◄ چه زمانی باید ناوگان را از سرویس خارج کرد؟
سن ماشین (ناوگان) به هیچ وجه ملاک مناسبی برای خارج از رده کردن آن نیست.
هر فعال در کسب و کار حملونقل ریلی ابتدا سرمایه فراهم میکند، سپس ناوگان تدارک میکند، روی ریل میاندازد، بار/ مسافر میبرد و کسب در آمد میکند. این کاسبی تا زمانی دوام دارد که دخل بیش از خرج باشد. بدیهی است که این ناوگان (= سرمایه) نیاز به نگهداری دارد و بخشی از درآمد آن صَرف نگهداری و تعمیرات و بهره برداری از آن میشود.
کسب و کار در صنایع ریلی اخیراً تحت عنوان ( International Railway Industry Standard) IRIS ، استاندارد شده است(1). شرکتهایی که گواهینامه IRIS را اخذ میکنند به برآورد هزینه چرخه عمرِ (LCC) ناوگان الزام دارند.
سازنده ناوگان موظف است که برآورد هزینه چرخه عمر محصول را به مشتری ارائه کند(2). دارنده ناوگان هزینه واقعی چرخه عمر محصول را برای ارزیابی های آینده و بهره برداری های با ارزشی که میشود از این اطلاعات کرد،ثبت میکند. برآورد هزینه چرخه عمر محصول بر محاسبات قابلیت اطمینان (3) از یک طرف و تجربه محصولات قبلی از طرف دیگر مبتنی است لذا ثبت هزینه واقعی چرخه عمر توسط مشتری، اطلاعات گرانبهایی هم برای خودش وهم برای سازنده هستند.
هزینه چرخه عمر ( LCC ) هر ماشین، همه هزینههای آن از شکلگیری ایده تا اسقاط را در بر میگیرد. این هزینهها را به 2 مقطع زمانی میتوان تقسیم کرد:
- از شکلگیری ایده تا شروع بهرهبرداری
- از شروع بهرهبرداری تا اسقاط
LCC در مقطع اول (شامل هزینه طراحی، فرایند تولید، حملونقل و همه دیگر پرداختهای انجام شده تا رسیدن ناوگان روی ریل و آمادگی برای بهرهبرداری) در قیمت محصول مستطر هستند. اما LCC در مقطع زمانی دوم پیچیدگی بیشتری دارد و شامل هزینههای زیر است:
- نگهداری (مراقبت حین سرویس)
- تعمیرات دورهای
- ایمنی(4)
- بهرهبرداری
- تعمیرات اتفاقی (پیش بینی نشده)
پیادهسازی مکانیزمی لازم است برای ثبت این هزینهها و تفکیک آنها در همه طول عمر واگن.از شروع بهرهبرداری تا اسقاط. این مکانیزم هر چه سادهتر بهتر.
بدیهی است که دوره زمانی استفاده از ناوگان یک عدد بهینه دارد. یکی از دغدغههای هر سرمایهگذاری این است که تا چه زمانی از سرمایه (در اینجا ناوگان) میتوان کار کشید و چه زمانی باید آن را از سرویس خارج کرد؟ پاسخ این سوال در نرخ برگشت سرمایه (5) است. مطابق با تجربه، وقتی ناوگان نو است هزینههای آن کم است و در سالهای اولیه بهرهبرداری، نرخ برگشت سرمایهگذاری با پیشبینیهای اولیه انطباق بیشتری دارد و تغییرات آن نسبت به زمان صعودی است. با گذشت زمان هزینههای ناوگان در مقایسه با درآمد افزایش مییابد و شیب تغییرات به سمت صفر میگراید و با گذشت زمان بیشتر، شیب تغییراتIRR نسبت به زمان منفی میشود(6). مدیر نگهداری با بررسی این منحنی و توجه به نرخ برگشت مطلوب میتواند درباره ادامه استفاده از ناوگان و یا کنار گذاشتن آن تصمیمگیری کند. از این گزاره نتیجه میشود که سن، به هیچ وجه ملاک مناسبی برای خارج از رده کردن ناوگان نیست.
