◄ "چگالی 100"؛ هشداری ترافیکی برای همگان
اید بخش قابل توجهی از پول نفت را به جای هزینههای جاری در زیرساختهای حملونقل کشور در تمام مدها متناسب با تقاضا، سرمایهگذاری کرد.
وبلاگ محمد سیدی مَرغکی: روزی روزگاری همین 15 سال پیش خیابان منزل ما که جزو کریدورهای اصلی شهر نیز میباشد آنقدر خلوت بود که شبها در آن گلکوچک بازی میشد چرا که ساعت 10 به بعد همان تعداد اندک خودروهای عبوری روزانه نیز از آن عبور نمیکرد. امروز وقتی میخواهیم از همان خیابان عبور کنیم آنقدر شلوغ شده است که گاهی یک ربع و بیشتر منتظر میمانیم. به راستی چه اتفاقی افتاده است؟ آیا باید خوشحال بود یا ناراحت؟ حال این اتفاق در همه شهرها و خیابانهای کشور ما در حال وقوع است. تهران بزرگ سالهاست از این مرحله عبور کرده است. "چگالی 100" نظریهای است که برای اولین بار توسط نگارنده به عنوان پدیدهای ترافیکی که به زودی بیشتر شهرهای رو به توسعه کشور را درگیر خواهد کرد مطرح میشود. در مقاله پیش رو به بررسی عوامل این پدیده و راهحلهای آن پرداختهایم.
1- چگالی 100 چه مفهومی دارد؟
تصور و فهم این کانسپت بسیار ساده است. هر چه تعداد آدمهای داخل یک فضای بسته بیشتر شود تنفس در آن فضا سختتر میشود. این سختی به حدی میرسد که دیگر تنفس امکانپذیر نیست. این لحظه همان چگالی 100 است. در مورد شبکههای حملونقل شهری کشورمان نیز همین اتفاق در حال رخ دادن است. محرکهای این فضا که همان وسایل نقلیه هستند روز به روز افزایش پیدا کردهاند و در این فضا ما چون نتوانستهایم توسعهای متناسب با افزایش جمعیت انجام دهیم فقط پنجرهها را باز کردهایم. باز کردن پنجرهها به مثابه تعریض خیابانها است چرا که تعریض خیابان یا جاده طبق اصول مهندسی ترافیک هیچ ظرفیت جدیدی ایجاد نمیکند و فقط مقداری عملکرد آمد و شد را بهبود میبخشد. روند بسیار کند و لاکپشت گونه توسعه زیرساختهای حملونقل شهری و جادهای در مقابل افزایش روزافزون خودروها، شبکه معابر شهری و بعضی جادههای کشور را در معرض "چگالی 100 " قرار داده است.
2- تولید و واردات بی رویه وسایل نقلیه
تعداد نمایندگیهای فروش ایران خودرو، سایپا و خودروهای بیکیفیت چینی از تعداد سوپرمارکتهای محلهها بیشتر شده است. شاید خوشحال باشیم که در هر منزلی چند خودرو وجود دارد اما هزار برابر به جای خوشحال بودن باید تاسف خورد که مردم ما اینقدر خودرو محور شدهاند. رویکردی که 100 درصد به ضرر منافع ملی ماست. آلودگی هوا و کاهش منابع نفتی و از سوی دیگر خروج ارز بابت واردات بنزین خروجی چنین رویکردی است که برخواسته از فرهنگ خودرو محوری مردمان ماست. در همه جای جهان قیمت خودرو ارزان و هزینه استفاده از آن(سوخت و عوارض) بسیار گران است در حالی که در ایران این مسائله برعکس بوده و باعث شده است دولت نتواند قیمت سوخت را افزایش دهد چرا که آن وقت هم خودرو و هم سوخت گران خواهد بود که نارضایتیهای اجتماعی در برخواهد داشت.
3- زیرساختهای حملونقل شهری و جادهای
بهترین مُد حملونقل برای کشورهای پهناور مساحت و "استان پراکنده" مثل ایران، حملونقل ریلی است. از سال 1306 که راهآهن در ایران آغاز شد تا پایان سال 96 یعنی در گذر 90 سال تنها 13000 کیلومتر ریل ساخته شده است. احداث میانگین سالی 150 کیلومتر ریل برای کشوری که دومین ذخیره گازی و چهارمین ذخیره نفتی جهان را دارد سابقه خوشایندی نیست. آنهم کشوری کاملا خودرومحور که روز به روز تعداد خودروهای سواریاش در حال افزایش است. طبق گفتههای عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی، بهترین مد حملونقل شهری و حومهای نیز برای کلان شهرها راهآهن شهری و حومهای است. در سایر مدها مثل جادهای و به ویژه هوایی نیز توسعه متناسب با رشد جمعیت، توسعه شهرها و تعداد خودروها نبوده است.
4- راه حلها
باید بخش قابل توجهی از پول نفت را به جای هزینههای جاری در زیرساختهای حملونقل کشور در تمام مدها متناسب با تقاضا، سرمایهگذاری کرد. البته متذکر میشود که قبل از سرمایهگذاری برنامهریزی ای کلان و دوراندیشانه باید انجام بگیرد. سرمایهگذاری بدون برنامهریزی نتیجهاش همچون پروژه آزادراه تهران- شمال خواهد شد. راه حل بسیار مهم دیگر محدودیت شدید تولید و واردات خودرو از یکسو و سرمایهگذاری و فرهنگسازی در استفاده از حملونقل عمومی و پاک چون دوچرخه است.
5- نتیجه گیری
بحران آب همان نادیده گرفتن هشدارهای دلسوزانه 20 سال پیش است. اگر هشدارهای ترافیکی همچون هشدارهای آبی نیز جدی گرفته نشود بحران ترافیکی در چند سال آینده نیز دستکمی از بحران آب نخواهد داشت. در حال حاضر نیز آمار حوادث حملونقلی در کشور ما به شدت بالا است که نتیجه نادیده گرفتن پیشنهادهای گذشته میباشد. امید است راهکارها و پیشنهادهای دلسوزانه مورد توجه قرار گرفته و بی درنگ اجرایی شود.