◄ نگاه عمرانی به بودجه هوایی
دولت دوازدهم در لایحه بودجه سال ۱۳۹۷، بودجهای ۱۶۰۰ میلیارد تومانی برای توسعه حملونقل هوایی در نظر گرفته است، ولی چالشهای اصلی این صنعت، درآمدزایی و سود آفرینی در فضایی از حساسیتهای سیاسی است.
علی دادپی*دولت دوازدهم در لایحه بودجه سال ۱۳۹۷، بودجهای ۱۶۰۰ میلیارد تومانی برای توسعه حملونقل هوایی در نظر گرفته است، ولی چالشهای اصلی این صنعت، درآمدزایی و سود آفرینی در فضایی از حساسیتهای سیاسی است.
درحالحاضر برنامه ششم توسعه چهارچوبهای توسعه حملونقل هوایی در کشور را تعریف کرده است. بیشترین سهم در قالب برنامه ششم توسعه به فرودگاه امامخمینی (ره) میرسد که اکنون مرز اصلی هوایی کشور شمرده میشود. در برنامه ششم برای این فرودگاه ۱۱۴ میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته شده است و درحالحاضر اداره این فرودگاه در قالب یک شرکت فرودگاهی مستقل از شرکت فرودگاههای کشور جدا گشته است. شاید مهمتر از سهم این فرودگاه از بودجه کشور پذیرفتن نیاز به تمرکززدایی در اداره این فرودگاه بوده است تا مدیران فرودگاه امامخمینی بتوانند بر روی اهداف این فرودگاه با توجه به موقعیت اقتصادی آن تمرکز کنند.
این نکته یادآور این واقعیت است که ساختارهای موجود اداری و باورهای مدیریتی هستند که بهرهوری ارقام بودجه را تعیین میکنند. زمان معجزه آفرینی ارقام بزرگ مدتهاست که گذشته است و ما نیازمند تجدیدنظر در نگرش دولت به صنعت هواپیمایی هستیم.
بودجه در حالی وعده تکمیل پروژههای فرودگاهی را در تهران، رامسر، نهاوند و احداث فرودگاه در شهر سقز را میدهد که فرودگاههای کشور هنوز در قالب اقتصادهای منطقهای تعریف واضحی ندارند و درآمدزا نیستند. بارها اعلامشده است که همه فرودگاههای کشور بهغیر از فرودگاه بینالمللی امامخمینی(ره) که از تعرفههای بینالمللی بهره میبرد، سایر فرودگاهها درآمدی کمتر از هزینههایشان دارند و زیانده هستند. این درحالی است که ارقام بسیاری صرف فرودگاههای کشور شده است و در بسیاری از شهرها هستند منتقدانی که میپرسند آیا فرودگاه بهترین پروژه عمرانی ممکن برای شهرشان بوده است؟
این درست است که برنامههای توسعه و بودجههای سالانه ارقام هنگفتی را به پروژههای مختلف در صنعت هواپیمایی اختصاص میدهند٬ ولی بازارهای داخلی و پروازهای هوایی بومی در کشور گسترش نیافتهاند و ساختار صنعت هواپیمایی ساختاری بهشدت مرکزی و محدود به اولویتهای سیاستمداران تهرانی باقیمانده است. بودجه سال ۱۳۹۷ در حالی وعده میلیاردها تومان برای نوسازی ناوگان و تجهیز فرودگاههای کشور را میدهد که کسی نمیگوید این سرمایهگذاریها چقدر بازگشت خواهند داشت. اگر دولت بخواهد که بودجه اختصاصی پیشران اقتصاد کشور باشد و باعث شکوفایی مناطق مختلف باشد باید بپذیرد که فرودگاههای کشور باید در چهارچوب اقتصاد منطقهای و یا شهری محلشان اداره شوند.
از سوی دیگر در بودجه ۱۳۹۷ جای درسهای نوسازی ناوگان خالی است. موفقیت ایرانایر در گسترش شبکه خدمات داخلیاش با استفاده از هواپیماهای ای تی آر ۷۲ سری ۶۰۰ میتوانست باعث تغییر نگرش به اولویتهای نوسازی ناوگانهای هوایی شرکتهای مختلف شود و آنها را تشویق به استفاده از هواپیماهای مشابهی کند که هزینه نگهداری و سوخت مصرفی آنها پایین است و کاربرد منطقهای مناسبی دارند. بااینحال به نظر نمیرسد شرکتهای داخلی تغییری در اولویت جذب هواپیما داده باشند و یا دولت مشوقی برای اولویتدادن به نوسازی ناوگان هوایی شرکتهای خصوصی در بودجه در نظر گرفته باشد. بودجه سال ۱۳۹۷ شامل طرحی برای بخشش یا مدیریت بدهیهای انباشت شده شرکتهای هواپیمایی به شرکتهای مختلف دولتی بهویژه شرکت فرودگاههای کشور نیست. درنتیجه باید گفت بودجه ۱۳۹۷ در بخش هواپیمایی یک بودجه عمرانی است. تمرکززدایی از صنعت هواپیمایی کشور پیشنیاز اولویت دادن به تولید خدمات و موفقیت در جذب سرمایه و درآمدزایی در این صنعت است.
در حالت فعلی مدیران دولتی فرودگاهها٬ شرکتهای هواپیمایی و واحدهای مختلف خدماتی در این صنعت را به شکل ادارات ارائه خدمات نگاه میکنند. اینکه بسیاری از فرودگاههای کشور ساعت کاری مشابه ادارات دولتی دارند هم نشانه این است که کسی دربند بهرهبرداری از آنها نیست و هم زنگ خطری برای اتلاف منابع عمومی در طرحهایی است که حتی متولیان هم باور ندارند میتوانند سود آفرین باشند. اینجاست که اختصاص بودجه ۱۶۰۰ میلیارد تومانی را هم میتوان فرصت دانست و هم زنگ خطر.
در بودجه ۱۳۹۷ جای صنعت هواپیمایی کشور خالی نیست ولی جای توجه به نرمافزارهای مدیریتی٬ لزوم اصلاح ساختاری و رقابتآفرینی در آن بسیار خالی است. فرودگاه امام بیشترین سهم از بودجه را دارد ولی در اداره آن نکاتی بسیار ساده رعایت نمیشوند و تجربه مسافران در استفاده از این فرودگاه همسطح اهمیت آن در سیاستهای دولت نیست. در سراسر فرودگاههای کشور تأکید بیشتر به ارائه خدمات پروازی در قالب پیشفرضها و باورهایی است که مدتهاست در صنعت هواپیمایی جایی ندارد، درحالیکه درآمدزایی و سود آفرینی معمولاً در اولویت قرار ندارند و شرکتهای هواپیمایی هنوز اسیر ابهامات برجایمانده از دوران تحریم و ناامنی ناشی از فقدان زیرساختهای موردنیاز باقیماندهاند. بخش هواپیمایی نیازمند یک پارادایم جدید و باور کردن مقتضیات زمانه در این صنعت است وگرنه باندهایی که ساخته میشوند محل فرود و پرواز هواپیماهای واقعی نخواهند بود.