◄ لایروبی؛ راهی برای جلوگیری از تکرار فاجعه مشابه دریاچه ارومیه در خلیج گرگان
برای جلوگیری از فاجعه یک دریاچه ارومیه جدید، که بحران پیش روی خشک شدن خلیج گرگان است، یک راهکار متکی بر مطالعات تخصصی با عنوان «لایروبی کانال ارتباطی میان خلیج گرگان و دریای خزر» مطرح شده که موجب واکنش هایی بین دوستداران محیط زیست و البته ذینفعان از انحصاری بودن محیط زیست میانکاله! شده است.
نخستین بار موضوع لایروبی خلیج گرگان در سفر سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان مطرح شد.
به گزارش تین نیوز، این موضوع از همان زمان با واکنش های موافق و مخالفی مواجه شد اما حدود 2 ماه پس از این سفر و تاکید رئیس جمهور، عملیات لایروبی خلیج گرگان آغاز شد تا رسوب های آن تخلیه شوند.
پس از شروع به کار لایروبی خلیج گرگان بار دیگر نظرات موافق و مخالف زیادی در این زمینه عنوان و به سردرگمی افکار عمومی در این زمینه منجر شد. برای این که این سردرگمی و ابهامات برطرف شود به سراغ دکتر مجید جندقی مدیر مطالعات طرح لایروبی خلیج گرگان رفته و با وی گفت و گو کرده ایم.
این گفت و گو را در ادامه بخوانید:
- در چند ماهه اخیر مسئله ای در سطح ملی مطرح شده که با واکنش طرفداران محیط زیست روبرو شده است. این مسئله بیشتر در زمینه فعالیت های انجام شده در محدوده آبی خلیج گرگان و ارتباط آن با دریای خزر است. در این مورد لطفا توضیح بدهید:
موضوع مهم این است که برای جلوگیری از فاجعه یک دریاچه ارومیه جدید، که بحران پیش روی خشک شدن خلیج گرگان است، راهکاری متکی بر مطالعات تخصصی با عنوان «لایروبی کانال ارتباطی میان خلیج گرگان و دریای خزر» مطرح شده که موجب واکنش هایی بین دوستداران محیط زیست و البته ذینفعان از انحصاری بودن محیط زیست میانکاله! شده است.
دوستداران محیط زیست می گویند به جهت اهمیت زیست محیطی شبه جزیره میانکاله و خلیج گرگان و اینکه پرندگان مهاجر از آن مناطق به عنوان یک زیستگاه موقت استفاده می کنند، نگران هستیم که کاری که در حال انجام است به این زیستگاه آسیب بزند.
مطمئنا این دغدغه اگر درست باشد باید مورد توجه خاص قرار گیرد. برای بررسی این مسئله ضروری است که به چند واقعیت تخصصی توجه کنیم. نخست اینکه خلیج گرگان یک محدوده آبی نسبتا بزرگ است که حدود 60 کیلومتر طول دارد و عرض آن متغیر و حداکثر10 کیلومتر است که یک پهنه آبی با مساحت حدودی 400 کیلومتر مربع به وجود آورده است.
این پهنه آبی از طریق دو کانال با اسامی آشوراده و چپاقلی به دریای خزر متصل است. آشوراده با عرض حدودا 150 متر و عمق متغیر (ماکزیمم 3 متر) شریان اصلی اتصال خلیج گرگان است و چپاقلی عرض بیشتری دارد اما عمق آن حدودا یک متر و بستر آن پوشیده از پوشش گیاهی است و محیطی پر از آبزیان و جانداران دریایی است.
