بازدید سایت : ۷۹۱۸۴

◄ لکوموتیو 3000 اسب بهتر است یا لکوموتیو 4000 اسب؟

لکوموتیو 3000 اسب بهتر است یا لکوموتیو 4000 اسب؟ پاسخ این سوال بستگی به این دارد که تابع هدف را چه انتخاب کرده باشیم.

تین نیوز |

لکوموتیو 3000 اسب بهتر است یا لکوموتیو 4000 اسب؟ پاسخ این سوال بستگی به این دارد که تابع هدف را چه انتخاب کرده باشیم.

منطق اقتصادی حکم می کند که «بیشینه  کردن [1] تناژ حمل بار در واحد زمان» تابع هدف باشد.

W= حمل بار در واحد زمان (تن در روز) را می توان طبق رابطه زیر بیان کرد:

W=P*N                       (1)

N= تعداد قطار در روز

P= تناژ خالص قطار (تن)

سیکل حمل بار به روش ریلی شامل بازه های زمانی زیر است:

tL = زمان بارگیری

tb = زمان سیر در یک بلاک

tU= زمان تخلیه بار

tP= زمان آماده سازی قطار برای تکرار سیکل حمل بار  

زمان کل سیر یک قطار(  T  ) در یک سیکل حمل بار عبارتست از[2] :

T= tP+tL+(n*(tb+tg)) +tU                        (2)

n = تعداد بلاک ها بین مبدا و مقصد

tg= توقف های پیش بینی نشده در بلاک و ایستگاه   

با توجه به محدودیت ایمنی در سیر قطارها که در یک زمان دو قطار نمی تواند در یک بلاک حضور داشته باشد، هر چه زمان سیر قطار در بلاک کوتاه تر باشد بلاک سریع تر آزاد شده و می توان قطار بعدی را اعزام کرد. لذا فاصله اعزام دو قطار، ( بزرگتر یا ) مساوی ست با زمان سیر قطارها در بلاک. اگر هدف بیشینه کردن حمل بار باشد باید حالت تساوی را در نظر بگیریم.

قطار اول را فرض کنید که در پایان سیکل قبلی حمل، در مدت tP آماده سرویس دهی مجدد می شود و به مدت tL منتظر بارگیری می ماند و فاصله بین مبدا بارگیری و مقصد را در مدت n*(tb+tg) طی می کند و پس از تخلیه بار(به مدت tU )، ماموریتش به پایان می رسد و به ابتدای سیکل بر می گردد برای آماده سازی و تکرار عملیات.

قطار دوم تا وقتی که قطار اول بلاک اول را خالی نکند نمی تواند اعزام شود. لذا شروع سیکل عملیات قطار دوم باید با تاخیر tb نسبت به قطار اول آغاز شود، نه بیشتر.

به عبارت دیگر: وقتی قطار اول در بلاک دوم است قطار دوم در بلاک اول است. وقتی قطار اول در بلاک اول است قطار دوم در حال بارگیری است. وقتی قطار اول در حال بار گیری است قطار دوم در حال آماده سازی است. همپوشانی هر بیشتر در عملیات قطارها، باعث حمل بار بیشتر در واحد زمان می شود. 

قطار سوم تا وقتی که قطار دوم بلاک اول را خالی نکند نمی تواند اعزام شود. لذا شروع سیکل عملیات قطار سوم باید با تاخیر tb نسبت به قطار دوم و با تاخیر 2*tb نسبت به قطار اول آغاز شود، نه بیشتر. به عبارت دیگر: وقتی قطار اول در بلاک سوم است قطار دوم در بلاک دوم و قطار سوم در بلاک اول است. وقتی قطار اول در بلاک دوم است قطار دوم بلاک اول و قطار سوم در حال بارگیری است. وقتی قطار اول در بلاک اول است قطار دوم در حال بارگیری و قطار سوم در حال آماده سازی است. همپوشانی هر بیشتر در عملیات قطارها، باعث حمل بار بیشتر در واحد زمان می شود.

ضرورت همپوشانی، اهمیت نقش مدیریت سیر و حرکت را در افزایش حمل بار نشان می دهد.

