بازدید سایت : ۳۷۴۸۴

◄ یکپارچه‌سازی مدیریت حمل و نقل درون شهری و برون شهری

بدیهی است که باید از مدیریت جزیره‌ای در سازمان‌ها و وزارت خانه‌هایی که عملکردشان بر دیگری اثرگذار است پرهیز کرد اما یکپارچگی مدیریت هم همه جا لازم نیست و کلیدی نیست که بشود هر قفلی را با آن باز کرد.

تین نیوز |

هم اکنون حمل و نقل درون شهری بر عهده شهرداری‌ها و حمل و نقل برون شهری (اعم از هوایی و ریلی و جاده‌ای و دریایی) بر عهده  وزارت راه و شهرسازی است. چند صباحی است که گروهی پیشنهاد می‌دهند حمل و نقل درون شهری و برون شهری تحت یک مدیریت یکپارچه قرار گیرند(1). این یادداشت شرحی است در رد ضرورت این کار.

بدیهی است که باید از مدیریت جزیره‌ای در سازمان‌ها و وزارت خانه‌هایی که عملکردشان بر دیگری اثرگذار است پرهیز کرد(2). اما یکپارچگی مدیریت هم همه جا لازم نیست و کلیدی نیست که بشود هر قفلی را با آن باز کرد. یکپارچگی مدیریت در شرایطی لازم می‌شود که 2 حوزه در هم تنیده باشند و تغییرات و تحولات در یکی بر دیگری اثر فاحش بگذارد، حال آن‌که چنین در هم تنیدگی بین حمل و نقل درون شهری و برون شهری وجود ندارد. این 2 حوزه تا حد زیادی مستقل از هم کار می‌کنند و در یک نقطه مشخص با هم تعامل می‌کنند به‌نام «ترمینال». مراد از ترمینال، محلی است که مسافر به انتهای سفر درون شهری می‌رسد و سفر برون شهری خود را شروع می‌کند و یا بالعکس، سفر برون شهری خود را در آن به پایان می‌رساند و سفر درون شهری خود را شروع می‌کند.   

پایانه اتوبوسرانی یک مصداق از «ترمینال» است. مسافر، سفر درون شهری خود را در این ترمینال به پایان می‌رساند و سفر برون شهری خود را شروع می‌کند و بالعکس. فرودگاه، مصداق «ترمینال» در حمل و نقل هوایی، اسکله، مصداق «ترمینال»  در حمل و نقل دریایی و ایستگاه راه آهن ، مصداق «ترمینال» در بخش ریلی است. مسافر، سفر درون شهری خود را در این ترمینال‌ها به پایان می‌رساند و سفر برون شهری خود را شروع می‌کند و بالعکس. در مورد حمل و نقل جاده‌ای با خودرو شخصی، مصداق اندکی فرق می‌کند .«ترمینال»  در اینجا در منزل صاحب خودروی شخصی است و خیابان‌های شهر برای او مسیر مسافرت برون شهری محسوب می‌شوند.در مقصد هم همین طور. این هم مصداق پنجم «ترمینال».

حمل و نقل درون شهری و برون شهری 2 حوزه مستقل از هم هستند و به‌راحتی توسط 2 مدیریت مستقل از یکدیگر قابل اداره شدن هستند. چه اصراری داریم که یک مجموعه که توی سر و کله خودش می‌زند تا یک دستگاه معادلات ده مجهولی را حل کند را با یک مجموعه مدیریتی دیگری که توی سر و کله خودش می‌زند تا یک دستگاه معادلات هشت مجهولی را حل کند را با هم ترکیب کنیم و بدهیم بدست یک مدیر و از او بخواهیم که حالا یک دستگاه معادلات 18 مجهولی را حل کند؟ هیچ تضمینی هم نیست که‌این ادغام به بیشتر شدن تعداد معادلات و تعداد مجهولات منجر نشود.الان چند درصد از مشکلات مدیریت حمل و نقل درون شهری متاثر از حمل و نقل برون شهری است و چند درصد از مشکلات مدیریت برون شهری متاثر از درون شهری؟ 