طبق قانون ظروف مرتبطه، وقتی تراز آب دریای خزر افزایش می یابد، آب خلیج گرگان هم بالا می رود و وقتی که آب دریای خزر پایین می آید آب خلیج گرگان هم پایین می آید. آب دریای خزر که به دلیل دریاچه بودن، حدود 28 متر از سطح آب های آزاد اقیانوس ها پایین تر است نوسانات بلند مدت و کوتاه مدت دارد. به عنوان مثال سطح آب دریای خزر در سال 1356 بسیار پایین بود و از آن زمان سطح آب دریای خزر رو به افزایش گذاشت و تا اوایل دهه هفتاد شمسی، سطح آب دریا تا 2.5 متر نسبت به سال 56 بالا آمد. از اواسط دهه 80 نیز آب دریا به صورت منظم رو به کاهش گذاشت و سالانه بین 12 تا 20 سانتیمتر از تراز سطح آب دریای خزر کاسته شد و متاسفانه بر اساس مطالعات بین المللی انجام شده پیش بینی می شود این روند کاهشی تا سال ها ادامه یابد.
در فصل مشترک هر یک از کانال های اتصالی خلیج گرگان به دریای خزر، همانند محل اتصال رودخانه ها با دریا یک پشته رسوبی دلتا مانند وجود دارد. برای تصور بهتر موضوع اگر در کانال آشوراده از سمت خلیج گرگان به سمت دریا حرکت کنیم اول به عمق حدود 3 متر می رسیم و بعد از طی چند صد متر و در حدود 200 متری دریا، عمق آب کانال آشوراده بسیار کم می شود و در ماه های گذشته و به دلیل کاهش تراز سطح آب خلیج گرگان و دریای خزر حتی تا 10 سانتیمتر هم رسیده بود. بنابراین کاملا آشکار است که با پایین تر آمدن آب دریای خزر ارتباط شریانی بین دریای خزر و خلیج گرگان قطع می شود.
حال باید به دو واقعیت بسیار مهم در خلیج گرگان توجه کنیم. اول آن که متوسط سالانه تبخیر خلیج گرگان حدودا یک متر و 20 سانتیمتر است. یعنی اگر شریان های ارتباطی خلیج گرگان را کاملا ببندیم، در طول یک سال، ارتفاع آب یک متر و 20 سانتیمتر کاهش پیدا می کند. دوم آنکه سالانه تنها در حدود 50 سانتیمتر بارندگی بر روی خلیج گرگان داریم. با این حساب، در صورت انسداد شریان های حیاتی خلیج گرگان، سالیانه حدود 70 سانتیمتر از ارتفاع (عمق) خلیج گرگان از دست می رود.
مطابق با هیدروگرافی های موجود (نقشه برداری از کف دریا) که از خلیج گرگان انجام شده است بیشینه عمق خلیج گرگان حدود 3 تا 3.5 متر است. به عبارت ساده، در صورتی که خلیج گرگان از دریا جدا شود تنها بعد از گذشت پنج سال، چیزی بسیار بدتر از دریاچه ارومیه بر سر خلیج گرگان خواهد آمد. این حقیقت تلخ متاسفانه سهوا یا عمدا مورد غفلت مخالفان طرح قرار می گیرد و به هیچ وجه به این نکته بدیهی و روشن توجهی نمی شود که اگر خلیج گرگانی نباشد نه میانکاله ای می ماند و نه پرنده ای می آید. نگرانی از نابودی خلیج گرگان و یافتن راهکارهای مهندسی با کمترین آسیب ها به محیط زیست، فسلفه طراحی کانال لایروبی برای باز نگه داشتن شریان اصلی حیات خلیج گرگان است.
- عوارض این اتفاق چه خواهد بود؟
همانگونه که اشاره شد، این پهنه مهم آبی در صورت نداشتن منبع تغذیه (دریا) در عرض پنج سال پذیرای یک فاجعه زیست محیطی تمام عیار می شود. تغییرات آب و هوایی، خسارت های مهم شیلاتی و انهدام چرخه های اکولوژیک، تغییر در محدوده های پوشش گیاهی، بالارفتن میزان آلودگی ها و ایجاد ده ها هزار هکتار منابع ریزگرد تنها بخشی از آثار فاجعه بار خشک شدن خلیج گرگان است.