همین روال در مورد قطارهای بعدی تکرار می شود و هر قطار با تاخیرtb  نسبت به قطار قبلی اعزام میشود. زمان tb ، تابعی است از سرعت متوسط قطار.

بدیهی است که با افزایش تعداد بلاک ها بین مبدا و مقصدِ معلوم، از زمان  tb کاسته می شود. افزایش تعداد بلاک ها الزاما به معنای افزایش تعداد ایستگاه ها نیست [3].

افزایش تعداد بلاک ها الزاما به معنی توقف قطار در همه ایستگاه ها هم نیست. توقف در ایستگاه های بین راه را باید به هدف کمینه کردن[4] زمان سیر ، حتی الامکان حذف کرد.

با ساده سازی های فوق، تعداد قطارهایی که می توان در روز اعزام کرد برابر خواهد بود با [5] :

N= (  h -(tP+tL+tU)   ) / (tb+tg)                        (3)

h = تعداد ساعات کاری در روز

از آنجا که دیمانسیون سمت راست این معادله زمان است و کسر، بدون بُعد است، می توان هر واحدی را برای  زمان انتخاب کرد. مثلاًساعت.

مثل عددی: فرض کنید یک بار معدنی بین ایستگاه مبدا در معدن و ایستگاه مقصد در مجتمع فولاد به فاصله 200 کیلومتر و با سرعت متوسط 50 کیلومتر بر ساعت توسط مجموعه ای از قطارهای مشابه در یک مسیر تک خطه به صورت پیوسته حمل می شود. در این صورت زمان خالص سیر هر قطار چهار ساعت به دست می آید. اگر 15 دقیقه برای توقف های پیش بینی نشده (  tg ) منظور شود و قطار در مرحله آماده سازی، بارگیری و تخلیه هر کدام دو ساعت منتظر بماند (جمعا 6 ساعت) و فرایند حمل در 24 ساعت روز جریان داشته باشد، صورت کسر 18 ساعت و مخرج کسر 4.25 ساعت و N (تعداد قطارهای قابل اعزام در روز)،معادل  4.23 رام به دست می آید[6].

با ترکیب روابط ( 1 ) و ( 3 ) تناژ حمل بار در واحد زمان بصورت رابطه زیر بیان می شود:

W = {  (h -(tP+tL+tU)   )/ (tb+tg)   } * P                        ( 4)

در این مثال اگر قطار مفروض از یک لکوموتیو 3000 اسب به وزن 120 تن و 20 واگن ( 25 تنی) با ظرفیت بارگیری 65 تن تشکیل شده باشد، تناژ خالص هر قطار 1300تن و تناژ ناخالص 1920 تن و با توجه به اعزام 4.23 رام قطار در روز، تناژ خالص روزانه 5500 و تناژ کل 6120 به دست می آید.

( 5)            تناژ کل( ناخالص) = تناژ خالص + وزن لکوموتیو ( ها ) + وزن خالی واگن ها

راندمان بارگیری قطار( µ  ) نسبت تناژ خالص قطار به تناژ ناخالص آن است[7].

بیشینه مقدار W ، ظرفیت سیستم حمل و نقل ریلی مفروض (شامل سیر و حرکت، ناوگان و زیر بنا) را مشخص می کند(= حداکثر بار قابل حمل).در حالتی که تقاضای بار با بیشینه  W برابر شود سیستم به حالت اشباع رسیده است [8] .

از رابطه ( 4) روشن است که برای بیشینه کردن W ، پارامترهای h وP  باید بیشینه باشند و کمیت های tP ،tL، tU ، tb و tg باید به حداقل ممکن کاهش پیدا کنند.

