◄ تدوین سند استراتژیهای کلان بخش حملونقل و الزامات آن
بهکارگیری افراد با دانش و تجربه و تخصص بی ربط، سفارشی و غیر متعهد به اهداف سازمانی، حتی در پائینترین سطوح اجرایی به آسانی و به سرعت هر طرح و برنامهای را از محتوا، خالی و ناکارآمد میکند. زیرا در نهایت هر برنامهای بهدست افراد به اجرا در میآید.
وبلاگ فروغ فاریابی: خوشبختانه در میان خبرهای حملونقلی خبر خوبی مشاهده شد و آن تدوین سند استراتژیهای کلان بخش حملونقل است. در متن این خبر آمده است:
«دفتر طرح جامع و مدلهای حملونقل برای اولین بار نسبت به برنامه ریزی استراتژیک بخش حملونقل در کشور اقدام نموده، تا با بهرهگیری از آن ضمن هم افزا نمودن اقدامات دستگاههای ذیربط بتوان تخصیص منابع و بودجههای سالانه سازمانهای تابعه را هدفمندتر و هماهنگتر کرد.»
هر چند نگارنده از محتوای این برنامه اطلاعی ندارد ولی خاستگاه و رویکرد آن امیدبخش است زیرا نشان از توجهی دارد که سالهاست صنعت عظیم حملونقل از نبود آن رنج میبرد.
بهویژه اینکه گفته شده «امکان سنجش و اندازهگیری عملکرد بر مبنای میزان پیشرفت و بهبودهای ایجاد شده در راستای اهداف استراتژیک نیز در هر زیربخش فراهم خواهد شد. »
طراحی شیوهای مناسب برای امکان سنجش عملکرد گاهی کاری دشوارتر از تدوین خود سند است و موفقیت هر برنامهای در گرو همین شیوه است. کم نبودهاند و نیستند برنامههای بسیار خوب، با اهدافی متعالی که به دلیل جدی نگرفتن ارزیابی عملکرد و مراقبت از اهداف آن در عمل، به یک سند کتابخانهای تبدیل و بندهای آن نیز در حد تزئین مکاتبات بهکارگرفته شده است.
آنچه نگارنده را واداشت تا در واکنش به این خبر دست به قلم ببرد نگرانی از تکرار همین اتفاق برای سند یاد شده است.
یک عامل بسیار مهم در موفقیت هر برنامهای توجه به نیروی انسانی مخاطب برنامه است. مخاطب هر برنامهای از یک سو ذینفعان آن هستند و از یک سو مجریان. گاهی مجریان نیز در مجموعه کلی ذینفعان دیده میشوند. ولی بد نیست در ذهن مجریان را جدا کنیم. پیشبینی میزان پذیرش و یا تبعات و تاثیرات هر برنامه در چرخه فعالیت اقتصادی ذینفعان خود بحث جداگانهای است که در اینجا موضوع این نوشتار نیست و به یک امیدواری نسبت به حساب شده بودن برنامه بسنده میشود.
اما تاکید اصلی روی نیروی انسانی مجری برنامه است. علاوه بر امیدواری نسبت به بذل توجه به موضوع، درخواست میشود در تدوین برنامه اجرایی، آموزش نیروی انسانی در جهت توجیه و درک اهداف برنامه بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد. بهکارگیری افراد با دانش و تجربه و تخصص بیربط، سفارشی و غیر متعهد به اهداف سازمانی، حتی در پائینترین سطوح اجرایی به آسانی و به سرعت هر طرح و برنامهای را از محتوا، خالی و ناکارآمد میکند زیرا در نهایت هر برنامهای بهدست افراد به اجرا در میآید.
از آنجائیکه شرایط دشوار اقتصادی کشور مجالی برای تکرار هدررفت منابع نمیدهد، امید است برنامهریزان به این نکته مهم نیز توجه کرده باشند و همانگونه که وزیر محترم در سخنرانی خود در مقابل نمایندگان مجلس وعده «تغییر ساختار و توقف رویههای غلط و اصلاح مسیر» در وزارت راه را داده بودند ابلاغ و انطباق این برنامه را گامی در جهت تحقق آن وعده بیابیم.