سیاست ارزی مستقل
وبلاگ پویا جبل عاملی-برای دهههای متوالی سیاستگذاری ارزی نامعلوم، هدفش نامشخص، تصمیمگیرندگان اصلی آن ناپیدا و بهطور مستمر بر ضد تولید، اشتغال و رفاه عمومی بوده است. این وضعیت باید در دولت دوم آقای روحانی تغییر کند و بهنظر میرسد میتوان به انجام آن امیدوار بود. یکی از مشکلات اصلی که باعث شده، ناظران بتوانند مدعی فقدان سیاستگذاری بهینه ارزی شوند، سیطره سیاست پولی بر سیاست ارزی است.

وبلاگ پویا جبل عاملی-برای دهههای متوالی سیاستگذاری ارزی نامعلوم، هدفش نامشخص، تصمیمگیرندگان اصلی آن ناپیدا و بهطور مستمر بر ضد تولید، اشتغال و رفاه عمومی بوده است. این وضعیت باید در دولت دوم آقای روحانی تغییر کند و بهنظر میرسد میتوان به انجام آن امیدوار بود. یکی از مشکلات اصلی که باعث شده، ناظران بتوانند مدعی فقدان سیاستگذاری بهینه ارزی شوند، سیطره سیاست پولی بر سیاست ارزی است.
بهعبارت دیگر وقتی سیاست پولی قادر نباشد هدف تورمی خود را محقق کند و جلوی نوسانات کوتاهمدت تولید را بگیرد، از ارز بهعنوان یک لنگر اسمی بهره میبرد تا بتواند وضعیت را اندکی بهبود ببخشد. البته اگر بخواهیم صادقانه با مساله برخورد کنیم، فشار بودجه دولت اصولا فضا را برای مقامات پولی تنگ میکند، آنگونه که آنان نمیتوانند وظایف خود را به درستی انجام دهند؛ اما این دلیل نمیشود که با اختلاط سیاست بودجهای و پولی، بخواهیم سیاست ارزی را هم از معنا بیندازیم.
مقامات پولی با لنگر کردن انتظارات تورمی به نرخ ارز، سعی دارند تا تورم را کنترل کنند و به همین علت است که طی دهههای گذشته رشد قیمت ارز کمتر از تورم بوده و درنتیجه ارزش واقعی ریال افزایش یافته است. انتشار مداوم و برنامهریزی شده کلهای پولی باعث شده تا حساسیت مردم نسبت به آنها بیش از گذشته باشد و مقامات پولی با پر رنگ کردن آنها بهخصوص در مورد پایه پولی میتوانند از آن برای اثرگذاری بر تورم انتظاری بهره جویند. اما کاندیدای بسیار بهتر، هدفگذاری تورمی است. هرچند بانک مرکزی بهطور برنامهریزی شده به سوی لنگر هدفگذاری تورمی حرکت نکرده، لیکن پیشبینیهای مستمر این نهاد از تورم باعث شده تا انتظارات تورمی به سامانتر از گذشته شود و بهنظر میرسد، بانک مرکزی میتواند با اراده بیشتر هدفگذاری تورمی را حتی در سطوح بالای تورم، بهکار گیرد و از شر لنگر اسمی ناکارآمد ارز راحت شود.
بهعبارت دیگر همچنان که تفکیکی مشخص میان سیاست بودجهای و سیاست پولی وجود دارد، به همین نحو افتراقی محسوس میان سیاست پولی و سیاست ارزی است. این دو سیاست ابزار جداگانه و اهداف مستقل خود را دارند. یکی با ابزار کلهای پولی و نرخ سود، باید تورم را کنترل کند و شکافهای کوتاهمدت تولید را بهسامان کند و دیگری با استفاده از ذخایر خود بر قیمت واقعی ارز اثر گذارد و به روند بلندمدت رشد اقتصادی کمک کند. در این رژیم دوگانه (hybrid regimes) پولی و ارزی است که بانک مرکزی میتواند وظایف محوله خود را به نحو مطلوب به سرانجام رساند و نیاز است هرچه سریعتر به تفکیک میان سیاست پولی و ارزی همت گمارد و چارچوب سیاستگذاری ارزی را احیا کند.