برخی از اقدامات کوتاه مدت برای نیل به بیشینگی تعداد قطارها ( N  ) میتوانند موارد زیر باشند:

فعالیت

 

هدف کمّی

متولی

کاهش زمان عملیات بارگیری و تخلیه   

کاهش زمان های   بارگیری و تخلیه (  tL وtU)

صاحبان بار و مراکز تخلیه و بارگیری ( در سیلو، معادن، مجتمع های فولاد ، وزارت نفت، شرکت گاز، بنادر، سیمان ، آلومینیوم ، شیمیایی، پتروشیمی و . . . )

افزایش سرعت  مجاز قطار در بلاک

کاهش زمان سیر(   tb)

راه آهن ( سیر و حرکت) 

افزایش ضریب در دسترس بودن [9]ناوگان از طریق  بهبود سیستم فعلی نگه داری و تعمیرات ناوگان 

کاهش زمان های توقف در سیر(   tg)

راه آهن ( ناوگان ) 

کاستن از موارد در راه ماندگی قطارها ( افزایش ضریب قابلیت اطمینان[10]) از طریق بهبود سیستم فعلی نگه داری و تعمیرات ناوگان و خط   

کاهش زمان های توقف در سیر(   tg)

راه آهن ( ناوگان/ زیر بنایی) 

کاهش موارد تقلیل سرعت قطار در مسیر از طریق :

  • تشکیل قطار برنامه ای
  • کاهش ایستگاه های توقف و افزایش ایستگاه های عبوری
  • اصلاح سوزنها

کاهش زمان سیر(   tb)

راه آهن ( سیر و حرکت/ زیر بنایی) 

مدیریت مسدودی خطوط

کاهش زمانهای توقف در سیر(   tg)

راه آهن ( سیر و حرکت/ زیر بنایی) 

مدیریت تلاقی قطارها 

کاهش زمان های توقف در سیر(   tg)

راه آهن ( سیر و حرکت) 

کاستن از زمان مانور و تشکیل قطار و کاهش زمان توقف در ایستگاه های بین راه و زمان بازدید و تعمیرات ویژه قطار از طریق تکمیل تجهیزات و نیروی انسانی مانور و بازدید  

کاهش زمان آماده سازی قطار (  tP)

راه آهن ( سیر و حرکت) 

 

 

تناژ خالص قطار ( P) [11] بستگی دارد به :

  • تعداد واگنها
  • ظرفیت  بارگیری واگنها
  • وزن مرده واگنها[12]

 و توسط پارامترهای زیر محدود میشود :

  • بار محوری 
  • محدودیت کشش قلاب 
  • شیب و فراز مسیر 
  • طول موثر خطوط ایستگاه ( دگاژ)  
  • قدرت لکوموتیو
  • گاباری  

برای بیشینه کردن مقدار P ، باید تعداد واگن ها ( با توجه به محدودیت طول ایستگاه) و ظرفیت بارگیری واگن ها را ( با توجه به محدودیت بار محوری وشیب و فراز مسیر و گاباری) افزایش داد.

در صورتی که لکوموتیوهای موجود قدرت کشیدن این بار بیشینه را نداشته باشند ، دو راه کار پیش روست:

  • استفاده از لکوموتیو قوی تر
  • تقسیم قطار سنگین به دو قطار سبک

اگر ظرفیت سیستم اشباع شده باشد امکان افزایش تعداد قطار وجود ندارد و ناچار به استفاده از لکوموتیو قوی تر هستیم. اما تا زمانی که تقاضا ی حمل بار کمتر از ظرفیت است، طرح این سوال که از لکوموتیو قوی تر استفاده شود نه تنها موضوعیت ندارد بلکه باعث ضایع شدن پتانسیل کشش اضافی آن است[13].

تبصره: در صورتیکه در یک برنامه کلان بخواهیم ظرفیت حمل بار را در بخشی از شبکه ریلی افزایش دهیم علاوه بر راه کارهای کوتاه مدت فوق الذکر، راه کارهای ( میان مدت و بلند مدت) زیر مبتنی بر سرمایه گذاری در زیر ساخت ها را در اختیار داریم:

فعالیت

 

هدف کمّی

متولی

کاهش زمان بارگیری و تخلیه از طریق :

  • سرمایه گذاری در مبادی و مقاصد بار برای تجهیزات بارگیری و تخلیه
  • توسعه حمل و نقل کانتینری و چند وجهی

کاهش زمان های   بارگیری و تخلیه (  tL و tU)

