ضرورت تشکیل سازمان متولی توسعه در کشور
وبلاگ تین نیوز | ضرورت توسعه کشور، برنامههای عمرانی (معادل توسعه) میان مدت 5 تا 7 ساله را شکل داد و همزمان با شکلگیری برنامه اول عمرانی در سال 1327، سازمان برنامه هم به عنوان یک نهاد توسعهای ایجاد شد. در این باره به گفتوگو با مهدی پازوکی استاد دانشگاه پرداختیم.
تشکیل سازمان برنامه تا چه اندازه برای توسعه کشور ضرورت دارد؟
نگاه به سازمان مذکور از ابتدای تأسیس یک نگاه عمرانی (توسعهای) بود و این موضوع علاوه بر گزارش وزیر دارایی وقت – دکتر مشرف نفیسی– که در آن صراحتاً قید شده بود؛ باید مداخله سازمان در عمل اجرایی به حداقل تخفیف و بیشتر مداخله آن جنبه مطالعه و شور و نقشهکشی، تدوین مقررات، راهنمایی و هماهنگ کردن عملیات دستگاههای اجرایی و نظارت بر اجرا و پرداخت هزینه باشد. در ماده 8 قانون برنامه عمرانی اول (1334-1327) نیز به تصویب رسیده بود که نظارت بر اجرای برنامه به وسیله سازمان خاصی که به نام سازمان
برنامه تأسیس میشود، انجام خواهد گرفت.
چه وظایفی برعهده سازمان برنامه است؟
تهیه نقشهها (که در آن زمان به معنای برنامه به کار میرفت)، طرحها و بودجه تفصیلی و آئیننامهها و مقررات اجرایی طبق برنامه عملی که قبلاً به تصویب کمیسیون برنامه مجلس رسیده باشد و نظارت به اجرای عملیاتی که جزء برنامه قرارداده شده از لحاظ فنی و مالی و مراقبت در هماهنگی و همکاری بین دستگاههای اجرا کننده. همچنین تمرکز وجوهی که تخصیص به برنامه داده شده و پرداخت هزینههایی که از محل بودجه برنامه انجام میگیرد و تنظیم ترازنامه هر سال جزء وظایف برنامه قرار میگیرد.با توجه به همین رویکرد علاوه بر تمامی درآمدهای نفتی کشور که 240 میلیون دلار
پیشبینی میشد، اعتبارات 21000 میلیون ریالی اجرای برنامه اول از منابعی مانند اخذ اعتبار از بانک ملی، فروش داراییهای دولت مشارکتهای خصوصی و دریافت وام از بانک بینالمللی تأمین گردید.
آیا سازمان برنامه که با هدف توسعه تشکیل شده بود، توانست متولی این امر در کشور باشد؟
متأسفانه سازمان برنامه که با هدف توسعه تشکیل شده و میبایست متولی این امر باشد، در سال 1350 با محول شدن وظیفه تنظیم، تدوین و اجرای بودجه به آن و تبدیل به سازمان برنامه و بودجه و سپس سازمان مدیریت و معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور عملاً نقش توسعهای خود را از دست داده و انجام فرایندهای بودجه سالیانه تبدیل به اصلیترین دغدغه آن شد و وظیفه توسعه فقط در قالب تنظیم و پیشنهاد برنامه در هر 5 سال یکبار خلاصه گردید و همین امر سبب شد که از آن زمان تاکنون
که 10 برنامه توسعه (5 برنامه قبل و 5 برنامه پساز انقلاب اسلامی) در کشور اجراشده است صرفنظر از میزان موفقیتها، خلاء یک سازمان متولی توسعه در کشور که پس از پایان هر برنامه ضمن ارائه گزارش مسئولیت آن را بپذیرد بهشدت احساس شود. همچنین تهیه و تدوین و اجرا بودجه کل کشور، ضرورت مداخلاتی را در امور دستگاههای اجرایی ایجاد مینمود که موافق نظر دستگاهها نبوده و با مخالفت آنها روبهرو میشد که بخش اعظم مخالفتها با این سازمان ریشه در این امر داشته و دارد.از سویی سازمان نیز با توجه به اختیار و قدرت حاصله از توزیع و تخصیص بودجه خود را نیازمند قدرت
کارشناسی که از ضرورتهای سازمانهای توسعهای است نمیدید و همینامر فاصله سازمان رابا دستگاههای اجرایی بیشتر کرد.
اقدام دولت یازدهم را در احیای چنین سازمانی ضروری میدانید؟
حال که دولت یازدهم در صدد بازسازی یا احیای سازمان بوده و از طرفی لایحه برنامه ششم توسعه کشور نیز در دست تدوین میباشد، فرصت تاریخی بیش آمده که دولت با همکاری مجلس شورای اسلامی این خلاء و نیاز کشور را تأمین نموده و ضمن جداسازی برخی از وظایف فعلی و از جمله بودجه، با تبدیل معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور به نهاد متولی توسعه و تشکیل سازمانی که فقط مسئولیت و نقش توسعه در کشور را داشته و در برابر آن پاسخگو باشد، قدم اساسی را بردارد.