◄ سیل و دفن پروژههای عمرانی در زیر آب
اگر فکری اساسی برای اصلاح ساختار مدیریت بحران کشور نگردد، هزاران میلیارد تومان بودجه فروش نفت که در سراسر کشور در پروژههای عمرانی سرمایهگذاری میشود همچون امروز زیر آب دفن میشود.
بحرانها در طول تاریخ همواره با بشر همراه بودهاند. بحران کم آبی و خشکسالی، جنگها، آلودگی هوا، رخدادهای طبیعی نظیر سیل و زلزله و ... علیرغم توسعه فناوری، بشر هیچگاه نتوانسته بهطور کامل جلوی بروز این دست از بحرانها را بگیرد اما همواره در تلاش بوده تا از آثار مخرب آن بکاهد. اما آنچه که امروزه بهطور روزافزون اهمیت یافته است مقوله «مدیریت بحران» است.
در فرهنگ معین لغت «بحران» اینگونه تعریف شده است: «آشفتگی و تغییر حالت ناگهانی، بالاترین مرحله یک جریان»
در ویکیپدیای فارسی «مدیریت بحران» اینگونه تعریف شده است: «مدیریت بحران، کلیه اقدامات مربوط به پیشگیری و مدیریت ریسک، سازماندهی و مدیریت منابع مورد نیاز در پاسخ به بحران میباشد. مدیریت بحران علمی کاربردی است که به وسیله مشاهده سیستماتیک بحرانها و تجزیه و تحلیل آنها، در جستجوی یافتن ابزاری است، که به وسیلهٔ آنها بتوان از بروز بحرانها، پیشگیری نمود یا در صورت بروز آن، در خصوص کاهش اثرات بحران، آمادگی لازم امداد رسانی سریع و بهبودی اوضاع، اقدام نمود.»
در مقوله سیل اخیر که کشور را فراگرفته و خسارات جانی و مالی بسیاری وارد نموده است 2 نوع نگاه حاکم است.
نگاه اول گروهی که معتقدند اینکه حجم این رخداد آنقدر عظیم است که امکان هیچگونه پیشگیری و کاهش تبعات وجود نداشته است. ژاپن هم در مقابل این حجم بحران تسلیم میشود چه برسد به ما. عملاً فعلا وضعیت حاکم بر مدیریت بحران کشور اینگونه است. تصاویری که از مناطق درگیر سیل ارسال شده نشان از رها کردن بحران تا زمان خاتمه آن دارد. عملاً ردپایی محسوس از حاکمیت در پیشگیری و یا تقلیل اثرات سیل مشاهده نمیشود. بدیهی است در این حالت نمی توان از مجریان و دستگاههای درگیر بحران انتظار معجزه داشت چرا که بحران در سطحی وسیع رخداده و نمیتوان با امکانات معمولی چنین بحرانی را مدیریت کرد. می بایست قبل از بحران چاره ای میاندیشیدیم.
اما نگاه دوم معتقد است بحران ها فارغ از اندازه و بزرگیشان قابل پیشگیری و مدیریت هستند. حداقل میتوان بزرگی آن را تقلیل و خسارات را به میزان زیادی کاهش داد. به همین دلیل حوزه مدیریت بحران امروز به یک حوزه کاملاً علمی و چالشی با پشتوانه تجربی بسیار بالا تبدیل شده است. دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و دستگاههای دولتی و غیر انتفاعی بسیاری در سراسر دنیا در این بخش فعالیت دارند. در ایران سازمان مدیریت بحران سابقه دیرینهای در این حوزه دارد. با این وجود شواهد و تجربیات امروز و گذشته نشان از ضعف عمیق کشور در مقوله مدیریت بحرانها دارد. سیل ویرانگر در دروازه قران شیراز، زیر آب رفتن آق قلا، انفجار خطآهن و ... نشان از بیتوجهی و رفتارهای خارج از کنترل و نظارت بهویژه در برخورد با ساختارهای طبیعی و زیست بومهای کشور است. البته این امر نشان از ضعف در نظام حکمرانی کشور هم هست که سازمان مدیریت بحرانش نمیتواند و یا ابزارش را ندارد که بهطور سیستماتیک چنین رفتارهایی را اولاً شناسایی و بعد پیشگیری و با آن مقابله نماید. البته سایر سازمانهای مسئول در این نظام حکمرانی بیمار مثل محیط زیست، وزارت نیرو، انرژی و حملونقل و ... هم در بروز این بحرانها نقشی چشمگیر داشتهاند.
این سیل فراگیر هم مشابه سایر بحرانها فروکش خواهد کرد. امیدوارم این بار هم مشابه گذر از بحرانهای قبل موضوع با تشکیل کمیتههای بیخاصیت و تسویه حسابهای سیاسی خاتمه نیابد. اگر فکری اساسی برای اصلاح ساختار مدیریت بحران کشور نگردد، هزاران میلیارد تومان بودجه فروش نفت که در سراسر کشور در پروژههای عمرانی سرمایهگذاری میشود همچون امروز زیر آب دفن میشود.