◄ موانع تولید و موانع بهرهوری
پایین بودن شاخصهای بهرهوری راهآهن نسبت به متوسط جهانی از یک سو به سبب نیاز به منابع مالی بهویژه منابع ارزی بیشتر و از سوی دیگر منتج به پایین آمدن نرخ بازگشت سرمایه و کاهش رغبت بخش خصوصی به این بخش میشود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح یکشنبه دوم شهریور به مناسبت هفته دولت در ارتباط تصویری با رئیسجمهور و اعضای دولت، سال آخر فعالیت دولت دوازدهم را فرصتی خوب برای افزایش خدمات در حوزههای مختلف خواندند و با بیان نکاتی درباره مسائل مهم اقتصادی همچون تولید، سرمایهگذاری، ارزش پول ملی و نیز فضای مجازی، تأکید کردند: باید با جدیت کامل، موانع تولید را رفع کرد و برای حل مشکلات، همت بیشتر گماشت.
ایشان حادثه عاشورا را قله جهاد، فداکاری و شهادت نامیدند و با اشاره به مصادف شدن هفته دولت با دهه اول محرم افزودند: مبنای هفته دولت نیز جهاد و شهادت است، چراکه رجائی و باهنر با مجاهدت مستمر، سختکوشی و تلاش در هنگام هجوم و محاصره مشکلات، خودداری کامل از پیگیری منافع شخصی، و پرهیز از چهرهسازی برای جذب نظر مردم، خود را شایسته پاداش بزرگ الهی یعنی شهادت ساختند.
در بخش دیگر ایشان افزودند: تلاش کنید در یک سال باقیمانده کارهای اساسی و بزرگی برای دولت بعد به یادگار بگذارید که «اصلاح ساختار بودجه، نظام بانکی و نظام مالیاتی» جزو اینگونه کارها است.
ایشان در بخش دوم، رفع موانع تولید را از وظایف اساسی دولت برشمردند و گفتند: البته رفع برخی موانع از جمله تحریم یا ندادن پول فروش نفت ایران، تحت اختیار دولت نیست اما بسیاری از موانع درونی است و باید با جدیت آنها را رفع کرد. ایشان «واردات بیرویه» را که باعث شکایت مکرر تولیدکنندگان و حتی ورشکستگی برخی از آنها شده است، بسیار خطرناک خواندند و افزودند: واردات لوکس نیز از جمله موانعی است که دولت باید آنها را از سر راه تولید حذف کند.
- بخش دیگری که همدوش تولید اهمیت بسیار بالایی دارد و از نگاه تاثیر مستقیم و فوری بر اشتغال، در درجه دوم قرار میگیرد ولی از حیث کاهش وابستگی به منابع ارزی در جایگاه بالاتر قرار دارد، موضوع بهرهوری است.
موضوع بهرهوری که در بندهای3 ، 4 و20 ابلاغیه سیاستهای اقتصاد مقاومتی مورخ 29/11/92 سه بار مورد تاکید رهبر انقلاب قرار گرفته است از آنجایی که غالباً در شرکتها و موسسات دولتی و نهادهای عمومی موانعی درونی دارد، باید همدوش و بلکه جلوتر از جهش تولید مورد توجه قرار گیرد تا تبدیل به یک فرهنگ شده و خروج بیشتر ارز کشور را مانع گردد.
پایین بودن شاخصهای بهرهوری راهآهن نسبت به متوسط جهانی از یک سو به سبب نیاز به منابع مالی بهویژه منابع ارزی بیشتر و از سوی دیگر منتج به پایین آمدن نرخ بازگشت سرمایه و کاهش رغبت بخش خصوصی به این بخش میشود.
در اینجا به نمونههای موانع بهرهوری در راهآهن به عنوان یک سازمان بزرگ ارزبر اشاره میگردد که بررسی دقیقتر و شناسایی و رفع آنها میتواند بهبود مستمر در صنعت ریلی و سایر بخشهای حملونقل و غیره را به ارمغان آورد:
- نظام حقوقی روزمزدی بهجای کارمزدی، سبب کاهش انگیزه پرسنل شده و آنها را به سوی مدرک گرایی و ... میکشاند.
