◄ خرج که از کیسه ملت بُوَد . . .
صندوقی که قرار بود برای توسعه و عمران کشور (آن هم به صورت ارزی) خرج بشود، گوشت قربانی شده برای پوشاندن دسته گل هایی که حضرات سیاست گذار هر روز به آب می دهند و تخم بی اعتمادی که در جامعه پراکنده اند.
الف) از محل سرمایه ملی، کارخانه خودرو سازی از خارج وارد کرده ایم. به جای آنکه از قِبَل آن ثروت خلق کنیم و به ملت سود بدهیم، ضرر بالا آورده ایم (بیش از 40 هزار میلیارد تومان زیان انباشته داریم). خَرِ این کارخانجات دولتی هر روز بیشتر در گِل بدهی فرو می رود و هیچ کس بابت این بیلان مورد سوال واقع نمی شود. وزارت صنعت هر چند وقت در نزد بانک مرکزی واسطه می شود و وام های چند هزار میلیاردی برای ریختن در حلقوم خودرو سازانِ دست پرورده اش طلب می کند. وامی که خرج پرداخت مطالبات می شود. مطالباتی که همیشه رو به افزایش اند و امکانی برای پرداخت بدهی وام های بانک مرکزی باقی نمی مانَد. هزینه سوء مدیریت در خودروسازی از جیب ملت پرداخت می شود. خرج که از کیسه ملت بود اداره خودرو سازی، چه آسان بود.
ب) عده ای در موسسات مالی و اعتباری سرمایه مردم را سوزانده اند. برای ساکت کردن صدای مال باختگان، دلار نفتی را به ریال تبدیل کرده و ضرر سپرده گذاران را جبران و کلاه برداری را تشویق کرده ایم. هزینه سوء مدیریت و سوء نظارت در سیستم بانکی از جیب ملت پرداخت می شود. خرج که از کیسه ملت بود مدیریت اموال مردم، چه آسان بود.
ج) عده ای در دولت مردم را به ورود در بورس تشویق می کنند و فقط بخشی از حقیقت بازار سهام را به مردم (عمدتا غیر حرفه ای) می گویند و وعده سودهای کلان می دهند اما همه مکانیزم بازار بورس را به مردم آموزش نمی دهند. لا اله را می گویند اما الا الله را قورت می دهند. مردم هم اعتماد کرده می روند و سهام شرکت ها را می خرند بدون توجه به ارزش ذاتی سهام و کارنامه مالی شرکت ها. تقاضا بر عرضه پیشی می گیرد و شاخص بورس عدد 2 میلیون را هم پشت سر می گذارد. اما بالاخره حباب می ترکد و سقوط ارزش سهام شروع می شود( مرداد 99). مردم معترض می شوند و سر و کله جناب وزیر پیدا می شود که مردم باید می دانستند که بازار بورس هیچ ضمانتی ندارد و ماهیت بورس ریسک است! این حرف ها به خرج مال باختگان نمی رود و هر روز یک تجمع اعتراضی.
حالا رئیس سازمان بورس بسته پیشنهادی به دولت برده که یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار بورس اختصاص یابد(1). ظاهرا یکبار دیگر قرار است برای جبران سوء مدیرت و خواباندن صدای اعتراض مال باختگان دست در کیسه ملت برده شود. صندوقی که قرار بود برای توسعه و عمران کشور (آن هم به صورت ارزی) خرج بشود، گوشت قربانی شده برای پوشاندن دسته گل هایی که حضرات سیاست گذار هر روز به آب می دهند و تخم بی اعتمادی که در جامعه پراکنده اند. قرار بود وام صندوق توسعه ملی به صورت ارزی پرداخت و پس گرفته شود تا از افزایش نقدینگی جلو گیری به عمل آید. هزینه سوء مدیریت در بورس از جیب ملت پرداخت می شود به قیمت افزایش نقدینگی و تورم. خرج که از کیسه ملت بود مدیریت بورس ،چه آسان بود.
جمع بندی و نتیجه گیری: وقتی یک نفر پولش را خرج می کند تا برای خود چیزی بخرد، بسیار مراقب است که چه مقدار خرج می کند و چه چیزی میخرد. وقتی یک نفر پولش را خرج میکند تا برای فرد دیگری چیزی بخرد، بسیار مراقب است که چه مقدار خرج میکند، اما درباره اینکه پولش را صرف خرید چه چیزی کرده است کمتر دقت میکند. وقتی یک نفر پول فرد دیگری را خرج میکند تا برای خودش چیزی بخرد، بسیار مراقب است که چه چیزی میخرد، اما درباره اینکه چه مقدار خرج میکند، چندان مراقب نیست. وقتی یک نفر پول فرد دیگری را خرج میکند تا برای فرد دیگری چیزی بخرد، به مقدار پولی که خرج میکند و به آن چیزی که برایش پول خرج کرده است توجهی نمیکند و این کار دولت است برای شما: میلتون فریدمن/ برنده جایزه نوبل اقتصاد
مراجع
* کارشناس حمل و نقل