صاحبان بار و مراکز تخلیه و بارگیری ( در سیلو، معادن، مجتمع های فولاد ، وزارت نفت، شرکت گاز، بنادر، سیمان ، آلومینیوم ، شیمیایی، پتروشیمی و . . . )

کاربرد بلاک های مجازی در خطوط ( استفاده از سیستم های  Moving block) 

کاهش زمان سیر(   tb)

راه آهن ( سیگنالینگ) 

کاهش موارد تقلیل سرعت قطار از طریق حذف تقاطع های همسطح و اجتناب از ایجاد تقاطع های همسطح جدید 

کاهش زمان سیر(   tb)

راه آهن ( زیر بنایی ) 

افزایش ضریب در دسترس بودن ناوگان از طریق سرمایه گذاری در بهبود و توسعه سیستم نگه داری و تعمیرات ناوگان

کاهش زمانهای توقف در سیر(   tg)

راه آهن ( ناوگان) 

کاستن از موارد در راه ماندگی قطارها ( افزایش ضریب قابلیت اطمینان) از طریق سرمایه گذاری در بهبود و توسعه سیستم نگه داری و تعمیرات ناوگان و خط 

کاهش زمانهای توقف در سیر(   tg)

راه آهن ( ناوگان/ زیر بنایی) 

کاستن از زمان مانور و تشکیل قطار و کاهش زمان توقف در ایستگاه های بین راه و زمان بازدید و تعمیرات ویژه قطار از طریق تکمیل خطوط مانور و تامین کشنده مانوری[14]   

کاهش زمان آماده سازی قطار (  tP)

راه آهن ( ناوگان/ زیر بنایی ) 

کاهش وزن مرده واگن ها

افزایش P( تناژ خالص قطار)

تامین کنندگان / سازندگان ناوگان

افزایش بار محوری واگنها

افزایش P

تامین کنندگان / سازندگان ناوگان

افزایش کشش قلاب ها 

افزایش P

تامین کنندگان / سازندگان ناوگان

افزایش بار محوری خط

افزایش P

راه آهن ( زیر بنایی)

تطویل خطوط ایستگاه ها

افزایش تعداد واگنهای قطار

راه آهن ( زیر بنایی)

دو خطه کردن  

افزایش ظرفیت خط  

راه آهن ( زیر بنایی)

استفاده از لکوموتیو با کشش بیشتر

قدرت بیشتر

افزایش P

راه آهن ( ناوگان) / شرکت های خدمات کشش 

ضریب چسبندگی بیشتر[15]

ساخت / بهینه سازی لکوموتیو برای کشش بیشتر

قدرت بیشتر

افزایشP

تامین کنندگان / سازندگان ناوگان

ضریب چسبندگی بیشتر

 
از آنجا که اقدامات فوق مستلزم سرمایه گذاری زیادی هستند، تنها در صورتی ضرورت پیدا می کنند که در یک بخش از شبکه ریلی به اشباع ظرفیت رسیده باشیم (و یا در آینده قابل پیش بینی به اشباع خواهیم رسید)[16] .

جدول بالا نقش ذینفعان حمل و نقل ریلی و به خصوص راه آهن را در افزایش ظرفیت حمل بار به خوبی نشان می دهد. نقش راه آهن تسهیل حمل بار است که توسط ذینفعان و فعالان اقتصادی انجام میشود نه تصدی گری و حمل بار و مسافر.

جمع بندی و نتیجه گیری:  پس از به کار گیری همه تمهیداتِ در دسترس برای افزایش «تناژ خالص حمل شده در واحد زمان» شامل :

  • حداکثرسازی تعداد قطارها ( N  )
  • حداکثر سازی بار خالص هر یک از قطارها ( P )

و پس از اشباع ظرفیت (حالتی که تقاضای بار با بیشینه W برابر شود)، می توان به استفاده از لکوموتیو قوی تر فکر کرد.

 

پاورقی:

[1] Maximization

[2]  در اینجا به هدف ساده سازی، طول بلاک ها و زمان سیر در همه بلاک ها با هم مساوی فرض شده است.