اینکه بخواهیم مسافر فرودگاه پس از پیاده شدن از هواپیما بلافاصله به مترو دسترسی داشته باشد با یک هماهنگی ساده بین شهرداری و شرکت فرودگاه‌ها، در جانمایی ایستگاه مترو میسر و محقق می‌شود. کافی است ذهنیت‌ها و اهداف همسو شوند. چه نیازی به یکپارچه کردن مدیریت؟

این‌که بخواهیم مسافرِ پایانه اتوبوسرانی پس از پیاده شدن از اتوبوس بلافاصله به مترو و شرکت واحد دسترسی داشته باشد با یک هماهنگی ساده بین معاونت حمل و نقل جاده‌ای و شهرداری در جانمایی ایستگاه مترو میسر و محقق می‌شود. کافی است ذهنیت‌ها و اهداف همسو شوند. چه نیازی به یکپارچه کردن مدیریت؟  

گرچه در برون شهری اتوبوس داریم و در درون شهری هم، اما این 2 اتوبوس هم از نظر محیط و شرایط کاری و هم از نظر طول مسیر و هم از نظر سرعت و هم از نظر دفعات توقف و هم از نظر ضرائب RAMS و معیارهای نت و استهلاک و هم از نظر ملاحظات زیست محیطی و هم از نظر نحوه تعامل با مسافر و طراحی ایستگاه‌ها و هم از نظر  مختصات شغلی رانندگان و هم از نظر سیستم بلیت فروشی و هم از نظر اقتصاد مسافرکشی، زمین تا آسمان با هم تفاوت دارند. آوردن این همه تفاوت در زیر چتر یک مدیریت چه خاصیتی دارد؟     

اینکه بخواهیم مسافر راه‌آهن پس از پیاده شدن از قطار بلافاصله به مترو یا شرکت واحد یا تاکسی دسترسی داشته باشد با یک هماهنگی ساده بین راه آهن و شهرداری در جانمایی ایستگاه‌ها میسر می‌شود. کافی است ذهنیت‌ها و اهداف همسو شوند. چه نیازی به یکپارچه کردن مدیریت است؟

گرچه در برون شهر، قطار سنتی داریم و در درون شهر، قطارمترو، اما این 2 قطار هم از نظر ویژگی‌های فنی خط و هم از ویژگی‌های فنی ناوگان و قوه محرکه و هم از نظر محیط و شرایط کاری و هم از نظر طول مسیر و فاصله‌ ایستگاهها و هم از نظر سرعت و هدوی و هم از نظر ضرائب RAMS و معیارهای نت و استهلاک و هم از نظر ملاحظات زیست محیطی و هم از نظر مانور و تشکیل قطار و هم از نظر نحوه تعامل با مسافر و طراحی ایستگاه‌ها و هم از نظر سیستم بلیت فروشی و هم از نظر هزینه ساخت و اقتصاد مسافر کشی و حتی از نظر حساسیت‌های اجتماعی و امنیتی، زمین تا آسمان با هم تفاوت دارند. آوردن این همه تفاوت در زیر چتر یک مدیریت چه خاصیتی دارد؟

اخیرا گروهی از مدیران و کارشناسان بر استقرار ایستگاه‌های راه‌آهن در داخل شهرها اصرار می‌ورزند و از اینکه‌ ایستگاه‌های راه‌آهن در اصفهان و شیراز و اخیرا رشت و همدان(3) دور از شهر بنا شده اند انگشت تعجب و تاسف می‌گزند.این هم می‌توانست با یک هماهنگی ساده بین شهرداری‌ها و وزارت راه (راه آهن) میسر شود که نشد. کافی ست ذهنیت‌ها و اهداف همسو شوند. چه نیازی به یکپارچه کردن مدیریت است؟ 

اصلا بیایید فرض کنیم می‌خواهیم مسافر را از درِ منزل تحویل بگیریم و درِ منزل عمویش در شهری دیگر تحویل بدهیم. یک شرکت گردشگری با مدیریتِ فقط یک کارشناس می‌تواند تاکسی مسافر از درِ منزل تا ایستگاه راه آهن، سفر ریلی او و تاکسی او از ایستگاه راه آهن مقصد تا درِ منزلِ جناب عمو را برای مسافر هماهنگ کند.این هماهنگی توسط بخش خصوصی با یک نفر کارشناس به‌راحتی انجام می‌شود و در دستگاه اداری دولتی و بخش عمومی با ایجاد یک دستگاه و  چارت سازمانی جدید و تاسیس اداره و ساختمان و خودرو خدمت و استخدام مدیر کل و معاون و کارشناس و کارمند و حراست و بسیج و خدم و حشم و نهایتاً موکول به نوشتن طرح جامع انجام می‌شود.

