دومینوی تصاعدی و تشدیدی کلاف ناکارآمدی ها در صنعت هوانوردی
شفاف نبودن اطلس حاکمیتی در صنعت هوانوردی کشور، ریشه بسیاری از مسائل جاری ایران است.
تحول در مدل کسب و کار ANSP ها در کشور مستلزم تقسیم خدمات برای بازارهای هدف است که در حال حاضر به صورت عمودی یکپارچه شده اند.
از این حیث، بازار ANS را می توان به بخش های مختلف ذیل تقسیم کرد:
- ارائه اطلاعات و داده های هوانوردی (AIS) و AIM ، پردازش ، فروش گزارشات توصیفی و تحلیلی و ارائه مشاوره های مقتضی به شرکت های هواپیمایی و فعال در صنعت هوانوردی
- ارائه داده های ATM (ADS)
- ارائه اطلاعات و خدمات هواشناسی هوانوردی MET و
- ارائه خدمات Terminal-ANS.
به نظر می رسد باز شدن تدریجی خدمات و فضای تجاری، فرصت های جدیدی را در صنعت ANSP کشور فراهم کند و اجرای سریع تر و کم هزینه تر فناوری های جدید و البته دستیابی به عملیات ایمن تر را نیز ممکن سازد که توسعه این رویکرد تجاری در اداره ANSP در کشور نیازمند عزم و اراده دولتی است تا ANSP کشور مجبور شود قبل از آنکه تصمیم بیرونی برای تحول یک طرفه گرفته شود از درون مدل های مالکیت ، حاکمیت و مدیریت خود را بررسی ، بازنگری ، به روز و کارآمد نمایند .
مدل های حاکمیتی فعلی ارائه دهندگان خدمات ناوبری هوایی مبتنی بر مدیریت و بهره برداری از طریق ساختارهای دولتی است که مشکلاتی از جمله این موارد را به همراه دارد: دسترسی محدود به بازار سرمایه برای تامین مالی و خرید زیرساخت های لازم ( با توجه به کمبود شدید اعتبارات دولتی )، ساز و کارهای دست و پا گیر دولتی و تصمیم گیری های بوروکراتیک بسیار کند ، هزینه تراشی های بدون توجیه فنی عملیاتی و اقتصادی ، وابستگی های شدید سیاسی ، عدم شایسته سالاری مدیران ، افزایش بی رویه تعداد و هزینه های نیروی کار و نزول سطح پرورش و استعدادیابی کارکنان برتر در مسیر توسعه شغلی خود و در نتیجه کاهش سطح انگیزه ها و رضایت مندی های پرسنلی
برای مقابله با این دومینوی تصاعدی و تشدیدی کلاف ناکارآمدی ها، روندی در صنعت ANS، همسو با سایر صنایع خدمات عمومی پیگیری شده است تا به ANSP آزادی و استقلال حرفه ای و مدیریتی بیشتری از مالکیت دولت بدهد. چندین مفهوم برای توصیف چنین فرآیندی - اغلب به جای یکدیگر - مورد استفاده قرار می گیرند و شامل شرکت سازی (به معنای درآمد هزینه ای کردن آن و تجاری سازی مدیریت با حفظ مالکیت دولتی)، مشارکت با بخش خصوصی (مدل 3P بیشتر مشارکت با شرکت های استفاده کننده از خدمات ANSP مثل شرکت های هواپیمایی خصوصی داخلی یا بنیادهای تعاون بخش های هوانوردی نظامی یا صنایع دفاعی مانند هسا، صها و صاایران) یا خودمختاری حاکمیتی کامل ذیل بخش نظامی می شوند.
آنچه که معمولا تعبیر به جدایی فرودگاه ها از ناوبری هوایی می شود براساس بررسی تطبیقی مجموع تجربه های بین المللی و شرایط اقتضایی کشور پیش بینی می شود، با توجه به وجود برخی شواهد و زمینه ها این چشم انداز تقویت شود که بخش ANSP کشور به طور کامل ذیل بخش نظامی قرار گیرد و با دیسیپلین نظامی ترتیبات فعلی و عدم هماهنگی های غیرنظامی نظامی انسجام یابند و با عنایت به خودی شدن سازمانی، ظرفیت فضای هوایی کشور هم افزایش یابد.(گزارش مطالعات تطبیقی مرکز پژوهش های مجلس درباره موردکاوی کشور برزیل)
شفاف نبودن اطلس حاکمیتی در صنعت هوانوردی کشور، ریشه بسیاری از مسائل جاری ایران است. در جایی ممکن است عمده اختیارات و منابع وجود داشته باشد اما همسنگ آن پاسخگویی و نظارتی وجود نداشته باشد، یا در بخشی فراتر از اختیارات، به آن مسئولیت سپرده شده و بیش از ظرفیت سازمانی مطالبه پاسخگویی وجود دارد در حالیکه اصولا منابع و اختیاراتی متناظر آن دردسترس نیست.
