گذشته نماینده وزیر راه و شهرسازی در امور زیربنایی و طرحهای ویژه در این باره به فارس گفته بود که عوامل مختلفی در بروز سوانح رانندگی مؤثر هستند اما چهار عامل اصلی «خطای انسانی»، «خودرو»، «جاده» و «شرایط آب و هوایی» در بروز سوانح رانندگی تأثیر دارد.
سیدحسین میرشفیع بیان کرده بود که در حوزه بروز سوانح رانندگی عامل انسانی اولین دلیل محسوب میشود، ۷۰ درصد بروز سوانح رانندگی مربوط به رفتار رانندگان است و پس از آن زیرساختهای جادهای، خودرو و شرایط محیطی از دیگر عوامل بروز سوانح رانندگی است.
اما در اینجا سؤالی مطرح میشود و آن این است که رفتار رانندگان را میتوان با جریمههای نقدی و تعلیم و تربیت تصحیح کرد، اما آیا باز میتوان مانع از بروز حوادث رانندگی که دلیل عمده دیگر آن کیفیت خودرو است، شد؟ آیا زمانی که ترمزها کار نمیکند یا لاستیکهای خودرو فرسوده شده و لاستیکی نیست و اگر هم هست به دلیل عدم تولید مکفی آنقدر گران است که رانندگان از خرید آن صرفنظر میکنند و یا روغن موتورها بیکیفیت است که همین امر هم آسیب جدی به خودرو میزند و هزاران دلیل دیگر که به کیفیت خودرو برمی گردد را چگونه میتوان جبران کرد؟
اینها سؤالاتی است که بخش اصلی جواب آن را باید در تحریمها جست.
آنطور که فرمانده پلیس راهور در مورد اتوبوس خبرنگاران گفته بود، عمر این اتوبوس ۱۵ سال بوده و برای حمل و نقل کارگران کارخانه سیمان در اختیار کارخانه سیمان بوده است.
حال اگر این اتفاق برای خبرنگاران نمیافتاد به احتمال زیاد برای کارگران کارخانه سیمان رخ میداد، زیرا اگر عمر مفید اتوبوسهای برون شهری را ۸ سال درنظر بگیریم که البته این معیار برای خارج ۵ سال است این اتوبوس عمر مفید خود را کرده بود و از رده خارج شده بود و کاملاً فرسوده حساب میشد. این اتوبوس فرسوده در واقع جزو ناوگانی بوده است که به دلایلی نوسازی نشده بودند.
اگر آمار دو سال پیش را مدنظر قرار دهیم ۴۰ درصد کامیونها، ۲۳ درصد وانتها و ۴۰ درصد اتوبوسهای برونشهری فرسوده هستند که بدون شک از دو سال پیش به این طرف بر تعداد اینها افزوده شده است.
بنابراین مهمترین و اولیترین کار برای کاهش کشتههای جادهای نوسازی ناوگانهای فرسوده است و این امر محقق نمیشود مگر با تعامل و سیاست خارجی فعال و رونق تولید داخل.