نمونه‌اش قطار حومه‌ای. تا پیش از این، رجا و راه‌آهن و مترو تهران عملاً خدمات جابه‌جایی مسافر به شهرهای حومه را انجام می‌دادند. به‌جای آنکه ذهنیت‌ها و اهداف را همسو کنیم، تصمیم گرفتیم مدیریت را یکپارچه کنیم. «قطار حومه‌ای»  را خلق کردیم. آن‌قدر بزرگش کردیم که لازم آمد یک شرکت جدید عَلَم کنیم و پس از کشمکش زیاد،از بین چند مدعی، کبوتر مدیریت این مولود بر شانه راه‌آهن نشست و شد یکی از شرکت‌های اقماری آن. چند سال است که منتظر شروع کار این شرکت هستیم. در دالان‌های تصمیم گیری کشور معطل مانده. نمی‌دانند با آن چه کنند، به‌خصوص تامین هزینه آن را. محصول این یکپارچه سازی آن‌که، از سیستم حمل و نقل حومه‌ای رایج خودمان رانده و از شرکت دلخواهمان ماندیم.      

ساختن راه در داخل شهر با ساختن راه بین شهری تفاوت ماهوی دارد. ساختن راه بین شهرها به هدف اتصال 2 نقطه انجام می‌شود. در این ساخت تقریباً مبسوط الید هستید و با موانع کمی مواجه. اما ساختن راه در داخل شهر ذیل یک طرح شهرسازی انجام می‌شود. در طرح شهرسازی، راه‌های دسترسی به مکان مورد نظر، تعداد ساکنان آن مکان، تعداد مراجعان، پیشگیری از ازدحام، پارکینگ وسائط نقلیه، فاصله از دیگر مراکز جمعیتی، مقررات ساخت و ساز،  زیبایی بصری، ملاحظات امنیتی، ملاحظات زیست محیطی و ایمنی، دفع پسماند و . . . . همه باید در نظر گرفته شوند و لذا در این ساخت، تابع طراح شهری هستید و  راه داخل شهری را باید با توجه به همه‌ این محدودیت‌ها اجرا کنید. ساختن راه در داخل شهر با ساختن راه بین شهری از یک سِنخ نیستند. آوردن این همه تفاوت در زیر چتر یک مدیریت چه خاصیتی دارد؟  

طرح و پیاده سازی «طرح جامع حمل و نقل»  هم نمی‌تواند توجیهی برای یکپارچه سازی مدیریت درون و برون شهرها باشد. کار طرح جامع اتفاقاً همسو کردن ذهنیت‌ها و اهداف است. وقتی ذهنیت‌ها همسو بشوند نیازی به‌ایجاد دستگاه اداری نیست برای کنار هم نشاندن ذهنیت‌های مختلف الجهت.

یکپارچه‌سازی مدیریت در این 2 حوزه چگونه قراراست اجرا شود؟ باز هم قرار است یک دستگاه اداری جدید خلق کنیم؟ یک سازمان جدید؟ یک وزارتخانه جدید؟ از بزرگ کردن دستگاه اداری کشور در گذشته چه خیری دیده‌ایم که مجدداً بر آن اصرار می‌کنیم؟ آیا از بخش حمل و نقل شهرداری‌ها انتظار داریم از این به‌بعد علاوه بر تبعیت از شهردار و شورای شهر، در مقوله حمل و نقل از این مخلوق جدید هم تبعیت کنند؟ یک مجموعه اداری بهتر است یک رئیس داشته باشد یا چند تا؟ یک کارمند ساده هم اگر 2 رییس داشته باشد نه از این حرف شنوی دارد و نه به دستور آن یکی عمل می‌کند.در مورد سازمان‌ها هم همین قاعده حاکم است.

