◄ سردرگمی رسانهها در اطلاعرسانی حادثه سانچی
خبر مربوط به سردرگمی سانحه دریایی نفتکش سانچی، در هشت روز منتهی به غرقشدن کشتی، گاهی در صدر اخبار رسانههای ایران و در فهرست اخبار مهم رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، کشورهای آسیای جنوب شرقی و خبرگزاریهای رسمی و بینالمللی جهان بود. علیالخصوص پیش از آنکه سانچی به اعماق آبها فرو رود دغدغه اصلی بسیاری از بازماندگان و وابستگان سرنشینان نفتکش سانچی و نیز فعالان اجتماعی و اقتصادی و نیز دستاندرکاران رسانهها این بود که اخبار و اطلاعات دستاول را از طریق منابع معتبر دریایی دریافت کنند.
خبر مربوط به سردرگمی سانحه دریایی نفتکش سانچی، در هشت روز منتهی به غرقشدن کشتی، گاهی در صدر اخبار رسانههای ایران و در فهرست اخبار مهم رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، کشورهای آسیای جنوب شرقی و خبرگزاریهای رسمی و بینالمللی جهان بود. علیالخصوص پیش از آنکه سانچی به اعماق آبها فرو رود دغدغه اصلی بسیاری از بازماندگان و وابستگان سرنشینان نفتکش سانچی و نیز فعالان اجتماعی و اقتصادی و نیز دستاندرکاران رسانهها این بود که اخبار و اطلاعات دستاول را از طریق منابع معتبر دریایی دریافت کنند.
اولین نهاد رسانهای، پایگاه تحلیلی خبری مارینتایمز وابسته به شرکت ملی نفتکش ایران، علیالقاعده بخش اصلی این بار را بر دوش داشت و بسیاری از فعالان دریایی، کنشگران رسانه و بازماندگان سرنشینان سانچی با تعقیب آن باید به اطلاعات دستاول و کارشناسی دست مییافتند. این رسانه، از این حیث که کشتی سانچی متعلق به شرکت ملی نفتکش بود و نسبت به سانحهدیدگان تعلق سازمانی داشت باید در انتشار اطلاعات تخصصی و کارشناسی پیشرو، موثق و البته سریعتر اقدام میکرد تا نیاز و عطش خبری مخاطبان برطرف شود. با وجود این، مارینتایمز، بیش از آنکه به تولید اخبار معتبر و دستاول رو آورد، اغلب به بازنشر اخبار سایر رسانههای خبری، روزنامهها و خبرگزاریها مبادرت کرد. در کنار آن، دستاندرکاران این رسانه، بیش از انتشار اخبار و اطلاعات تخصصی برای شفافسازی و آگاهیبخشی جامعه نگران و پریشانحال سرنشینان سانچی، برای التیامبخشیدن روحی بازماندگان، همدلانه، دست به انتشار اخبار مربوط به واکنشهای عاطفی و دلجویانه هنرمندان، مقامات سیاسی و فعالان اجتماعی کرد.
پیامهای رسمی و غیررسمی برخی از مقامات ارشد کشور در چارچوب «دیدارها، خواستارها، امرونهیها» بیش از رسالت اصلی این رسانه که اطلاعرسانی از کم و کیف اطفاء حریق، نجات سرنشینان کشتی و دغدغههای دریایی در امور بینالملل بود بازتاب داده شد. مضافا اینکه، پیامهای تسلیبخش مدیران عالیرتبه جامعه دریایی پس از انتشار اخبار فوت همه سرنشینان تا روزها فضای این رسانه را اشباع کرده بود. یک بررسی محتوایی نشان میدهد اغلب اخبار منتشره پایگاه خبری مارینتایمز در دوره موردبررسی (۱۷ دی ـ ۴ بهمنماه) مربوط به بازنشر اخبار خبرگزاریهای شانا، مانا، مهر، ایرنا، ایسنا، فارس و روزنامههای شهروند و شرق...، صورت گرفته بود و کمتر از ۱۰ درصد از آن بهطور اختصاصی محدود به تولیدات انحصاری این رسانه میشد.