به طور کلی چطور موضوع خلیج گرگان در اذهان عمومی مورد توجه قرار گرفت و و در جامعه مهندسی و دریایی کشور مطرح شد؟
در سال 1390 تا 1394 سازمان بنادر و دریانوردی، مطالعات گسترده ای را بر روی پدیده های دریایی دریای خزر شروع کرد. برای آن که تصوری از ابعاد این مطالعات داشته باشیم کافی است اشاره کنیم این مطالعات با مشارکت سه مجموعه تخصصی و معتبر ایرانی و یک مرکز مطالعات دریایی استرالیایی در حدود چهار سال و با هزینه ای حدودا 4 میلیون دلار انجام پذیرفت. یک سال اندازه گیری های پارامتر های دریای در ایستگاه های متعدد و با اعماق متفاوت، از آستارا تا بندر ترکمن به اندازه گیری های دریایی باد، موج و جریان رسوب پرداخت و بعد از آن شبیه سازی های نرم افزاری پدیده های دریایی برای 30 سال اخیر دریای خزر با مدل های کامپیوتری و نرم افزارهای کاملا به روز ارزیابی شد تا شناخت کامل از پارامترهای مهندسی دریا و زمینه سازی برای مطالعات گسترده تر با آن مطالعات، ایجاد شود. بر این پایه یک بانک اطلاعاتی مفصل که در این زمینه در نوع خود بی سابقه بود تهیه شد که با کمک آن کلیه موراد دریایی در تمام نقاط ساحلی ایران در دریای خزر می توانست به سهولت شناسایی گردد. یکی از خروجی های مهم این مطالعات هشداری بود که نسبت به وضعیت پایین رفتن سطح آب دردیای خزر آشکار گردید. پایین رفتن سطح آب خزر می توانست برای بنادر و سواحل خطرات زیادی داشته باشد. از جمله این که بنادر به لایروبی های وسیع تری نیاز داشته و در سواحل نیز با عقب نشینی آب دریا، باند های ساحلی عریض تر شده و چه از لحاظ حقوقی و چه از لحاظ فنی و تخصصی مشکلات عدیده ای به وجود می آورد.
یکی دیگر از مشکلات مهمی هم که می توانست مطرح شود در مورد تالاب ها بود، تالاب انزلی و تالابی که به عنوان خلیج گرگان شناخته می شد. بر اساس هشدار های مطالعات پایش دریای خزر بررسی های دقیق به خلیج گرگان توسعه پیدا کرد و مشاور مربوطه و سازمان بنادر و دریانوردی به این نتیجه رسیدند که مطالعات هیدرولیک کانال های ارتباطی بین دریایی خزر و خلیج گرکان می باید با دقت بیشتری شناسایی شود. در این راستا به مدت یک سال، به صورت ماهانه با استفاده از ابزار پیشرفته، اندازه گیری های لازم انجام شد و پدیده های مختلف در بازماندن کانال های ارتباطی بررسی شد.
مطالعات مکانیزم حاکم بر هیدرولیک کانال های ارتباطی را بدین صورت تشریح نمود که وقتی دریای خزر طوفانی است آب دریای خزر به دلیل خیزاب بالا می آید و این به خاطر آن است که بادی که روی سطح دریایی خزر است موجب می شود تا تنش های اصطکاکی باد با آب های ساحلی موجب بالا آمدن آب شود. در این حالت آب دریای خزر در طرف رو به دریای کانال آشوراده و چپاقلی در این کانال ها سرریز می شود وخلیج گرگان را تغذیه می کند. هنگامی که طوفان تمام می شد و آب دریا به حالت نرمال خود برگشت، آب سرریز شده در خلیج گرگان به سمت دریا برمی گردد. این حرکت رفت و برگشتی آب در کانال ها، موجب می شد کانال ها بیشتر بازبماند و اگر رسوباتی در این کانال ها قرار می گرفت در این رفت و برگشت ها زدوده شده و این رگ های حیاتی می توانستند باز بماند و از آب دریای خزر تغذیه کند.
