آینده آسمان ایران روشن است
هفتهنامه «حملونقل» در این هفته گفتگویی با آرش خدایی، قائممقام رئیس سازمان هواپیمایی کشوری، داشت و از او در خصوص اتفاقات اخیر در بحران برف در فرودگاه امام، بحث تجمیع ایرلاینها و آخرین وضعیت صنعت حملونقل هوایی در بخش بینالمللی و داخلی و آزادسازی سؤال شد.
هفتهنامه «حملونقل» در این هفته گفتگویی با آرش خدایی، قائممقام رئیس سازمان هواپیمایی کشوری، داشت و از او در خصوص اتفاقات اخیر در بحران برف در فرودگاه امام، بحث تجمیع ایرلاینها و آخرین وضعیت صنعت حملونقل هوایی در بخش بینالمللی و داخلی و آزادسازی سؤال شد.
خدایی در این گفتوگو خبرهای خوشی از رشد صنعت حملونقل هوایی در حوزه پروازهای داخلی و بینالمللی داد و در خصوص ظرفیتهای این صنعت و نگاه ویژه سازمان هواپیمایی کشوری به آینده پیش روی صنعت سخن گفت.
بحث تجمیع ایرلاینها مدتهاست که مطرح میشود؛ برای مثال در جریان بارش برف هفته گذشته در فرودگاهها به نظر شما اگر با تعداد ایرلاینهای کمتری در صنعت هوایی روبهرو بودیم مدیریت کار راحتتر نبود و ایرلاینها قدرتمندتر ظاهر نمیشدند؟
زمانی که تعداد بهرهبردارها در هر زمینهای کمتر باشد کاملاً واضح است که کنترل بحران راحتتر انجام خواهد گرفت چراکه دستکم استفاده مشترک از منابع صورت میگیرد و درنهایت با تعداد محدودتری از شرکتهای هواپیمایی اگر لازم باشد دستور و یا مطالبهای انجام بگیرد، این کار راحتتر انجام خواهد شد.
به همین جهت لازم است عرض کنم که اگر قرار است این اتفاق بر اساس یک مدل اقتصادی انجام بگیرد، درنهایت راه خودش را پیدا خواهد کرد اما اگر این امر بر مبنای یک سیاستگذاری از بالا به پایین انجام شود آفتهای دیگری را به دنبال خواهد داشت.
به نظر شما آیا بحث تجمیع ایرلاینها بدون هیچ محرک بیرونی انجام خواهد شد؟
بنده مخالف این هستم که سازمان هواپیمایی کشوری بهعنوان حاکمیت و متولی صنعت حملونقل هوایی بنشیند بررسی کند که چه تعداد ایرلاین در صنعت حملونقل هوایی کشور نیاز داریم و دستور بدهد که تنها این تعداد ایرلاین در صنعت حملونقل هوایی فعالیت کنند؛ اما معتقدم که باید سازمان هواپیمایی کشوری بهعنوان متولی صنعت روی مکانیزمهای بازار اثرگذار باشد که درنهایت ایرلاینها به این سمت حرکت کنند و این موضوع نیازمند زمان است.
اولین گام شکلدهی به یک بازار خوشرفتار «آزادسازی» بود، اما برای رسیدن به نتیجه مطلوب بایستی مراحل دیگری نیز در صنعت حملونقل هوایی کشور طی شود.
آیا سازمان هواپیمایی کشوری در سیاستهای خود مشوقهایی برای تجمیع ایرلاینها را دارد؟
همانطور که عرض کردم بازار صنعت هوایی شرکتهای هواپیمایی را به این سمت خواهد کشاند؛ طبیعی است که ایرلاینی که درحالحاضر با تعدادی کمی از هواپیما در بازار حملونقل هوایی کشور در حال فعالیت است نمیتواند یک بنگاه اقتصادی قوی باشد. یا باید از این بازار بیرون رود و یا اینکه به دنبال افزایش ناوگان خود باشد. حال اگر شرکتهای هواپیمایی نتوانند در این رقابت بر یکدیگر غلبه کنند مجبور هستند درنهایت با یکدیگر تفاهم کنند.
برخی از متخصصان انتظار دارند سازمان هواپیمایی کشوری قویتر ظاهر شود و قوانین سختگیرانهتری برای فعالیت ایرلاینها وضع کند. آیا شما به این مسئله اعتقاددارید؟
من نسبت به این مسئله که سازمان هواپیمایی کشوری هدف خود را تجمیع ایرلاینها بگذارد و عنوان کند که ایرلاینهایی که برای مثال پایینتر از ۵ تا ۱۰ فروند هواپیما دارند باید تجمیع شوند، مخالف هستم. اما اینکه هدف روی شاخصهای اقتصادی و عملکردی صنعت گذاشته شود این نظر تأمین خواهد شد.