تبصره: بدیهی است یکپارچه‌سازی مود‌های مختلف حمل و نقل در سیستم درون شهری موجه و حتی واجب است. این حوزه‌ها کاملاً در هم تنیده هستند و تغییرات و تحولات در یکی بر دیگری اثر فاحش دارد.

جمع بندی: بدیهی است باید از مدیریت جزیره‌ای در سازمان‌ها و وزارت خانه‌هایی که عملکردشان بر دیگری اثر گذار است پرهیز کرد. اما یکپارچگی مدیدیت هم همه جا لازم نیست. یکپارچگی مدیریت 2 حوزه، زمانی لازم می‌شود که آن 2 در هم تنیده باشند و تغییرات و تحولات در یکی بر دیگری اثر فاحش بگذارد، حال آنکه چنین در هم تنیدگی بین حمل و نقل درون شهری و برون شهری وجود ندارد. این 2 حوزه تا حدود زیادی از هم مستقل هستند و در ترمینال‌ها با هم تعامل می‌کنند. لذا با توجه به هزینه‌ها و مشکلاتی که ادغام مدیریت ایجاد می‌کند، هیچ نیازی به یکپارچگی مدیریت در این 2 حوزه نیست. باید دنبال همسو کردن ذهنیت‌ها و اهداف بود نه‌ ایجاد دستگاه اداری جدید برای کنار هم نشاندن ذهنیت‌های احیاناً مختلف الجهت.

منابع و مراجع

1-  در این مورد رجوع کنید به منابع زیر:

1) خبر گزاری میزان / ۱۴ شهریور ۱۳۹۵ / کد خبر:۲۱۷۳۹۱  / عنوان خبر: وزیر راه و شهرسازی: حمل و نقل یکپارچه ریلی، عمده سیاست وزارت راه و شهرسازی

2) روزنامه آفتاب اقتصادی / گروه خبر/ شماره خبر: 593 / 25 بهمن 1395 / عنوان خبر: معاون حمل و نقل وزیر راه و شهرسازی: یکپارچه سازی حمل و نقل نرم افزاری؛ اولویت وزارت راه و شهرسازی

3) پرتال حمل و نقل/ کدخبر: 622517 / ۱۳۹۶/۰۷/۱۷  / عنوان خبر: مدیرکل راه و شهرسازی قزوین: یکپارچه سازی سیستم‌های حمل و نقل درون و برون شهری ضروری است

4) پرتال حمل و نقل/ جمعه ۱۵ تیر ۱۳۹۷/ شناسه مطلب: 110364 / عنوان خبر: معاون حمل‌ونقل وزیر راه و شهرسازی در جلسه مشترک با شهرداران استان خراسان رضوی: یکپارچه‌سازی حمل‌ونقل برون‌شهری و درون‌شهری از استراتژی‌های وزارت راه و شهرسازی است .

2- مدیریت جزیره‌ای مثل این است که شرکت مخابرات، امروز پیاده رو جلوی منزل شما را شخم بزند برای کاشتن سیم تلفن و سپس آن‌را بپوشاند و فردا شرکت آب و فاضلاب همین کند و کاو را بکُند برای تعمیر لوله  آب.

3- مکان یابی فجیع ایستگاه راه‌آهن همدان باعث عدم استقبال مسافر شده و لاجرم طرحی برای باز مهندسی و انتقال آن به محل ترمینال این شهر در دست تهیه و اجراست.باز مهندسی که هزینه اش بر گُرده  بودجه عمومی است.در این مورد نگاه کنید به تین نیوز / ۱۳۹۸/۰۳/۳۰ / کد خبر: 190667 / عنوان خبر : وزیر راه و شهرسازی: لزوم باز مهندسی ایستگاه مرکزی راه آهن همدان

* کارشناس حمل و نقل

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • سيدمرتضي ناصريان

    مقاله ارزنده اي است كاش سالها زودتر مي نوشتيد كه آقاي آخوندي بر پايه ادغام مديريتي ادغام وزارتخانه ها را توجيه مي نمود و اجازه سخن مخالف را نمي داد.