در عین حال همانگونه که گفته شد تغییرات تراز آب دریای خزر نشان می دهد در یکی دو دهه اخیر و از سال 84-85 شروع به کاهش می کند و طی یک روند تدریجی آب کاهش می یابد. بدیهی است که در صورت قطع ارتباط میان کانال ها با دریای خزر مکانیزم پمپاژ آب در طول توفان و خودپالایی کانال ها نیز از بین می رود.
- روند کاهش آب دریای خزر و خلیج گرگان چقدر است؟
روند کاهش آب دریایی خزر بین 15 تا 20 سانتیمیتر در سال است. اما یادمان باشد که اگر ارتباط در خلیج گرگان از لحاظ آبی با دریای خزر قطع شود نرخ کاهش ارتفاع آب در خلیج گرگان چون 120 سانتیمتر تبخیر و 50 سانتیمتر بارش داریم (تفاوت 70 سانتیمتر) 70 سانتیمتر می شود، بنابراین در عین حالی که دریای خزر با کاهش 15 تا 20 سانتیمتری در سال روبروست خلیج گرگان با نرخ 70 سانتیمتر در سال، پایین می رود. معنای بحرانی این حقیقت آن است که اگر این ارتباط قطع شود خلیج گرگان در عرض پنج سال خشک می شود.
اما اگر دلتای ساحلی که مانع ارتباط ظروف مرتبطه ای خلیج گرگان با دریای خزر است تراشیده شده و مقداری از آن برداشته شود و مجددا ارتباط آبی میان دو حوضچه برقرار گردد خلیج گرگان نیز از تراز آب دریای خزر تبعیت می کند یعنی اگر در سال آینده آب دریای خزر 15 سانتی متر پایین رفت، خلیج گرگان هم 15 سانتیمتر پایین می رود و اگر در دو سال 30 سانتیمتر پایین برود، خلیج گرگان هم چون هنوز ارتباطش برقرار است 30 سانتیمتر پایین می رود و این در صورتی است که اگر این ارتباط آبی برقرار نبود تراز آب خلیج گرگان در طی دو سال به میزان وحشتناک 140 سانتیمتر پایین می رفت.
بنابراین می باید راهکار مهندسی با توجه به شرایط طراحی می شد. در زمینه طرح راهکارهای مهندسی دو معیار اصلی وجود دارد یکی این که ارتباط بین خلیج گرگان و دریای خزر در عین پایین رفتن آب دریای خزر قطع نشود دوم این که باید به گونه ای فعالیت کرد که کمترین آسیب به محیط زیست وارد شود. این دو محدودیت باید ما را به راهکاری هدایت کند که آن راهکار بتواند جوابگوی زنده ماندن خلیج گرگان باشد.
با توجه به این موارد، شکل های مختلفی از لایروبی که بتواند حداقل ارتباط مورد نیاز را در چهار پنج سال آینده برقرار کند مورد توجه قرار گرفت. چون نرخ کاهش آب دریای خزر متاسفانه رو به بیشتر شدن بود، برای عمق هدف در چند سال آینده یک کانال در نظر گرفته شد که مانع رسی ماسه ای بین کانال آشوراده و دریای خزر به میزان 160 سانتیمتر لایروبی و خاکبرداری شود به طوریکه این ارتباط میان خلیج گرگان و دریای خزر به عنوان ارتباط حداقلی برقرار گردد.
