◄ تاثیر شرایط جهانی در دو تصمیم متناقض برقی کردن راه آهن
وبلاگ تین نیوز، عباس قربانعلی بیک | راه آهن بافق – بندرعباس که طرح اولیه آن به قبل از انقلاب باز می گردد به ویژه پس از پایان جنگ تحمیلی به عنوان بزرگترین طرح توسعه راه آهن مورد توجه مسئولین وقت قرار گرفته و با توجه به طرح اولیه ( به صورت دو خطه و برقی ) در سال 73 شبکه راه آهن کشور را به بندر شهید رجایی بندرعباس با طول 630 کیلومتر متصل نمود.
با توجه به مشکلات پس از جنگ تحمیلی به ویژه کمبود منابع و نیز تجربیات حاصل از تحلیل و تخفیفات حاصله در کاهش خرابی های لکوموتیو از یک سو و آثار مثبت افزایش کشش لکوموتیوهای جی ام ( به میزان 50 درصد) و در لکوموتیوهای جی ای ( سری اول به میزان 100 و سری دوم به میزان 185 درصد ) از سوی دیگر، مطالعاتی در مورد ضرورت برقی کردن این مسیر به عمل آمد که نتایج اولیه از اقتصادی نبودن این اقدام حکایت داشت. ( در مقایسه با سال 86 )
ردیف | شاخص های اصلی | 1371 | 1368 | واحد |
1 | تقاضای بار 5 سال بعد از ساخت | 3 | 30 | میلیون تن سالانه |
2 | قیمت نفت | 20 | 70 | دلار بر بشکه |
3 | قیمت تولید برق | 5 | 6 | سنت بر کیلو وات |
4 | کمبود تولید برق | 15 | 1 | درصد ، حدود |
5 | قیمت لکوموتیو دیزلی | 5/1 | 4 | میلیون دلار |
6 | قیمت لکوموتیو برقی | 5/4 | 5 | میلیون دلار |
7 | مازاد سرمایه گذاری لکوموتیو برقی بر میلیارد واحد حمل | 36 | 9 | میلیون دلار |
8 | هزینه برقی کردن | 500 | 200 | هزار دلار بر کیلومتر |
9 | نسبت کشش برقی به دیزلی | 65 | 90 | درصد |
10 | خوکفایی صنعت برقی | 20 | 97 | درصد |
با شرایط ذکر شده برقی کردن این مسیر نه از بعد ملی و نه از بعد شرکتی توجیه نداشت و به همین دلیل با ارسال گزارش اولیه نیروی کشش، گزارش معاونت طرح و بررسی ها در مهر ماه 71 به وزیر محترم وقت راه و ترابری، جناب آقای مهندس سعیدی کیا تقدیم و بنا به دستور ایشان طرح مذکور در مرحله مناقصه متوقف گردید.
این در حالی است که در خصوص طرح برقی کردن راه آهن تهران – مشهد که از سال 82 پیشنهاد شد می توان به صراحت اعلام کرد که نه تنها از بعد ملی در زمینه انرژی، محیط زیست و ایمنی بلکه از حیث شرکتی راه آهن نیز اقدام کاملا اقتصادی است که به عنوان مثال میزان تاثیر این امر برای حمل 20 میلیون مسافر در کاهش تعداد 150 دستگاه لکوموتیو مورد نیاز و کاهش تعداد واگن مسافری مورد نیاز به حدود یک سوم و ... اشاره نمود.
همچنین به دلیل تغییرات ترافیکی، قیمت نفت و قیمت لکوموتیو، مسیر بافق – بندرعباس نیز اولویت دوم برقی کردن را یافته و حتی نظر شرکت های با تجربه و توانمند سرمایه گذاری به صورت BOT در سال 86 به این طرح جلب گردید.
مخالفم. در پروژه بافق بندرعباس در سالهای ابتدایی دهه هفتاد هم برقی کردن توجیه پذیر بود. گزارشی که برای مردود کردن آن تهیه شد، گزارشی سفارشی برای کنار گذاشتن برقی کردن بود تا از منابع مالی موجود بجای برقی کردن و خرید لکوموتیو برقی، تعدادی لکوموتیو دیزلی تامین شود و مشکل کلی نیروی کشش راه آهن را حل نماید زیرا مدیران راه آهن وقت راه دیگری برای حل بحران نیروی کشش در تمام شبکه ریلی در دسترس نداشتند. خودم از آقای مهندس افشار شنیدم که از این کار خودش در مردود کردن پروژه برقی کردن بافق بندرعباس در مقام مدیرعامل وقت راه آهن به عنوان اشتباهی تاریخی یاد نمود.