[3] امروزه با استفاده از سیستم های علائم پیشرفته یک بلاک فیزیکی را می توان به دو یا چند قطعه مجازی جدا از هم تفکیک کرد به طوریکه وقتی قطار از قطعه اول عبور کرد بتوان قطار دوم را اعزام کرد قبل از اینکه قطار اول به ایستگاه بعدی رسیده باشد. (بلاک متحرک ( Moving block)  به جای بلاک ثابت ( Fixed block) . این سیستم هم اکنون در مترو به کار گرفته می شود. برای توسعه این فن آوری  در راه آهن نیازمند یک بستر مخابراتی قوی و ایمن برای تبادل اطلاعات هستیم از جمله سیستم .GSM-R( Global system for mobile communication-Railway )

( با تشکر از راهنمایی استاد محترم جناب آقای ویسه و همکار محترم سرکار خانم رحمانزاده). 

[4] Minimization 

[5] در روابط ریاضی این متن،  برای ضرب از علامت  ( * ) و برای تقسیم از علامت ( / ) استفاده شده است.

[6] در حالتی که مسیر تک خطه باشد و قطارها مسیر برگشت را به صورت خالی طی کنند، تناژ حمل در واحد زمان عملا نصف می شود زیرا نصف ظرفیت خط به برگشت قطارهای خالی اختصاص پیدا می کند.

[7]  راندمان بارگیری قطار(  µ  ) در مثال عددی بالا از تقسیم 1300 تن بر 1920 تن معادل 0.67 بدست می آید( برای 20 واگن). با افزایش تعداد واگن ها راندمان بارگیری افزایش پیدا می کند. حد µ وقتی تعداد واگن به سمت زیاد ( بینهایت فیزیکی ) میل می کند از رابطه زیر به دست می آید:

Limit  µ( m→infinity   )  =1/( 1+k)                 (6)

که در آن : k= Ww/Cw نسبت وزن مرده واگن به ظرفیت بارگیری واگن است.

m= تعداد واگن

Ww = وزن مرده واگن

Cw = ظرفیت بارگیری واگن

با افزایش تعداد واگن ها، تاثیر وزن لکوموتیو به صفر میل می کند.

در مثال عددی بالا، Ww ( وزن مرده واگن ) معادل 25 تن و Cw ( ظرفیت بارگیری واگن) معادل 65 تن فرض شد. در این صورت k=0.38  و حد راندمان بارگیری وقتی تعداد واگن بسمت «زیاد» میل می کند معادل0.72  بدست می آید.

در این مثال اگر وزن مرده واگن به 20 تن کاهش و ظرفیت بارگیری به 70 تن افزایش پیدا کند، در این صورت k=0.29 و حد راندمان بارگیری وقتی تعداد واگن به سمت «زیاد» میل می کند معادل 0.77 به دست می آید. 

[8] در این مورد رجوع کنید به مقاله " ◄ اصل اشباع در حمل‌و‌نقل ریلی" در تین نیوز / ۱۳۹۷/۰۶/۰۴ / کد خبر: 172255 

[9] Availability

[10] Reliability

[11] در اینجا به هدف ساده سازی ،اندازه و تناژ قطارها با هم مساوی فرض شده است.

[12] با توجه به محدودیت بار محوری، وزن مرده ، ظرفیت بارگیری واگنها را کاهش میدهد.

[13] همانطور که استفاده از لکوموتیو خط اصلی برای مانور ضایع کردن پتانسیل کشش آن است.

[14]  کشنده مانوری الزاماً لکوموتیو نیست.

[15] توجه به افزایش ضریب چسبندگی (  Coefficient of adhesion ) مدیون اشارات و تاکید های مهندس قربان علی بیک است.

[16] بدیهی است که اشباع ظرفیت، هر بار در بخش خاصی از شبکه ریلی حادث می شود و افزایش ظرفیت در کل شبکه به صورت همزمان ضرورت پیدا نمی کند. اولویت سرمایه گذاری در زیر ساخت ریلی با مسیری ست که زودتر به اشباع خواهد رسید.

 

 

* کارشناس حمل و نقل

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.