بازدید سایت : ۵۳۱۴۷

سقوط کارآمدی و شایستگی در یک جامعه چگونه رخ می دهد؟

سقوط هر سیستم اجتماعی (خواه یک شرکت، خواه یک خانواده، خواه یک نظام سیاسی) دو بعد و چهار مرحله دارد که پی در پی و به نوبت رخ می دهند.

تین نیوز |

واقعیت این است که هر قدرتی پیش از آنکه در تجسم بیرونی خود پاشیده شود در ذهن و ضمیر افرادی که تحت سیطره آن قدرت هستند فرو ریخته می شود. به همین دلیل جوزف نای نظریه پرداز برجسته علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه هاروارد در کتاب « اهمیت اخلاق » می نویسد: « دیوار برلین نه با شلیک توپخانه؛ بلکه با ضربه چکش ها و بولدوزرهای افرادی که ایمان خود به کمونیسم را از دست داده بودند؛ فرو پاشید.»

استاد محسن رنانی در مقاله ای تحت عنوان «سقوط» معتقد است که: «سقوط هر سیستم اجتماعی (خواه یک شرکت، خواه یک خانواده، خواه یک نظام سیاسی) دو بعد و چهار مرحله دارد که پی در پی و به نوبت رخ می دهند. بُعد اول، «سقوط ذهنی» است که دو مرحله دارد: «سقوط کارآمدی» و «سقوط شایستگی»؛ و بُعد دوم، «سقوط عینی» است که آن هم شامل دو مرحله است: «سقوط نمادها» و «سقوط ساختارها»

«سقوط ذهنی» یعنی وقتی «کارآمدی» و «شایستگی» یک سازمان در ذهن اعضایش  فرو بریزد؛ و «سقوط عینی» یعنی وقتی که «نمادها» و «ساختارها»ی آن سازمان در عمل و در واقعیت فرو بریزند. مثلا در یک خانواده، وقتی یک طرف یا هر دو طرف از نظر عاطفی از هم ناامید یا دلزده یا متنفر شوند و روابط عاطفی شان بگلسد و متوقف شود، در این ساختار خانواگی، «سقوط ذهنی» رخ داده است (طلاق عاطفی). ولی وقتی خانواده واقعا از هم فرو بپاشد و جدایی عملی و قانونی رخ دهد «سقوط عینی» رخ داده است (طلاق قانونی). و البته سقوط ذهنی مقدمه سقوط عینی است.

- مرحله نخست سقوط، «سقوط کارآمدی» است، یعنی وقتی عملکرد سازمان یا ساختار از نظر اعضا یا کارکنان یا ذینفعانش چنان دارای بحران و اشکالات بنیادین باشد که اعضا را به این باور برساند که این ساختار دیگر نمی تواند وظایف و ماموریت ها و نیازهای مورد انتظار را برآورده کند. مثلا وقتی پدر، برای سال های زیادی کسب وکار مناسبی نداشته باشد یا توانایی های لازم برای حل و فصل مسائل اقتصادی و اجتماعی خانواده را نداشته باشد، او در ذهن اعضای خانواده دچار «سقوط کارآمدی» می شود.

- مرحله دوم سقوط، «سقوط شایستگی» است، یعنی وقتی شکوه، ارزشمندی و مشروعیت اخلاقی مدیران و ساختار سازمان در ذهن اعضا یا بازیگران یا ذینفعانش فرو بریزد؛ یعنی آنها به این باور برسند که این ساختار دیگر حتی ارزشمندی و شایستگی لازم را برای ادامه فعالیت ندارد. مثلا وقتی یک پدر، معتاد باشد و تلاش برای ترک اعتیاد او پی در پی به شکست بینجامد، یا بسیار خشن و بداخلاق و بددهن باشد یا گرفتار فساد اخلاقی باشد، مشروعیت اخلاقی و اعتبار ذهنی این پدر نزد همسر و بچه ها فرو می ریزد و اقتدار او وارد مرحله «سقوط شایستگی» می شود.

-  مرحله سوم، «سقوط نمادها» است. مثلا در مورد خانواده، نماد بیرونی خانواده این است که اعضایش با علاقه زیر یک سقف زندگی می کنند؛ یکدیگر را با نام کوچک و صمیمانه صدا می زنند؛ با هم به پارک یا مهمانی می روند؛ عکس روز ازدواج شان به دیوار آویخته است؛ برای همدیگر هدیه می خرند و جشن تولد می گیرند و نظایر این ها. وقتی این گونه «نمادها» در خانوده نباشد، دیگران متوجه می شوند که انسجام و همدلی درونی این خانواده از دست رفته است.

- مرحله چهارم نیز «سقوط ساختارها» است. یعنی وقتی که این خانواده وارد مرحله کشمکش و درگیری و فحاشی و خشونت و قهر و مراجعه به دادگاه می شود و عملاً دو همسر از یکدیگر جدا زندگی می کنند؛ و خانواده از طرف سرپرست، تامین مالی نمی شود. آنگاه این وضعیت آنقدر ادامه می یابد تا یکی از طرفین بمیرد یا دادگاه حکم طلاق را صادر کند و این ساختار خانوادگی متلاشی شود.»

از آنجا که حرکت اخلاق بر مدار باورهاست؛ می توان گفت: هر ساختار و سیستم اجتماعی اعم از یک شرکت، یک خانواده، یا یک نظام سیاسی که اخلاق مدارتر باشد؛ از خطر سقوط دورتر خواهد بود.

 

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.