ماموریت نیمه تمام شوراهای شهر
چالشهای شوراهای شهر و مدیریت شهری در یک نشست تخصصی سهجانبه بررسی شد.
به گزارش دنیای اقتصاد، در این نشست که در یک همکاری مشترک میان جامعه مهندسان مشاور ایران، انجمن جامعه شناسی ایران و جامعه مهندسان شهرساز برگزار شد، با اشاره به اینکه کارنامه تجربه اداره امور محلی و بهطور مشخص شوراهای شهر طی دهههای گذشته فاقد دستاورد چشمگیر بوده است، بر نوشتن نوعی دستور کار شهری بهعنوان مهمترین محور ماموریت شوراها در دوره پنجم تاکید شد.
ناصر برکپور دبیر این نشست تخصصی با بیان اینکه اگرچه با تشکیل شوراهای شهر، مدیریت شهری تا اندازهای از انفعال خارج شده و درصدد بازیابی نقش فعال خود در حیات شهری و اجتماعی است، اظهار کرد: اما کماکان با موانع و چالشهای فراوان در سطوح کلان و میانی روبهرو است.
وجود دولت متکی به درآمدهای نفتی، تمرکزگرایی نظام اداری، ضعف احزاب سیاسی، سازماننیافتگی طبقات اجتماعی، وجود ابهام در قوانین و اختیارات محدود، بخشی از چالشهای سیاسی و اقتصادی شوراها را تشکیل میدهند. علاوه بر این، کمبود سرمایه اجتماعی در سطح کلان، ضعف آگاهی و تجربه عمل جمعی، مشارکت محدود و انفعال جامعه مدنی، مهمترین چالشهای اجتماعی و فرهنگی شوراها محسوب میشوند. در چنین زمینهای، ایجاد تغییرات بنیادین و اصلاح ساختارهای ریشهدار اجتماعی، دست کم در کوتاهمدت دور از انتظار است.
او ادامه داد: در سطح میانی نیز، اداره امور محلی با مشکلات عدیدهای همچون منابع مالی ناپایدار شهرداریها و وابستگی شدید آنها به درآمدهای ناپایدار و ناسالم حاصل از ساختوساز از مهمترین موانع حرکت به سوی توسعه شهری پایدار است. روند ناپایداری منابع درآمدی شهرداری از بیش از سه دهه پیش و با طرح سیاست خودکفایی شهرداریها آغاز شد و به سرعت، هم میزان و هم گستره آن شدت گرفت.
درآمدهای ناشی از ساختوساز به شدت وابسته به نوسانات در بازار ساختوساز شهری هستند و هرگونه رکود یا رونق در بخش ساختوساز سریعا در درآمدهای وصولی شهرداری تبلور مییابد. برخی از درآمدهای ناشی از ساخت و ساز شهری همچون عوارض فروش مازاد تراکم، عوارض حذف پارکینگ و جرایم کمیسیون ماده صد، علاوه بر ناپایداری جزو درآمدهای ناسالم نیز محسوب میشوند.
برک پور تصریح کرد: فروش مازاد تراکم به معنای نقض کامل اسناد و برنامههای توسعه شهری و فراتر از آن، از بین بردن مشروعیت برنامهریزی و شهرسازی است. به گفته وی مهمترین ماموریت شوراها، نوشتن نوعی دستور کار شهری با عنایت به چالشهای یادشده است تا بلکه در سطحی مقدور و نه در لایههای زیرین قدرت، منشا اثری باشد.
به لحاظ نظری، مشارکت مردم در اداره امور شهر همچون پیوستاری است که در یک سوی آن معنا و مضمون مشارکت، محدود به آگاهی کاذب و اقدام بیحاصل است و در سوی دیگر آن، معنای واقعی مشارکت مردم در مداخله آنان در تصمیمگیریها و سهیم شدن در قدرت تلقی میشود. از این رو در یکی از معروفترین استعارهها، مشارکت مردم به نردبانی تعبیر شده است که هر پله از آن معرف سطحی از مشارکت است و هرچه از پلههای آن بالاتر رویم بر میزان و سطح مشارکت افزوده میشود.