«پا» در رکاب صنعت ۲۰۰ ساله
تین نیوز | در چند سال اخیر توجه به نقش دوچرخه و دوچرخهسواری به عنوان یک ورزش مفرح بیشتر شده و بر همین اساس هم همگی شاهد هستیم ایستگاههای ارائه دوچرخه در بخشهای مختلف تهران راهاندازی شده، به این معنی که برای مثال از راهآهن به طرف شمیران، چندین ایستگاه را طراحی کردهاند که افراد با گرفتن یک دوچرخه تا جایی که میتوانند به طرف تجریش بروند و هر کجا خسته شدند، آن را تحویل یکی از ایستگاهها بدهند، مبدع این حرکت هم شهرداری تهران است اما مشکل بزرگ اینجاست که در دو سوی خیابان مربوط خطی برای دوچرخهسواری در نظر گرفته نشده و حرکت به صورت لاییکشی
و کش و قوس آمدن هم میتواند خطرناک باشد. اما به هر حال دوچرخهسواری با اینکه بیشتر از ۲۰۰ سال است که در شهرهای گوناگون مورد استفاده قرار میگیرد اما به دلیل حضور بلامنازع وسایل نقلیه دیگر، کمکم از جمعیت و جامعه دور شده است.
این در حالی است که استفاده از این وسیله سالم و بدون هزینه اجتماعی روزگاری در همین تهران بیشترین استفادهکنندگان را به خود اختصاص داده بود. بیشترین استفاده از دوچرخه در شهرهای تهران و اصفهان و مشهد انجام میشده بهطوری که اگر به آلبومهای خانوادگی قدیمی متعلق به پدرهایمان مراجعه کنیم، همیشه تصاویری از افراد خانواده همراه با دوچرخه در عکسها مشاهده میشود. در این میان توجه به این مرکب بیآزار ورزشی باعث شد تا سرمایهدارانی که برای تولید محصولات موردنیاز اجتماعی فعالیت میکردند، اقدام به واردات دوچرخه از انگلیس و هند کردند.
ساخت دوچرخه در ایران
با استقبال مردم، کارخانههایی در تهران، اطراف مشهد و بهویژه قوچان ساخته و راهاندازی کردند که این محصولات بزرگ و کوچک و حتی سهچرخهها در اشکال و فرمهای ویژه پس از مدتی زیر پای مردم بزرگسال قرار گرفت و بیشترین استقبال هم توسط گروه نوجوانان به وجود آمد که با این وسیله راهی مدرسه شده و بازمیگشتند. اما مهم اینجا بود که خیابانها و کوچههایمان از سوی انواع و اقسام موتورها و خودروها مصادره نمیشد، اما در وضعیت فعلی و نبود خط مشخص و بدون خطر متعلق به دوچرخهسواران بیشتر خانوادهها از ترس تصادف و مشکلهای معمول که در خیابانها
برای دوچرخهسوارها وجود دارد، کمتر اجازه استفاده از آن را میدهند. اما اینکه دوچرخهها چگونه به ایران وارد شد و جاخوش کرد، قصه خود را میطلبد.
تاریخچه دوچرخهسواری ایران
مدتی است که به اهتمام شهرداری تهران تبلیغاتی در زمینه پیشگیری از آلودگی هوا و صرفهجویی در مصرف سوخت انجام میشود و براساس آن تبلیغات، دوچرخه که سالها یک وسیله ورزشی و تفریحی محسوب میشد، نقشی در ایاب و ذهاب بعضی شهروندان تهرانی پیدا کرده و اگر نگاهی به سیمای شهرمان داشته باشیم، در خیابانها شاهد تردد عدهای دوچرخهسوار هستیم، اما شاید کمتر کسی بداند این وسیله نقلیه ارزان قیمت و در عین حال تفریحی، از چه وقت و چگونه وارد تهران شد. دوچرخه که امروزه در همه جای دنیا کاربرد دارد، نخستین بار، در ابتداییترین شکلش حدود ۲۳۰۰سال قبل از میلاد مسیح در
کشورهایی مثل چین، مصر و هند مورد استفاده قرار گرفت، اما چیزی که امروز به عنوان دوچرخه میشناسیم برای نخستین بار در سال ۱۶۹۰ میلادی، توسط سیوارک فرانسوی ساخته شد و بیشتر هم مورد توجه کودکان قرار گرفت و به عنوان وسیلهای برای بازی به کار میرفت.