در خصوص بخش دیگری از سؤال شما باید عنوان کنم که ما در سازمان هواپیمایی به دنبال یک مدل حاکمیت خلاق و هوشمند هستیم که سختگیری و پرخاش نمیکنیم بلکه به دنبال تسهیلگری و هدایت هستیم. بنده با جدیت عرض میکنم که چالش آینده صنعت حملونقل هوایی کشور پایداری، اقتصاد و ظرفیتسازی صنعت هوایی است و ما در سازمان هواپیمایی کشوری در این سه حوزه دغدغه بسیاری داریم.
کمی در خصوص سیاست و استراتژیهای سازمان هواپیمایی کشوری در حوزه بینالملل بگویید.
ما باید در بخش حملونقل داخلی، بینالمللی و سرجمع صنعت هوایی، توسعه داشته باشیم؛ در بخش حملونقل بینالمللی نه تنها بایستی به دنبال رشد و توسعه پیش برویم بلکه باید سهم خودمان را از بازار حفظ کنیم.
ما در این چندساله در صنعت حملونقل هوایی رشد بین ۵ تا ۱۰ درصد را بهراحتی در سه حوزه نامبرده داشتهایم. ما در پروازهای داخلی یک رشد مداوم و مطمئن را تجربه کردهایم و البته در این حوزه هیچ رقیب خارجی هم وجود ندارد. به همین جهت ما میتوانیم بدون در نظر گرفتن محدودیتها و رقابتهای بینالمللی از رشد صنعت حملونقل هوایی در داخل کشور مطمئن شویم و آن را بهعنوان یک پایه مستحکم و غیر قابل خدشه برای توسعه در نظر بگیریم.
رشد و توسعه پروازهای داخلی در فرودگاه مهرآباد که شاهدیم ساعتبهساعت چندین پرواز نشستوبرخاست میکند نشانگر توسعه پروازهای داخلی است. هرچند که این حجم پرواز مدیریت کار را سخت میکند و باعث تأخیرهایی نیز شده است اما درمجموع خبر خوبی برای صنعت حملونقل هوایی است و خوشبختانه این اتفاق نیز در فرودگاه مشهد افتاده است و شاهد رشد خوبی از پروازها در این فرودگاه در چند سال اخیر بودهایم.
در بخش بینالمللی در سال ۹۵ حدود ۱۱ میلیون مسافر بینالمللی جابهجا شده است که سهم ایرلاینهای داخلی از این تعداد بیش از ۶ میلیون مسافر است و این نشان میدهد که شرکتهای هواپیمایی از بازار موجود خوب استفاده کردهاند.
با این اعداد و ارقام بنده تصور میکنم که نه تنها حملونقل هوایی کشور رشد خوبی دارد بلکه این رشدی مطلوب و چشمنواز است. یک زمانی بحث بود که ایرلاینهای خارجی به ایران بیایند و مسافران ما را جابهجا کنند. این خطر واقعاً آسیبرسان بود و خوشبختانه محقق نشد.
به نظر شما درحالحاضر صنعت حملونقل هوایی کشور برای توسعه لازم است به چه بخشهایی ورود کند؟
برای رشد صنعت هوایی لازم است در دو عرصه وارد شویم؛ یکی از حوزههایی که باید به آن وارد شویم این است که مسافرانمان را هر چه بیشتر به مقاصد نهایی برسانیم و این برای توسعه حمل و نقل هوایی یک ضرورت است.
یکی از دیگر حوزهها مسافر ترانزیت است که بسیار کار دشواری است اما باید برای توسعه حملونقل هوایی به دنبال آن برویم.
با این وضعیت موجود ناوگان هوایی کشور آیا میتوان روی این مسئله کارکرد؟
بله امکانپذیر است؛ ایرلاینها به هرجایی از دنیا که ایرانی داشته باشد و ما با آنها توافقنامه حملونقل هوایی امضا کنیم خواهند رفت و از بازار آنجا استفاده خواهند کرد، برای مثال ما برای کشورهایی مانند استرالیا و برزیل متقاضی ایرلاین داخلی داریم که بتوانند مسافر جابهجا کنند. تجربه این چندساله نشان داده است که شرکتهای هواپیمایی مسیرهایی را که در آن بازار وجود داشته باشد پیدا میکنند و در راستای آن نیز هواپیما میخرند. درحالحاضر ما مقاصد پروازی اروپا را خوب پوشش میدهیم.
