تب بنگاهداری بانکها فروکش کند
به جرات میتوان گفت نظام پولی و بانکی کشور بهعنوان یکی از حوزههای اثرگذار میتواند بخش زیادی از مشکلات اقتصادی را رفع کند، آن هم در اقتصادی که بر محوریت بانکها میچرخد.
به جرات میتوان گفت نظام پولی و بانکی کشور بهعنوان یکی از حوزههای اثرگذار میتواند بخش زیادی از مشکلات اقتصادی را رفع کند، آن هم در اقتصادی که بر محوریت بانکها میچرخد.
اما ازآنجاییکه درحالحاضر خود بانکها نیز با مشکلات زیادی مواجه هستند، ضمن اینکه نتوانستهاند در این سالها، در اقتصاد کاری از پیش ببرند و زمینه توسعه اقتصادی کشور را فراهم کنند، خود نیز به مشکلی برای اقتصاد کشور تبدیل شدهاند.
زمانی که تحریمها تشدید شد و وضعیت اقتصادی کشور بهدلیل برخی سیاستهای نادرست که در گذشته اتخاذ شد رو به وخامت گذاشت، در کنار افزایش مطالبات معوق و بدهیهای نظام بانکی؛ بانکها برای جبران هزینههایشان و برای اینکه خودشان را با شرایط تورمی آن دوره هماهنگ کنند، به سمت فعالیتهایی روی آوردند که با وظایف اصلیشان در تناقض بود.
بنگاهداری، شرکتداری، خرید ملک و املاک و مستغلات، خرید و فروش سهام، ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری و فعالیتهایی ازاین دست، ازجمله مواردی بود که بانکها به جای بانکداری، در پیش گرفتند و با همان فرمان تا به امروز جلو رفتند. هرچند که در این مدت، در بازههای زمانی مختلف، بانک مرکزی، چندین بار بانکها را از بنگاهداری منع و تاکید کرده است که از این پدیده که بهعنوان یک معضل بزرگ از آن یاد میشود، خارج شوند، اما بانکها همچنان به رویه قبلی خود پایبند هستند و همچنان بنگاهداری میکنند به جای بانکداری.
زمانی هم که نرخ سودهای بانکی براساس مصوبه بانک مرکزی کاهش یافت، برخی از بانکها به جای اینکه براساس این مصوبه عمل کنند، قوانین را دور زده و با ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری، پا جایپای بورسیها گذاشتند و ازاین طریق اقدام به جذب منابع با نرخهای سود بالاتر کردند. این اقدام بانکها نهتنها تعادل را در بخش بانکی کشور برهم زد، بلکه بازار سرمایه را نیز از این بابت تحت شعاع قرار داد و مانع از رشد این بازار شد.
به هرحال این شرایط تا جایی پیش رفته که برخی موضوع زیانده شدن بانکها را مطرح و تاکید میکنند که بانکها در آستانه ورشکستگی قرار دارند. اما بهواقع برای بهبود شرایط بانکها چه باید کرد و چه راهکاری باید اندیشید تا بانکها از بنگاهداری خارج شوند و به سمت عملیات بانکی که بهعنوان وظیفه ذاتیشان تلقی میشود، روی آورند.
دراین بین کارشناسان و صاحبنظران حوزه پولی و بانکی کاهش نرخهای سود بانکی با هدف کم کردن هزینه تمامشده پول در بانکها، کاهش شعب ناکارآمد، پرداخت بدهیهای دولت و بازگرداندن مطالبات معوق بانکی، دریافت کارمزدهای بانکی بهعنوان درآمد جایگزین و مواردی ازاین دست را برای فراهم کردن شرایط برای خروج بانکها از بنگاهداری پیشهاد میدهند و براین باورند که اگر بسترهای لازم برای این مهم فراهم شود؛ میتوان امیدوار بود بانکها از بنگاهداری خارج و به سمت بانکداری حرکت کنند تا ازاین بابت ضمن اینکه خودشان از وضعیت باثباتتر و مطلوبتری برخوردار شوند، در کنار آن بتوانند بخش اقتصادی را نیز منتفع کنند.