نخستین دوچرخهسواران
گفته شده دوچرخه را کارکنان سفارت انگلستان به تهران آوردند و نخستین بار مردم تهران زمانی آن را دیدند و با کاربردش آشنا شدند که دو پسربچه انگلیسی در میدان مشق (باغ ملی بعدی) دوچرخهسواری میکردند. بعدها دوچرخهسواری بین جوانهای انگلیسی مقیم تهران هم رایج شد و از آن بهعنوان وسیله نقلیه استفاده کردند. در آن زمان برای بسیاری از مردم، وسیلهای که روی دو چرخ حرکت میکرد، بسیار عجیب بود، اما کمکم مردم تهران، مثل هر پدیده دیگری به آن اعتنا کردند. اعتنای تهرانیها به دوچرخه، موجب پیدایش شغل جدیدی در تهران شد؛ کرایه دادن دوچرخه به افرادی که دوست
داشتند دوچرخهسواری کنند. نخستین فردی که در تهران دست به چنین کاری زد و دوچرخه را به تهراننشینهای قدیم معرفی کرد، شخصی بود به اسم حسین آقای شیخ که تعدادی دوچرخه خریده بود و آنها را به طور ساعتی به علاقهمندان دوچرخهسواری کرایه میداد.
مغازه حسین آقا شیخ، در خیابان ناصر خسرو فعلی، ده، دوازده دکان بالاتر از عمارت شمسالعماره، یعنی در مجاورت وزارت دارایی کنونی قرار داشت. عدهای از ساکنان تهران، مدت کوتاهی بعد از آنکه با دوچرخههای کرایهای استفاده از آن را شروع کردند، به فکر خریدن دوچرخه افتادند و در آن شرایط بود که فردی مسیحی به نام دادیک، از موقعیتی که پیش آمده بود، حداکثر بهره را گرفت و با سعی و سرمایه او، نخستین مغازه دوچرخهفروشی تهران در میدانگاهی اول سفارت انگلستان، در خیابان منوچهری، تاسیس شد و توجه مشتریان شمال شهر و ارمنیهای تهران را جلب کرد.
بعد از گشایش نخستین دوچرخهفروشی در تهران، انواع دوچرخههای معمولی، کورسی و سهچرخه به تهران رسید و از تهران به شهرستانها راه پیدا کرد و در مدتی کوتاه، بهعنوان یک وسیله نقلیه ساده و ارزان، حتی به بعضی از روستاها هم رسید و جالب اینکه خانواده سلطنتی جزو نخستین خانوادههایی بود که از دوچرخه استقبال کردند و تعدادی عکس موجود است که زنان اندرونی دربار ناصری را در حال دوچرخهسواری نشان میدهد. با ورود دوچرخه به ایران و استقبالی که از آن به عمل آمد، کمکم مردم متوجه این موضوع شدند که در دنیا ورزشی بهعنوان دوچرخهسواری وجود دارد و در نتیجه،
دوچرخهسواری هم به ورزشهایی که آن زمان در تهران رواج داشت، افزوده شد.
نخستین تشکل ورزشکاران دوچرخهسوار، فدراسیون دوچرخهسواری ایران بود که در سال ۱۳۲۴ تشکیل شد و یک سال بعد به فدراسیون جهانی دوچرخهسواری پیوست و نخستین رییس آن هم احمد ایزدپناه بود. فدراسیون دوچرخهسواری در سال ۱۳۳۰ در بازیهای آسیایی دهلی نو شرکت کرد و جاسم جاسمزاده به عنوان نخستین دوچرخهسوار ایرانی در رقابتی بینالمللی حضور یافت و ۷سال بعد از او، در بازیهای آسیایی ۱۹۵۸، جعفر گلطلب، موفق به دریافت دو مدال نقره شد و همان امر موجبات توجه بیشتر به ورزش دوچرخهسواری را در پی داشت. بد نیست بدانید حسین اسماعیلی، خسرو حقگشا، حسین
بهارلو، حسن فرد، اصغر درودی، منوچهر دانشمند، غلامحسین کوهی، بهروز راهبر و علی زنگیآبادی از جمله نخستین قهرمانان دوچرخهسواری کشور بودند و بالاخره اینکه دوچرخهسواران ایران، برای نخستین بار در المپیک ۱۹۷۲ مونیخ حضور در رقابتی جهانی را تجربه کردند.
اما ماجرای ورود دوچرخه به تهران به این صورت بود که دارالخلافهنشینان برای نخستین بار در میدان مشق، چشمشان به جمال دوچرخه به همراه دو نوجوان ۱۵و ۱۶ ساله با شلوارهای کوتاه تا بالای زانو که به نمایش گذاشته شده بود، افتاد. این مرکب دوپا، توسط انگلیسیها وارد پایتخت قاجار شده بود و نزد تهرانیان قدیم به «مرکب شیطان» معروف بود، چراکه عوام بر این اعتقاد بودند که این وسیله نقلیه توسط شیاطین و پریان حرکت میکند چون کسی نمیتواند روی دوچرخ حرکت کند.
برهانشان این بود که میگفتند اگر کسی مرکبی را نگه ندارد خودش که نمیتواند خودش را نگه دارد، پس چگونه میتواند یکی را هم بالای خود بنشاند و راه ببرد و کسانی که سوار بر این وسیله محیرالعقول میشوند و پیچ و تاب میخورند، بهطور قطع بچه شیطان هستند.