برای این که جریانات دریایی مواد رسوبی را در قسمت های دریایی کانال لایروبی شده انباشت نکنند و از این طریق به داخل خلیج گرگان تزریق نشود، یک دیواره های چوبی در دو طرف کانال در نظر گرفته شد که نوع و محل قرار گیری این دیواره های چوبی شکل، به نحوی باشد که رسوبات همراه با جریان، دهانه کانال و طول کانال ایجاد شده را تحت تاثیر قرار ندهند. انتخاب دیواره چوبی نیز به دلیل آن بود که همگام با طبیعت و محیط زیست حرکت شود. این چوب ها که از تراورس های چوبی مستعمل است و به نوعی بازیافت مصالح طبیعی است حدود 50 سانتیمتر بالاتر از سطح زمین و سطح آب اجرا می شوند که محل مناسبی برای نشستن پرندگان خواهد بود و خود محیط مناسب دیگری برای حلقه هایی از چرخه اکولوژیک ایجاد می کند جایی که پرندگان به راحتی می توانند بنشینند و ماهی بگیرند و ... که کمترین آسیب را به محیط زیست می زند می تواند به حفظ آن نیز کمک کند.
- یکی از مواردی که مطرح می شود این است که این فعالیت ها پوششی برای ایجاد خط کشتیرانی برای اهالی بندر ترکمن یا به مسیری برای گردشگری تبدیل شود، در این مورد چه نظری دارید؟
نگاهی به عملکرد سازمان بنادر به راحتی نشان می دهد که این سازمان برای فعالیت های کشتیرانی، هیچ کانالی را برای لایروبی انتخاب نکرده مگر این که بین 5 تا 18 متر عمق داشته باشد. کانال های بنادر کوچک حداقل 5 تا 6 متر عمق دارند و کانال بزرگتری مثل بندر شهید رجایی و بندر امام که بیش از 17 تا 18 متر عمق دارند. بنابراین این که لایروبی در حدود یک متر و نیم (کمتر از قدم معمولی یک آدم یعنی تا زیر گردن) انجام شود فقط با هدف آن است که این رگ ارتباطی بسته نشود، بدیهی است که هیچ سازمانی برای چند تا قایق، کانالی با این زحمت و دقت ایجاد نمی کند.
اگر عمق این کانال 5 یا 6 متر بود انجام این کار برای پیمانکاران لایروبی بسیار راحت تر بود چرا که برای این کار با عمق بسیار کم باید از شناورهای بسیار کوچک با آبخور بسیار محدود استفاده شود تا بتوان این لایروبی را انجام داد. در عین حال باید یاد آوری نمود که بیشتر این فعالیت ها توسط ماشین آلات خشکی به عنوان خشکه برداری و صرفا برای این که این کانال ارتباطی ایجاد شود، انجام خواهد شد.
- مورد دیگری که در مورد محیط زیست عنوان می شود این است که لای برداشته شده 100 هکتار از زمین های محدوده شبه جزیره میانکاله را در برمی گیرد.
بله. ولی باید توجه داشت مواد لایروبی شده که از جنس خود این زمین است و همین زمین تا مدتی پیش زیر آب بوده است. لای برداشته شده ای را که در محوطه صد هکتاری ریخته می شود فقط یک متر ارتفاع زمین را تغییر می دهد. علاوه بر آن با توجه به این که متخصص زیست محیطی هم همراه پروژه است طرح هایی در دست است که از همان گیاهانی که در منطقه و مناسب با شرایط است بر روی مواد انباشت شده لایروبی بذرپاشی شود و به راحتی و در عرض کمتر از چند ماه با رشد گیاهان محوطه انباشت لای هم به یک پوشش گیاهی گسترده تبدل و به یک محیط مناسب برای پرندگان تبدیل می شود.
در طول سال های مختلف در عکس های ماهواره ای مشاهده می شود که خود طبیعت شکل های مختلفی به این منطقه داده است که این که یک متر افزایش ارتفاع به عنوان تفاوت مطرح شود به یک شوخی می ماند. مورد بعدی این است که ممکن است آب خلیج گرگان در دریا تخلیه شود. ظروف مرتبطه در این زمینه حرف آخر را می زند. اگر باد از شمال، غرب و شرق بوزد، آب داخل دریای خزر سوار می شود و به خلیج گرگان می آید و وقتی طوفان و باد تمام شد باز دوباره به حالت تعادل برمی گردد.