پایگاه خبری سازمان بنادر و دریانوردی که سازمان اصلی آن از دید سازمان بینالمللی دریانوردی (آیمو) مرجع دریایی کشور محسوب میشد یکی دیگر از نهادهای اطلاعرسانی دریایی بود که در این زمینه از درجه اهمیت کمتری برخوردار بود.
اگرچه مدیرعامل سازمان بنادر و معاونت دریایی این سازمان، در جهت حل معضل اطفاء حریق، اختلافات حقوقی، نظامی و دریایی فیمابین ایران و چین و کشورهای همجوار آن، همه توان خود را در تسریع عملیات و مذاکرات به کار بسته و از تریبونهای رسمی برای اطلاعرسانی از کم و کیف سانحه استفاده بهینه کردند، اما کیفیت انتشار اخبار و اطلاعات دریایی خصوصا مباحث ابهامبرانگیز مربوط به این سانحه از سوی پایگاه خبری سازمان بنادر و دریانوردی، در حد انتشار بولتن واحد روابط عمومی یک سازمان دولتی بود نه منبع و مرجعی معتبر برای اطلاعرسانی ملی که میلیونها نفر از آن، لحظهبهلحظه، اخبار مربوط به سانحه را از طریق رسانهها تعقیب میکردند.
سایت خبریـتحلیلی مانا، پایگاه اطلاع رسانی وابسته به شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی، کموبیش قدیمیترین رسانه مجازی در حوزه دریایی است که نه در سانحه اخیر دریایی، بلکه در بسیاری از رویدادهای دریایی مرجع خبریست که میتوان به صحت آن استناد کرد. این رسانه، در این سانحه، در دوره (۱۷ دی ـ۴ بهمن) مجموعا ۶۴ خبر تولید کرد که پس از کسر اخبار تسلیتها، یادبودها و اعلان نامههای روابط عمومی، ۱۸ خبر آن، تولیدی صرف و در جهت شفافسازی و آگاهیبخشی جامعه دریایی نسبت به سانحه نفتکش سانچی بود. بنابراین، اگر سایتهای خبری ماریننیوز و تیننیوز را نیز به این فهرست اضافه کنیم از بین همه رسانههای دریایی، سایت خبریـتحلیلی مانا بیشترین تولیدات را در سانحه سانچی از خود به ثبت رسانده است؛ بهنحویکه در پارهای از موارد، با انتشار اظهارات اختصاصی مدیرعامل و سخنگوی شرکت ملی نفتکش، وظیفه جهتدهی انتقال صحیح اطلاعات آن شرکت را نمایندگی میکرد. اهتمامی که از سوی رسانه وابسته به آن سازمان کمتر موردتوجه قرار گرفت.
البته میتوان کالبدشکافی این عارضه را دوسویه تلقی کرد. از یکسو، اغلب فعالان رسانههای دریایی فاقد افراد متخصص و متبحرند که بتوان از دانش و تجارب دریایی آنها برای یک تحقیقات جامع یا گفتگوهای عمقی بهره برد. از دیگر سو، از بین تعداد بیشماری از کاپیتانها و مهندسان کشتی اعم از شاغل و بازنشستگان این صنف یحتمل اغلب آنها حاضر به تشریح سناریوهای احتمالی این سانحه نبودند چون تصور میکردند که در صورت اطلاعات ناقص یا تحلیل ناصواب ممکن است مسئولیتی متوجه آنها شود که امکان پاسخگویی نداشته باشند یا آنکه اساسا سازمان متبوع آنها این امکان را در اختیار آنها قرار نداده است که بخواهند مسئولانه نسبت به همکاران خود ادای وظیفه کنند. درنتیجه جامعه سرگردان و بیاطلاع از واقعیت سانحه، همچنین در کورسوهای رسانههای داخلی سعی در پیبردن به علت اصلی این حادثه داشت که کموبیش از سوی خبرگزاریها و شبکههای خبری خارجی تغذیه میشد.