- نبود ساختار پاداش نوآوری برای کارمندان و بخش خصوصی، مشارکت ایشان و بزرگترین سرمایه را کاهش میدهد.
- نظام تصمیمسازی جزیرهای ادارات کل با حذف مرکز تحقیقات، سبب تصمیمات یک بعدی، کم اثر و پرهزینه میشود.
- نبود ساختار کارآمد در دولت، مجلس و مجمع تشخیص مصلحت برای مطالبه بهبود بهرهوری این موانع را تشدید نموده است.
- نپرداختن به موضوع بهرهوری در مطالعات طرح جامع و فقدان مقایسه با پیشاهنگان جهانی غفلتها را تشدید کرده است.
- بی انگیزه بودن اساتید در پرداختن به موضوعات بهرهوری، نقش دانشگاهها، مراکز علمی و انجمنها را کاسته است.
- نپرداختن رسانهها و بهویژه رسانه ملی با ظرفیتهای بسیار خوب خارج کشور، کاهش بیشتر انگیزشها را درپی داشته است.
*کارشناس حمل و نقل
از جناب مهندس قربانعلي بيگ در بيان مختصر مشكلي بزرگ يعني بهره وري اندك و توجه به عوامل اصلي اين وضعيت در حوزه ريلي متشكرم و با نظرات فوق كاملا موافقم. متاسفانه اگر هر مدير و كارشناسي آن گونه كه براي منابع شخصي خود توجه و اهتمام دارد به منابع ملي توجه داشت وضع بهره وري ما اينطور نمي شد. از مدير هم مي پرسي مي گويد يا مدير ارشد اينطور خواسته يا قوانين و مقررات دستم را بسته است. خوب چرا براي مدير ارشد مشكل تشريح نمي شود يا چرا اصلاح قوانين و مقررات پيشنهاد نمي شود؟ چون كسي مطالبه نمي كند. بحث بر فقدان نظامات ارزيابي عملكردهاي سازمان ها و مديران است كه باعث مي شود مثلا نظام پيشنهادها محل توجه مديران قرار نمي گيرد يعني به اثر كاركنان و كارشناسان در ارتقاي بهره وري توجه نمي شود و فقط راضي كردن مدير ارشد يا جلب نظر مردم مورد توجه است يعني روشهاي رسانه اي و عوام پسند (ژورناليستي و پوپوليستي) دنبال مي گردد و نظامات مديريتي لازم براي چرخه بهره وري برقرار نيست و هيچ نهاد نظارتي هم كاري به اين مهم ندارد. ظاهرا به اين ترتيب چيزي ميل نمي شود ولي چه بسيار حيف مي شود فرصتها و منابع و ... . شخصا چون آشنا به محاسبات اقتصادي هستم و رشته تحصيليم مديريت سيستم و بهره وري بوده است عرض مي كنم كه در محيط كاريم يعني ساخت زيربناها شايد قريب نيمي از منابع مالي به همين ترتيب حيف مي شود. مطمئن هستم در ادارات مشابه هم معمولا مشابه همين مشكل موجود است. در سال 93 مقاله اي با عنوان "انضباط و خردگرايي در ساخت و توسعه زيربناهاي حمل و نقل" نوشتم كه در كنفرانس علمي ذيربط ارائه شد و به همه مديران ارشد ذيربط هم داده ام ولي نشنيده ام مديري توجه نموده باشد. در سالهاي اخير رسانه ها مردم را نسبت به چپاول و ميل كردن بيت المال حساس نموده اند و دستگاه هاي نظارتي آن را دنبال مي كنند . خدا كند روزي برسد كه حيف كردن منابع كه غالباً به خاطر ترك وظيفه ذاتي مديريتي بروز مي كند از سوي مردم و دستگاه هاي نظارتي پيگيري شود.