انواع مدل های حاکمیتی Governance در سازمان ها وجود دارد مانند: حاکمیت عمومی (انفال) مانند دولتی (بیت المال) ، زیست محیطی و منابع فضای هوایی ، روی سطح زمین و زیرزمین ، حاکمیت اجرایی، حاکمیت تقنینی و نظارتی(Regulatory) مانند سازمان هواپیمایی کشوری فعلی (مفهوم هواپیمایی فعلی به کار رفته در سازمان هواپیمایی عمدتا ناظر به خطوط هوایی است.) و به تعبیر صحیح سازمان هوانوردی کشوری، حاکمیت امنیتی مانند تفکیک حاکمیت امنیتی لندساید و ایرساید، حاکمیت ایمنی، حاکمیت تسهیلاتی، حاکمیت شرکتی(Corporate Governance) به معنای تفکیک مالکیت از مدیریت، حاکمیت دموکراتیک (به شرط بلوغ بالای کارکنان) مانند الزام انتخاب مدیران عملیاتی و فنی با نظر جمعی شوراهای صنفی مربوطه یا کارکنان، حاکمیت ولایت مدارانه(Fathernal) مانند مدیریت شرکتها توسط موسسین شبیه نسبت فرزند با والدین که در طی رشد و بلوغ حقوق و مسئولیت دو طرف تنظیم می شود و همانطور که والدین مالک فرزندان خود نیستند شرکت ها نیز تحت مالکیت موسسین خود نیستند، حاکمیت اشتراکی یا مباشرتی(Participatory Governance) مانند انواع مدل های 3P ، حاکمیت مشارکتی(Collaborative Governance) مانند CDM هوانوردی و فرودگاهی، حاکمیت پروژه ای مانند انواع اشکالBOT و حاکمیت قراردادی
حال در این انواع مدل های حاکمیتی، خصوصی سازی به عنوان تغییر مالکیت از مالکیت دولتی به مالکیت خصوصی درک می شود، در حالی که شرکت سازی به فرآیند تبدیل مولد دارایی های دولتی و عمومی به صورت تجاری سازی(Commercialization) اشاره دارد.
تجاری سازی فرآیندی است که در آن سبک مدیریت یک سازمان ارزیابی و سازماندهی مجدد می شود تا از کارایی، افزایش بهره وری و سودآوری آن اطمینان حاصل شود.
تجاری سازی فرآیندی را توصیف می کند که معمولاً شامل معرفی روش های جدید تأمین مالی، ترتیبات جدید حکمرانی و حاکمیتی و مکانیسم های جدید برای ایمنی و مقررات اقتصادی است. در این رویکرد سازمان های دولتی و حتی عمومی در قالب دستورالعمل ها و قوانین می بایست به صورت تجاری اداره شوند، یعنی به ازاء هر واحد هزینه Cost، واحد مطلوبیت Benefit متناظر آن (بیشتر در شکل گزارش های توجیهی) مشخص شود.( اتخاذ کلیه تصمیم ها براساس بیشتر از یک بودن نسبت Benefit/Cost و اولویت دار بودن گزینه های با مقدار بیشتر)
تجاری سازی برای توصیف کاهش دخالت دولت در ANSP به کار برده می شود و نشان دهنده رویکرد تجاری محورتر در ارائه خدمات است.
لذا تجاری سازی درجاتی دارد که در یک روند تدریجی در یک طیف بر اساس مقتضیات زمانی و شرایط زمینه ای قرار می گیرد و صفر و صدی نیست.
دلیل عمده تجاری سازی در ANSP شرایط اضطراری نیاز به سرمایه و مدیریت صحیح منابع مالی جهت بهبود و توسعه است.
* خلیل الله معمار زاده کارشناس هوانوردی