◄ تامین مالی پروژههای زیرساختی با کمک بازار سرمایه
توسعه زیرساختهای عمرانی کشور در شرایط فعلی تنها معطل بودجههای محدود دولتی است؛ روشهای نوین تامین مالی مردمی میتوانند این معضل را حل کنند. یکی از مهمترین این روشها، ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری پروژه است.
در شرایطی که میزان فروش نفت و بالتبع درآمدهای حاصل از فروش نفت به واسطه جنگ اقتصادی و تحریمهای همه جانبه کاهش چشمگیری یافته، تامین مالی برای تکمیل پروژههای عمرانی نیمه تمام به یکی از دغدغههای مهم دولت تبدیل شده است.
مطابق برآورد مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، هم اکنون حدود 6 هزار طرح ملی و 87 هزار طرح استانی در کشور وجود دارد که برای برای تکمیل آنها تا مرحله بهرهبرداری به بودجهای افزون بر 600 هزار میلیارد تومان نیاز است. به بیان دیگر اگر همچنان برای تکمیل این طرحها که بستر رشد و توسعه اقتصادی بهشمار میروند، چشم به درآمدهای نفتی دوخته شده باشد، باید به میزان 550 میلیون بشکه نفت خام کشور فروخته شود که در شرایط حاضر امری غیرممکن است.
مشارکت عمومی-خصوصی؛ رکن توسعه اقتصادی
مسئله تامین مالی، همواره به عنوان یکی از گلوگاه های مهم توسعه زیرساختهای اقتصادی مطرح بوده است. مشخصا برای ساخت پروژههای عمرانی که وجود یا عدم وجود نقدینگی می تواند بر روند و سرعت اجرای پروژه تاثیر چشمگیری داشته باشد، تامین مالی مهمترین چالش توسعه است. بنابراین برای تامین مالی پروژههای زیرساختی که به عنوان بستر انجام سایر فعالیتهای اقتصادی در کشور شناخته میشوند، باید تدابیر جدی اندیشیده شود.
تجربه نشان میدهد در صورت جذابیت اقتصادی پروژه و تسهیل شرایط سرمایه گذاری در آن برای مردم و صاحبان سرمایه، تامین مالی آن از منابع داخلی، در کوتاهترین زمان ممکن انجام خواهد شد. همچنین از آنجا که بیشتر هزینههای ساخت پروژههای زیربنایی به صورت ریالی انجام میشود، این مهم از لحاظ فنی و عملیاتی نیز امکانپذیر بوده و تنها لازم است شرایط آن ایجاد و تسهیل گردد؛ یکی از بسترهای تسهیل شرایط تامین مالی مردمی پروژههای زیرساختی، صندوقهای سرمایهگذاری پروژه است.
تامین مالی در بازار سرمایه از 2 بخش مختلف مبتنی بر سهام و مبتنی بر بدهی صورت میگیرد. بیشتر پروژههای عمرانی که در جهان از طریق بازار سرمایه تامین مالی میشوند از روش دوم یعنی انتشار اوراق بدهی با درآمدثابت استفاده می کنند. البته اگر راهکارهای مشارکت عمومی-خصوصی مدنظر قرار گیرد، ابزارهای نوآورانه دیگری نیز می تواند مبتنی بر سهام به تامین مالی پروژههای زیرساختی کمک کند. علاوه بر این، مدلهای ترکیب سهام و بدهی نیز میتواند به امر تامین مالی چنین پروژههایی خدمترسانی کند؛ بدین صورت که در ابتدا برای تامین مالی پروژهها اوراق بدهی منتشر شده و این اوراق بدهی در آینده قابل تبدیل به سهام پروژه خواهد بود و این سهام در بورس اوراق بهادار قابلیت عرضه نیز خواهد داشت.
یکی دیگر از راهکارهای تامین مالی پروژههای زیرساختی، خصوصا برای پروژههای کلان ملی که توقع سودرسانی بالایی از آنها وجود دارد، استفاده از روش ایجاد صندوق پروژه است. استفاده از این روش مزایایی چون افزایش نقدینگی برای مراحل اولیه احداث پروژههای عمرانی تا مرحله بهرهبرداری، کاهش میزان ریسک و صرفهجویی در مقیاس تولید را به دنبال خواهد داشت؛ به بیان دیگر، به واسطه استفاده از این روش تامین مالی برای پروژههای زیرساختی، از یک سو مهمترین چالش برای پروژههای عمرانی که زمانبر شدن آنها به واسطه عدم وجود نقدینگی است، بر طرف شده و از سوی دیگر امکان تجهیز کارگاه و تامین مصالح در مقیاس بزرگ در جهت تسریع در ساخت و صرفهجویی در منابع به وجود میآید.
لازم به ذکر است صندوق های پروژه طبق اساسنامه، ابتدا به شکل یک شرکت سهامی خاص با نام شرکت پروژه فعالیت خود را آغاز میکنند و پس از تکمیل پروژه بصورت یک شرکت سهامی عام در بورس یا خارج از بورس ارائه میشوند. بعد از عرضه سهام این شرکت فعالیت صندوق تمام میشود و سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی که منابع مالی پروژه را تامین کردهاند به نسبت میزان سرمایه گذاری خود در سهام شرکت مربوطه شریک میشوند. داشتن سیستمی نظام مند و بدون ساختار شکنی و تحت نظارت سازمان بورس، تامین مالی پروژههای کلان با سرمایه خرد و صرفه جویی ناشی از مقیاس، گره خوردن منافع سرمایهگذار به منافع آتی پروژه و ساختار چابک برای افزایش سرمایه به نسبت سایر روشها، از دیگر مزیتهای استفاده از این مدل تامین مالی به شمار می رود.
امید است با تغییر رویکرد دولت نسبت به روشهای تامین نقدینگی برای تکمیل پروژههای زیرساختی که خود موتور محرک سایر شقوق اقتصاد به شمار میروند، بار مالی اجرای طرحهای عمرانی ملی از روی دوش دولت برداشته شده، مردم بتوانند در تکمیل طرحهای توسعهای سهیم شده و علاوه بر کسب سود، به رونق اقتصاد کشور کمک نمایند.
* کارشناس حمل و نقل