واسطه‌ گران و دلالان مخالفان اصلی بورس کالا

شفافیت کلمه زیبا و نام آشنایی است که در ادبیات امروز ما کاربردهای فراوانی یافته، کلمه ای که خیلی از اقتصاددانان ما بعنوان کلید گمشده  اقتصاد کشور از آن یاد می کنند. کلیدی که هر چند راهگشاست اما معمولا از جانب دلالان، واسطه ها و برخی رسانه های وابسته به زر و زور و ثروت به گوشه ای رانده می شود. 

در سال های اخیر بورس کالا از جمله بازارهای بود که با هدف ایجاد شفافیت و حذف واسطه گری راه اندازی و مورد بهره برداری قرار گرفت. بازاری که از بدو تاسیس همواره مورد بی مهری و مخالفت رانت خواران کلان قرار داشت.

بورس کالا با توجه به عرضه عادلانه مبتنی بر منافع تولیدکننده، مصرف کننده و سهامداران و حرکت در جهت شفافیت در مبادلات امکان هرگونه سو استفاده را به کمترین حد ممکن می رساند. 

واقعیت این است که پس از هرج و مرج های بازار و گستردگی روز افزون آن، قانونی در سال ۸۴ در جهت ساماندهی شبکه عرضه و تقاضا تدوین شد که بعدها بورس کالا از دل آن بیرون آمد. 

قانونی که در صورت اجرای نهایی، تداوم، پیگیری و تقویت آن می تواند در جهت ایجاد شفافیت های بیشتر و خشکاندن ریشه درخت تنومند سفته بازی و فساد کارساز باشد.

بورس کالا تنها بازاری است که می تواند ضمن ایجاد شفافیت، تعادل در عرضه و جلوگیری از رانت و فساد، به تدریج کلیه بازارهای کشور را تحت پوشش قرار دهد. 

بورس کالا می تواند ضمن حذف دلالان، همچون پلی مستحکم بین تولیدکننده و مصرف کننده قرار گرفته و ضمن حذف واسطه گری، این جریان زیاده خواه را با چالش رو به رو نماید. 

جریانی که این روزها با نفس های به شماره افتاده، در صدد بیرون کشیدن عرضه تولیدات مختلف از این بازار شفاف است. 

در این مقال، از دولتمران دولت به ویژه وزارت صمت، انتظار است که با توان بالا در مقابله با جریانات ضد بورسی و شفافیت ایستادگی نماید و بازار مبادلات کشور را از وجود ریشه های پوسیده و فاسد این افراد تهی کند که در سال تولید؛ دانش بنیان و اشتغال آفرین به مرور از منافع و مزایای آن در اولویت اول تولیدکنندگان و مصرف کنندگان واقعی و سپس جامعه منتفع گردند.