◄ عرب - مد؛ رویای برباد رفته
عرب مد یک کریدور تجاری چندوجهی و در حال ظهور است که می تواند الگوهای تجاری بین منطقه اقیانوس هند، خاورمیانه و اروپا را با ایجاد ارتباط تجاری در حاشیه جنوبی اوراسیا از نو پیکربندی کند.
علی مختارزاده:
براساس برخی برآوردها حجم تجارت جهانی در آینده نزدیک بیش از دو برابر می شود. بر همین اساس، هر یک از کشورها هم اکنون به دنبال سرمایه گذاری و بسترسازی زیرساخت ها هستند و به همین دلیل است که در یک دهه اخیر بیشتر تنش ها برای تصاحب یا گشودن کریدورهای تجاری بوده است؛ برای نمونه در همین تنش اخیر بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان بحث کریدور زنگزور توانست بر معادلات اقتصادی سیاسی منطقه تاثیرگذار باشد.
اعراب با وجود دشمنی با اسرائیل به دنبال تقویت همکاری از طریق انبوهی از سرمایه گذاری های جدید و پروژه های بلندپروازانه هستند. حال، با پیوستن هند به امارات متحده عربی و اسرائیل، دهلی می تواند به ایجاد یک مسیر تجاری هند آسیای غربی اروپا با سه هدف ژئوپلیتیکی دست یابد.
این سه هدف عبارتند از:
1- محدود کردن قدرت مانور چین در طرح ابتکاری یک کمربند یک جاده BRI
2- حذف ترکیه از شبکه حمل و نقل به اروپا
3- کاهش وابستگی به کانال سوئز.
عرب مد یک کریدور تجاری چندوجهی و در حال ظهور است که می تواند الگوهای تجاری بین منطقه اقیانوس هند، خاورمیانه و اروپا را با ایجاد ارتباط تجاری در حاشیه جنوبی اوراسیا از نو پیکربندی کند. برای هند، این اتصال جدید یک تغییر پارادایم استراتژیک با پیامدهای ژئوپلیتیکی بزرگی است که می تواند نقش آن را در نظم اقتصادی اوراسیا تغییر دهد.
معماری جدیدی که نتیجه عادی سازی دیپلماتیک سال ۲۰۲۰ بین امارات متحده عربی و رژیم صهونیستی است که منجر به ایجاد شبکه راه آهن امارات به اسرائیل از طریق عربستان سعودی و اردن می شود. سپس کالاهای ارسالی از هند از طریق بندر حیفا یه یونان و سپس کشورهای اروپایی منتقل خواهد شد.
چین در حال حاضر با ایجاد یک شبکه حمل و نقل که رقیب مسیر سنتی کانال سوئز و مدیترانه به قاره اروپا است، سعی دارد بر مسیر تجارت جهانی تسلط یابد. پکن نیز در حال ساخت مسیری تاریخی ابریشم است که از شیان، مرکز استان شانشی در مرکز چین آغاز می شود.
این مسیر از اورومچی، مرکز استان سین کیانگ در غرب چین می گذرد و سپس به سمت آسیای مرکزی، جایی که شهرهایی مانند آلماتی، بیشکک و دوشنبه امتداد می یابد. سپس از تهران به استانبول ترکیه می رسد.
کریدور عرب - مد می تواند بر ژئوپلیتیک در حال تحول خاورمیانه، برای ایجاد یک پیوند چند وجهی در جهت اتصال بمبئی و اروپا کمک کند. این کریدور تجاری پیشنهادی از دبی امارات متحده عربی و یک راه آهن که دبی را از طریق چندین شهر در عربستان سعودی از جمله ریاض به بندر حیفا اسرائیل متصل می کند، عبور خواهد کرد. در نهایت، حیفا و بندر یونانی پیرئوس از طریق یک مسیر دریایی به یکدیگر متصل شده و این کریدور تجاری از طریق یونان به سرزمین اصلی اروپا منتقل خواهد شد.
