چرا یادگارینویسی؟
عکسی در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود و با وجود گروههای پیامرسان زیادی که هر شهروندی عضو آن است، این عکس به دست من هم رسید. عکسی از پشت یک صندلی هواپیما که مسافری اسم و شماره خود را روی آن نوشته و سعی کرده است یادگاری از خود به هجای بگذارد تا در آینده، دیگر مسافران آن هواپیما متوجه شوند که این شخص روزی، روزگاری روی آن صندلی نشسته بوده است.
امانالله قرایی مقدم*: عکسی در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود و با وجود گروههای پیامرسان زیادی که هر شهروندی عضو آن است، این عکس به دست من هم رسید. عکسی از پشت یک صندلی هواپیما که مسافری اسم و شماره خود را روی آن نوشته و سعی کرده است یادگاری از خود به جای بگذارد تا در آینده، دیگر مسافران آن هواپیما متوجه شوند که این شخص روزی، روزگاری روی آن صندلی نشسته بوده است. عادت یادگاری نوشتن بعضی از مردم روی وسایل عمومی شهر به امروز و دیروز برنمیگردد و ریشهای عمیق در فرهنگ و زندگی روزمره ما ایرانیان دارد. از خود یادگاری به جا گذاشتن برای ما در روابط انسانی خلاصه نمیشود که به آنها هدیهای بهرسم یادگاری تقدیم کنیم، بلکه در سفر چه داخلی و چه خارجی، در استفاده از وسایل حملونقل عمومی، در بیمارستان و دادگاه و خلاصه هرجایی که مکان عمومی تعریف میشود، با اصرار این رسم را بجا میآوریم و از خود یادگاری به هجای بگذاریم. اگر حتی روی تابلویی تذکر داده باشند که لطفاً در تمیز و سالم نگهداشتن صندلیها کوشا باشید، بازهم ما میخواهیم به همه ثابت کنیم که باید آنجا یادگاری از خود به جا بگذاریم؛ هرچند در حد نوشتن حرف اول اسم خود به زبان انگلیسی.
چه اتفاقی میافتد که مسافر پرواز هواپیما دست به این کار میزند؟ چرا در خفا و در مهمانیهای خصوصی مدام از پاکیزگی وسایل حملونقل عمومی کشورهای توسعهیافته صحبت میکنیم، اما در کشور خودمان چنین بلایی سر وسایل عمومی میآوریم؟
نکته جالب در این موضوع توجه به بیتالمال است. این موضوع به این معناست که اکثر افراد این روزها از بیتالمال صحبت میکنند و توجهشان به اخبار اختلاسها و رانتهایی است که برخی از افراد در حال سودجویی از آن هستند و معتقدند پول بیتالمال به غارت رفته است، اما در مواجه با صندلی هواپیما یا اتوبوس یا دیوار بیمارستان و دادگاه، دیگر بیتالمال برای آنها معنایی ندارد؛ به نظرم در حال خالی کردن خشم نهان خود هستند؛ یعنی، میخواهند با این کار پیام اعتراض خود را به مسئولان برسانند. گرچه درست است که این پیام اصلاً خوانده نمیشود، به این شکل فردی که صندلی هواپیما یا مترو را خراب کرده است، به خود میگوید حالا که همه در حال خرابکاری هستند، من هم این گوشه از کار را خراب کنم. این بخشی از ماجرا است و بخش دیگر ماجرا، ریشه در این دارد که رسانههای جمعی فرهنگسازی نکردهاند. رسانههای جمعی چون صداوسیما و نشریات عامه باید به این موضوع بپردازند که شهروندان محترم! این هواپیما، اتوبوس، مترو و... متعلق به شماست و شما تنها کاربر آن هستید، پس باید همانطور که با وسایل خانه خود رفتار میکنید، با این وسایل هم رفتار کنید. از طرفی، این شهروندان که عادت دارند از خود یادگاری به جای بگذارند، باید بدانند که در دنیای امروز، هیچچیزی از دید مردم دنیا پنهان نمیماند و با انتشار این عکسها در شبکههای مجازی آبرو و فرهنگ چندین ساله خودمان که مدام از آن دم می-زنیم، میرود.
زمانی، اگر کسی از شیشه خودرو آشغال به بیرون پرتاب میکرد اهمیتی نداشت، اما امروزه نهتنها پلیس خودروی متخلف را جریمه میکند، بلکه دیگر شهروندان نیز به فرد متخلف تذکر میدهند. به همین دلیل، معتقدم فرهنگسازی زمانبر است و با استفاده هرچه بیشتر مردم از شبکههای اجتماعی و بالا رفتن سطح سواد و فرهنگ آنها نسبت به دیگر نقاط دنیا، با گذر زمان این رفتار بد یادگاری نوشتن هم از بین خواهد رفت و روزی میرسد که مردم به فرد متخلف تذکر میدهند یا دستگاههای انتظامی او را شناسایی میکنند و مجبور به جبران خسارت میشود.
*جامعهشناس
منبع:هفتهنامه حملونقل
انقدر مردم ما هواپیما ندیده اند که هواپیما میبینند ذوق میکنند!