یکی از بازارهای خوب در جابهجایی مسافر حوزه فرهنگی است، ما در این بخش میتوانیم مسافران فرهنگ مشترک خود را جمع کنیم تا از ایران به اروپا بروند. این ظرفیت اکنون در کشورهایی مانند تاجیکستان، افغانستان و پاکستان وجود دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد. مرحله بعدی این است که روی صندلی کیلومتر توجه کنیم.
یکی دیگر از مهمترین ظرفیتها در بخش گردشگری اسلامی است که ظرفیتهای بسیاری در کشورهای مانند هند، پاکستان، عراق، لبنان، افغانستان و... وجود دارد.
اگر اشتباه نکنم ما در کشوری مانند پاکستان با ظرفیت ۴۰ میلیونی شیعه روبهرو هستیم که علاقهمند هستند به کربلا و مشهد سفر کنند؛ به همین دلیل شرکتهای هواپیمایی باید سهم خود را از این بازار بزرگ پیدا کنند. بنده معتقد هستم اگر صنعت هوایی کشور به رشد ۵ تا ۱۰ درصدی خود ادامه دهد در آینده ایرلاینها به سمت این بازار کشیده خواهند شد.
با این ظرفیتهایی که وجود دارد چرا خبری از خرید هواپیما توسط شرکتهای هواپیمایی به گوش نمیرسد؟ آیا محدودیتهای خرید هواپیما منجر به این موضوع شده است؟
ایرلاینها در حال خرید هواپیما هستند تا بتوانند پروازهای خود را گسترش دهند؛ محدودیتهایی توسط سازمان هواپیمایی کشوری برای خرید هواپیمای دستدوم گذاشته شده است اما خوشبختانه ایرلاینها فراتر از محدودیتهای سازمان گام برمیدارند.
اکنون همان ایرلاینی که به دنبال خرید هواپیمای با سن بالا بود با توجه به برنامهریزی و استراتژی که دنبال میکند به این نتیجه رسیده است که دیگر نمیتواند با هواپیمایی با سن بالا در بازار حملونقل هوایی فعالیت کند.
درحالحاضر چند شرکت هواپیمایی داخلی وجود دارد که با ۳ تا ۵ فروند هواپیما در حال فعالیت هستند؟
اکنون سه ایرلاین در کشور وجود دارد که با زیر ۱۰ فروند هواپیما در حال فعالیت هستند و مابقی ایرلاینها همه بالای ده فروند هواپیما دارند و برخی از ایرلاینهایی که با ناوگان محدود در حال فعالیت هستند بازار خود را در صنعت حملونقل هوایی پیدا کردهاند و در حال توسعه هستند.
اکنون حدود ۱۷۰ فروند هواپیمای فعال در کشور موجود است و شرکت هواپیمایی ماهان بیشترین هواپیمای فعال را دارد.
هماکنون برخی از ایرلاینها هستند که برنامهریزی هدفمندی کردهاند و مثلاً دو شهر کشور را به هم وصل کردهاند و این شرکت هواپیمایی بر اساس راهبردی که دارد میتواند با تعداد کمی از ناوگان در صنعت حملونقل هوایی فعالیت مفید و سودآوری داشته باشد.
کدام شرکتهای هواپیمایی در چند سال اخیر رشد و توسعه خوبی را در پیش گرفتهاند؟
رشد و توسعه در بین ایرلاینها متفاوت بوده است. برخی از ایرلاینها رشد بازاری خوبی را در چند سال اخیر تجربه کردهاند؛ برای مثال یک ایرلاینی وارد بازار ترانزیت شده است و در این بازار در حال رشد است. یا اینکه یک ایرلاین دیگری هست که در راستای کیفیت خدمات در حال توسعه است.
برای توضیح این سؤال لازم است عنوان کنم که برای مثال در بحث آزادسازی هم خبر خوب وجود دارد و هم خبرهای بهظاهر بد؛ در تمام کشورهایی که بحث آزادسازی را تجربه کردهاند اولین خبرها منفی بوده است.
وقتیکه آزادسازی رخ میدهد اولین خبر بدی که منتشر میشود ضرر و یا حتی ورشکستگی ایرلاینهای سنتی و غیر بهرهور است و خبر بعدی طبیعتاً بیکاری نیروی انسانی آنها است اما درنهایت در فضای اقتصادی جدید این صنعت شرکتهایی که چابک هستند فعالیت خواهند داشت و این نیروی انسانی با وضعیت بهتری در صنعت مشغول خواهد شد و این بار با بهرهوری بیشتری به کسب درآمد خواهد پرداخت.