امریکا به عنوان ریل گذار اصلی کریدور عرب مد شناخته می شود. این کریدور بنا بود به عنوان رقیب چند کریدور مهم بین المللی باشد. از جمله کریدور معروف به راه ابریشم جدید و همچنین کریدور شمال جنوب که به بندر چابهار ایران مربوط بود.
این کریدور که در ادامه صلح ابراهیم تعریف می شد هم منجر به عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل می شد و هم زمینه حضور دائمی ایالات متحده در معادلات منطقه را فراهم می کرد.
هفت اکتبر نقشه ایالات متحده برای طراحی نظم نوین را که قرار بود به واسطه پیمان صلح ابراهیم و طرح کریدور عرب - مد منطقه را تحت سلطه رژیم اسرائیل دربیاورد، خنثی کرد. امروز کمتر کسی معتقد است که عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان ممکن است.
در این رابطه نکاتی لازم به توضیح است. این برنامه که از آن به عنوان پیمان ابراهیم و برنامه عادی سازی روابط کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی یاد می شود، پیامدهای غیرقابل جبرانی برای منطقه داشت. توافقات مربوط به صلح ابراهیم شکاف عظیمی در میان امت اسلام و کشورهای اسلامی ایجاد کرده بود که تاکنون نظیر نداشت. قرار بود این سلسله توافقات به طور دومینووار در سراسر جهان اسلام دنبال شود.
برنامه وسیعی طراحی شده بود تا مسئله فلسطین در جوامع اسلامی به حاشیه رود که با وقوع عملیات طوفان الاقصی این مسئله غیرممکن شد.
در حالی که قرار بود در منطقه غرب آسیا نیز فلسطین فراموش شود، امروز شاهد آن هستیم که در کشورهای اروپایی نیز فلسطین به رسمیت شناخته شده و در واقع مسئله فلسطین به دغدغه جهانی مبدل شده است.
این مسئله روشن می کند که چرا مقابله با توطئه امریکایی ها در منطقه ارزش مقاومت این روزهای فلسطینی ها را داشت.
عملیات طوفان الاقصی پروژه ۷۰ ساله رژیم صهیونیستی را جهت نمایش اسرائیل به عنوان یک موجودیت امن درهم شکست. برای سران اسرائیل دیگر ممکن نیست اسکان در مناطق شهرک نشین را تبلیغ کنند. امنیت اسرائیل هیچ گاه به قبل از طوفان الاقصی باز نخواهد گشت.
پروژه عرب مد نیاز به ساخت و اتصال زیرساخت های حمل ونقل، انرژی و ارتباطات بین طرف های مختلف دارد. برای مثال، راه آهن بین عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی هنوز ساخته نشده است و نیاز به توافقات قانونی و مالی دارد. همچنین، خطوط لوله برای انتقال نفت، گاز و هیدروژن پاک باید با استاندارد های فنی و ایمنی مناسب طراحی و ایجاد شوند. کابل های الکتریکی و فیبر نوری برای انتقال برق و داده ها نیز باید باتوجه به شرایط زمین شناسی و محیطی منطقه تدارک دیده شود.
اساسا طرح صلح ابراهیم و عادی سازی روابط رژیم با کشورهای عربی به خصوص عربستان در پی حوادث یک سال اخیر به سرنوشتی نامعلوم دچار شده است. فشار افکار عمومی برای قطع روابط سیاسی و اقتصادی رژیم با کشورهای اسلامی افزایش یافته است و این یعنی حفظ تنش در منطقه و متوقف شدن برنامه های توسعه اقتصادی رژیم که پیامدهای بسیاری را برای آنها به دنبال خواهد داشت.