افراد پیر و سالمند زمانی که دوچرخه را در گذرها و خیابانهای تهران میدیدند گویا که غول یا آل دیده باشند، فورا زیر لب بسمالله میگفتند و وجود این وسیله عجیب و غریب را از علائم ظهور میپنداشتند. در آن دوران، رسم بر این بود که هر پدیده تازه رسیدهای را که به چشم عوام دور از عقل بیاید، از علائم ظهور حضرت قائم میانگاشتند. در هر صورت دوچرخه، دل بچه اعیانها و پسر پولدارهای پایتخت را برده بود و خانوادههایی که دستشان به دهانشان میرسید بهویژه حاجیها و بازاریها برای فرزندانشان این وسیله نوظهور را میخریدند.
دوچرخههای اولیه که در تهران مورد استفاده قرار میگرفت از مارکهای «هرکوس»، «رالی»، «بی. اس. آ» و «بیرمنگام» همگی ساخته کشور انگلستان بود. قیمت بهترین، بادوامترین و خوشرکابترین نوع دوچرخه از ۱۰ تومان شروع میشد و به ۱۵ تومان میرسید که قیمت لوازم اضافی آن از جمله، قاب، ترکبند، بوق و امثال آن شامل ۲ تومان میشد.
با رایج شدن دوچرخه در دارالخلافه، دکانهایی برای فروش و تعمیر دوچرخه باز شد. جعفر شهری، مورخ و نویسنده کتاب تهران قدیم، نخستین دوچرخهسازی تهران را دوچرخهسازی حسین آقا شیخ در خیابان ناصریه (ناصرخسرو) میداند که بعد از آن دکانی نیز توسط شخصی ارمنیتبار به نام «ادیک» در خیابان منوچهری دایر شد و بهتدریج مغازههای دیگری در تهران برای کرایه و تعمیر دوچرخه عمومیت پیدا کردند و دوچرخهسازی یا دوچرخهفروشی جزو چشمگیرترین مشاغل در تهران قدیم شد.
کرایه دوچرخه ساعتی ۱۰شاهی بود و پنچرگیری هم ۱۰شاهی، روغن کاری ۲ شاهی و دیگر تعمیرات که شامل جوشکاری، شکست و بست پرهبندیها و شل و سفت کردن زنجیر بود روی هم پنج، شش قران میشد.
دوچرخه ابتدا برای تفریح و وسیله بازی پسران پولدار بود اما کم کم از جنبه تفریحی خارج و جزو جداییناپذیر اسباب کاسبان دورهگرد، دستفروشان و تعمیرکاران قفل و کلید شد. بیشتر دوچرخهسواران تهران قدیم، حمالهای ماست و حاملان چلوکباب بودند که تغارهای ماست را بر سر گذاشته و سوار دوچرخه شده و به سرعت خود را به مقصد میرساندند یا شاگرد چلوپلوهایی که ظروف غذا را در مجمع میچیدند و با سرعت رکاب میزدند تا غذا را داغ به مشتری برسانند.
نظامنامه و دوچرخهسواری
با افزایش دوچرخهسواران در خیابانهای پایتخت، برحسب پیشنهاد اداره تشکیلات نظمیه و تصویب وزارت داخله در ۲۳ مرداد ۱۳۰۵، نظامنامه دوچرخهسواری در ۲۰ ماده در روزنامههای کثیرالانتشار تهران به چاپ رسید.
به موجب این نظامنامه، احدی بدون جواز تصدیق نمیتوانست با دوچرخه در شهر و حومه حرکت کند، اشخاص زیر ۱۳ سال به هیچ عنوان حق سواری نداشتند و از ۱۳ تا ۱۸سالگی کرایه کردن دوچرخه ممنوع بود، طبق این نظامنامه دوچرخهها باید دارای بوق و زنگ باشند تا صدای آنها تا فاصله ۵۰ ذرع شنیده شود و از غروب آفتاب چراغ جلوی دوچرخه با نورسفید تا ۱۰ ذرع از مسافت را روشن کند و چراغ عقب با نور قرمز روشن باشد.
همچنین دوچرخهسوارها باید در محلهای پرجمعیت، سر پیچها و محل تلاقی خیابانها آهسته حرکت کنند و مجاز نیستند به هیات اجتماع وارد شوند مگر اینکه پشت سر هم و به فواصل معین باشد، حرکت از میان دستههای پیاده، سواری در پیادرو و مسابقه در خیابانها ممنوع است و اگر کسی قصد مسابقه دارد باید در نقاط مخصوص مسابقه دهند و از قبل نظمیه را مطلع و کسب اجازه کنند.
سواری دو نفر یا بیشتر یا سوار کردن اطفال و نمایش دادن روی دوچرخه و حمل اشیا در یک دست ممنوع است. دوچرخهسواران در نقاط پرجمعیت مجاز نیستند دو دست خود را از دسته دوچرخه بردارند و تعلیم دادن دوچرخهسواری در این مناطق ممنوع است.