با تشکر از آقای مهندس ناصریان، خرید لکوموتیو دیزلی به دستور وزیر محترم وقت آقای مهندس سعیدی کیا از سال ۶۹ توسط دو گروه آغاز شد، سال ۷۰ اعتبار گشایش یافت و پیشنهاد توقف برقی در سال ۷۱ زمانی ارائه شد که لکوموتیوهای جی ای وارد کشور شده بودند. اگر گزارش تهیه شده آن زمان را ملاحظه فرمایید تصدیق خواهید فرمود که ترافیک مسیر بافق اصفهان دو برابر مسیر بافق بندرعباس بوده و این در حالی است که مسیر مذکور دو خطه و برقی پیش بینی شده بود چون میشد برای آن پول از محل طرح گرفت ولی برای مسیر بافق اصفهان که در دست بهره برداری بود این امکان وجود نداشت. مشابه این امر در مسیر بندرامام به اهواز که از محل طرح برای ان علائم خریدند نیز وجود داشت که در اوایل دهه هفتاد جلو ان گرفته شد و علائم مربوطه در ۲۵ ایستگاه از مسیر تهران مشهد که به مراتب حساستر و مهمتر بود نصب گردید. گزارش مذکور سفارشی نبود و توسط اینجانب پیشنهاد اولیه مطرح شد آنهم با محاسبات فنی و اقتصادی مقدماتی که در گزارش سال ۷۱ تکمیل گردید.
سلام همه دوستان می دانند که گزارشات امکان سنجی برای قبول یا رد یک موضوع بر پایه فرضیات شکل می گیرد. و همیشه ریشه اصلی اختلافات به " فرضیات " حل مسئله بر می گردد. منظور از فرضیات پارامترهای فنی و اقتصادی از نگاه سرمایه گذاری است که ارزش فعلی خالص پروژه را مثبت(توصیه به انجام پروژه) یا منفی(توصیه به عدم انجام پروژه) می کند. حال بایستی دید " فرضیات " رد این موضوع در آن زمان چه بوده است و آیا واقعا کارشناسی بوده است یا خیر؟ تا حداقل از اشتباهات بعدی پرهیز گردد از نگاه دیگر هم می توان موضوع را بررسی کرد آیا پولی که برای برقی کردن بافق بندر عباس آن زمان وجود داشته(اگر وجود داشته) صرف امور دیگری مانند خرید لکوموتیو یا ساخت خط شد یا پول را هاپولی کردند و به امور دیگر غیر ریلی اختصاص دادند؟ به نظر اینجانب بایستی از روش BOT برای تجهیز خطوط معمولی فعلی شبکه(برقی سازی یا دو خطه کردن) حذر کرد و به جای آن از روش های کم عوارض تر دیگر تامین منابع مالی(فاینانس خارجی یا داخلی، اوراق مشارکت، صندوق توسعه ملی یا ترکیبی از آنها یا …) استفاده کرد و سبب شد یکپارچگی مالکیت و مدیریت بهره برداری از زیرساخت ریلی حفظ گردد. البته برای مسیرهای جدید(که فعلا وجود ندارد) مانند اصفهان اهواز یا خطوط راه آهن تندرو(بالاتر از ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت) اگر متقاضی واقعی BOT(بدون ارایه هر گونه تضمین به سرمایه گذار از سوی دولت یا نمایندگان دولت یا شرط وام از منابع مالی دولت) وجود داشت این روش توصیه می گردد.
ضمن تشکر از آقای شفیع نادری، بررسی این گزارش توسط سایر کارشناسان بسیار ارزشمند است، در مورد استفاده از منابع این طرح باید اشاره کرد که ظاهرا راه آهن بافق مشهد از منابع این مسیر تامین اعتبار گردید، علت پیشنهاد روش تامین مالی BOT این است که سرمایه گذار برای ابعاد مختلف درآمدزایی طرح فکر خواهد کرد و احتمال موفقیت طرح بیشتر میشود. علت مناسبت شروع این روش با دوخطه و برقی کردن خطوط جدید روان شدن قوانین و جلب سرمایه گذاران در زمان کوتاهتر است چون پروژه جدید موضوع تملک زمین بسیار زمانبر و پر ریسک است. با این وجود برای مسیر راه آهن سریع السیر تهران قم با سرعت ۳۵۰ و با ایستگاه شروع در ایستگاه حقانی و ترمینال چندمنظوره قم با توقف در فرودگاه امام نیز کنسرسیومی(با اعضاء بسیار توانمند و معتبر) در سال ۹۲ تشکیل و پیشنهادی برای احداثو بهره برداری از آن در قالب BOT ارائه شد که با وجود اظهار علاقه دکتر نورزاد متاسفانه حمایت و پیگیری نشد.