این مسئله به وابستگی اقتصادی دولت های منطقه به اسرائیل و امنیت این رژیم منتهی می شد. به طوری که منافع اقتصادی کشورهای منطقه به ثبات اسرائیل گره می خورد و اسرائیل از یک سو به عنوان هاب اقتصادی منطقه تعریف می شد و از سوی دیگر نقطه اتصال سیاسی قدرت نوظهوری مانند هند به کشورهای منطقه بود. در چنین شرایطی که وابستگی اقتصادی دولت های منطقه به رژیم صهیونیستی را به دنبال داشت طبیعتاً از نظر سیاسی نیز نوعی پیوستگی بین کشورهای منطقه و اسرائیل ایجاد می شد.
در این حالت نه تنها عادی سازی روابط میان دولت های منطقه و رژیم صهیونیستی اتفاق افتاده بود بلکه ثبات سیاسی و امنیتی اسرائیل به کشورهای منطقه پیوند می خورد. در نتیجه نمی شد انتظار داشت کنش خاصی از سوی کشورهای منطقه علیه فعالیت های رژیم صهیونیستی اتفاق بیفتد. این روند رفته رفته به تسلط رژیم اسرائیل بر مناسبات منطقه منتهی می شد که همان کلان برنامه امریکایی ها برای کنترل منطقه بود.
سخن خود را با این فراز از کلام رهبری معظم انقلاب به پایان می رسانم که فرمودند: سیاست آنان، تبدیل رژیم به دروازه صادرات انرژی از منطقه به جهان غرب و واردات کالا و فناوری از غرب به منطقه است و این یعنی تضمین موجودیت رژیم غاصب و وابستگی کل منطقه به آن. رفتار سفاکانه و بی محابای رژیم با مبارزان، ناشی از طمع به چنین وضعی است. این واقعیت به ما تفهیم می کند که هر ضربه به رژیم از سوی هر کس و هر مجموعه، خدمت به کل منطقه و بلکه به کل انسانیّت است.
تحلیل عمیق پروژه کریدور عرب مد و پیامدهای آن
تحلیل عمیق و بررسی ابعاد مختلف مسئله و ارائه راهکارهای جامع
دلایل شکست پروژه کریدور عرب مد:
• مقاومتهای داخلی و خارجی:
o مقاومت فلسطینیها: عملیات طوفان الاقصی نشان داد که مسئله فلسطین همچنان زنده است و هرگونه تلاش برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بدون حل مسئله فلسطین محکوم به شکست است.
o فشار افکار عمومی: فشار افکار عمومی در کشورهای اسلامی برای قطع روابط سیاسی و اقتصادی با رژیم صهیونیستی افزایش یافته است.
• عدم حمایت کافی از سوی کشورهای منطقه: برخی از کشورهای منطقه به دلایل مختلف از جمله فشار افکار عمومی و نگرانی از واکنش ایران، از حمایت کامل از این پروژه خودداری کردند.
• تغییرات ژئوپلیتیکی: تحولات اخیر در منطقه مانند جنگ اوکراین و تنشهای بین آمریکا و چین، باعث شده است که اولویتهای کشورهای منطقه تغییر کند و پروژه کریدور عرب مد در اولویت قرار نگیرد.
• مشکلات اقتصادی: مشکلات اقتصادی ناشی از همهگیری کووید-19 و افزایش قیمت انرژی، باعث شده است که کشورهای منطقه اولویتهای خود را تغییر دهند و به جای سرمایهگذاری در پروژههای بلندمدت، به حل مشکلات کوتاهمدت بپردازند.
پیامدهای شکست این پروژه:
• تضعیف نفوذ آمریکا در منطقه: شکست این پروژه نشان میدهد که نفوذ آمریکا در منطقه در حال کاهش است و کشورهای منطقه به دنبال استقلال بیشتری در سیاست خارجی خود هستند.
• کاهش تنشها در منطقه: با شکست این پروژه، تنشها در منطقه کاهش یافته و فرصت برای گفتگو و همکاری بین کشورهای منطقه فراهم شده است.
• تقویت جایگاه ایران در منطقه: با شکست این پروژه، جایگاه ایران در منطقه تقویت شده است و ایران میتواند نقش فعالتری در تعاملات منطقهای ایفا کند.
• تغییر رویکرد کشورهای عربی: کشورهای عربی به دنبال تنوعبخشی در روابط خود با سایر کشورها هستند و کمتر به آمریکا و رژیم صهیونیستی وابسته هستند.
آینده روابط بین کشورهای منطقه و رژیم صهیونیستی:
• احتمال کاهش تنشها: با شکست پروژه کریدور عرب مد، احتمال کاهش تنشها بین کشورهای منطقه و رژیم صهیونیستی افزایش یافته است.
• تاکید بر حل مسئله فلسطین: حل مسئله فلسطین به عنوان پیششرط برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی مطرح خواهد شد.
• توجه به منافع ملی: کشورهای منطقه در تصمیمگیریهای خود بیشتر به منافع ملی خود توجه خواهند کرد و کمتر تحت تأثیر فشارهای خارجی قرار خواهند گرفت.
تأثیر بر اقتصاد منطقه:
• کاهش سرمایهگذاری: شکست این پروژه باعث کاهش سرمایهگذاری در منطقه شده است.
• تاخیر در توسعه زیرساختها: توسعه زیرساختهای مورد نیاز برای اجرای این پروژه متوقف شده است.
• افزایش هزینههای حمل و نقل: با شکست این پروژه، هزینههای حمل و نقل کالا بین کشورهای منطقه افزایش خواهد یافت.
نقش ایران در این تحولات:
• مقاومت در برابر هژمونی آمریکا: ایران با مقاومت در برابر طرحهای آمریکا در منطقه، نقش مهمی در شکست پروژه کریدور عرب مد ایفا کرده است.
• تقویت روابط با کشورهای منطقه: ایران با تقویت روابط خود با کشورهای منطقه، به دنبال ایجاد یک بلوک قدرتمند در مقابل آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
• ترویج گفتگو و همکاری منطقهای: ایران بر اهمیت گفتگو و همکاری بین کشورهای منطقه تأکید دارد و تلاش میکند تا روابط منطقهای را بر اساس احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی کشورها بنا کند.
سوالات کلیدی:
• آیا شکست پروژه کریدور عرب مد به معنای پایان تلاشها برای عادیسازی روابط بین کشورهای منطقه و رژیم صهیونیستی است؟
• چه عواملی باعث شکست این پروژه شد؟
• چه جایگزینهایی برای پروژه کریدور عرب مد وجود دارد؟
• چه تأثیراتی بر توافقات ابراهیم خواهد گذاشت؟
• چه پیامدهایی برای اقتصاد منطقه خواهد داشت؟
• نقش ایران در این تحولات چیست؟
• چه آیندهای برای روابط بین کشورهای منطقه و رژیم صهیونیستی متصور است؟
تحلیل تخصصیتر:
برای تحلیل تخصصیتر این موضوع، میتوان به موارد زیر پرداخت:
• تحلیل ژئوپلیتیکی پروژه کریدور عرب مد
• بررسی ابعاد اقتصادی پروژه کریدور عرب مد
• مقایسه پروژه کریدور عرب مد با پروژه یک کمربند یک جاده چین
• تحلیل نقش بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در این پروژه
• ارزیابی اثرات اجتماعی و فرهنگی این پروژه
جمعبندی:
پروژه کریدور عرب مد، یک پروژه بلندپروازانه بود که با هدف تغییر معادلات منطقهای و افزایش نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه طراحی شده بود. اما با توجه به مقاومتهای داخلی و خارجی، این پروژه با شکست مواجه شد. شکست این پروژه نشان میدهد که مسئله فلسطین همچنان یک مسئله کلیدی در منطقه است و هرگونه تلاش برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بدون حل مسئله فلسطین محکوم به شکست است.
احسنت