محاسبه IRR بر ترسیم جریان نقدی(7) استوار است. جریان نقدی جمع جبری همه درآمدها و هزینههای ماشین است از سال صفر تا امروز(8).ستون هزینه، همان اعدادی هستند که از ثبت LCC بهدست میآیند. یکی از کارکردهای مهم LCC همین است.
ترسیم IRR بر حسب زمان به مدیر نگهداری و تعمیرات اطلاع میدهد که وضعیت بازدهی سرمایهاش در هر مقطع از زمان چگونه است و پیش از آنکه خرج لحیم از قیمت آفتابه بالا بزند میتواند ماشین را از رده خارج کند .یکی از ماموریتهای مهم مهندسی نگهداری و تعمیرات در یک سازمان عبارت است از رصد پیوسته بازدهی سرمایه (=ماشین). شما مدیر محترم چقدر به ثبتLCC برای داراییهای سرمایهای سازمان خود اهتمام دارید؟
در صورت فقدان اطلاعاتIRR ، معیار معتبر دیگری برای خارج از رده کردن ماشین در دست نیست. در اینجا فرض بر این است که بهرهبرداری از ماشین با رعایت الزامات ایمنی انجام شده، برای ایمنی هزینه شده است، این هزینه ها ثبت شدهاند و تحت کنترل هستند.
خروج از سرویس به دلیل معیارهای ایمنی هم ممکن و متصور است. لازمه این امر بازرسی دورهای ناوگان است. عنصر اصلی در این بازرسی، شاسی ناوگان است. سایر زیرمجموعهها قابل تعویض هستند و سلامت و ایمنی آنها شاخص سلامت و ایمنی ناوگان نیست (9). بازرسی شاسی ناوگان بخشی از عملیاتی است که برای حفظ ایمنی آن روی دست گرفته میشود و هزینه آن ذیل عنوان LCC ثبت میشود. یک مدیریت نگهداری و تعمیرات ورزیده میتواند با ملاحظه هزینههای LCC به وضعیت ایمنی ناوگان نیز پی ببرد.
سومین دلیل برای خروج از سرویس ناوگان میتواند تحول در تکنولوژی باشد. کارکرد اصلی تکنولوژی کاهش هزینه است. سازندگان ناوگان، تکنولوژی جدید را به شرکتهای حملونقل عرضه میکنند و تلاش میکنند تا با محاسبات LCC مشتریهای خود را قانع کنند که استفاده از تکنولوژی جدید میتواند سرمایهگذاری انجام شده را با نرخ جذابتری برگرداند. شرکتهای حملونقل اگر قانع بشوند، بیدرنگ ناوگان قدیمی را کنار میگذارند و محصول جدید را بهکار میگیرند.چنین تجربهای در شرکتهای ریلی ایران وجود نداشته اما در اروپا معمول است. تعدادی از اقلام دسته دومی که به ناوگان ریلی ایران وارد شده است محصول تحول تکنولوژیک در شرکتهای اروپایی بوده اند(10).
جمعبندی و نتیجهگیری:
الف) ثبتLCC ابزاری را در اختیار سامانه نگهداری و تعمیرات یک شرکت قرار میدهد تا قبل از اینکه خرج لحیم از آفتابه بالا بزند، ناوگان را از سرویس خارج کند .با هدف صیانت از سرمایه شرکت. برای پیادهسازیLCC نیازی به نرمافزارهای پیچیده نیست. یک مدیر آگاه به اهمیتLCC لازم است و یک کارشناس دلسوز.
ب) ثبتLCC ابزاری را در اختیار شرکتهای حملونقل قرار میدهد که اگر تکنولوژی جدیدی به بازار عرضه شود بتوانند در مورد نرخ برگشت آن در مقایسه با ناوگان موجود تصمیمگیری کنند.
ج) ثبتLCC باید در همه طول عمر ماشین ادامه داشته باشد.از شروع بهرهبرداری تا اسقاط.
د) سن ماشین (ناوگان) به هیچ وجه ملاک مناسبی برای خارج از رده کردن آن نیست.
مراجع و زیر نویسها
1- این استاندارد هم اکنون تحت استاندارد بینالمللی ایزو معرفی شده است با کد : ISO TS 22163
2- مگر آنکه مشتری امتناع کند.
3- Reliabilit
4 - هزینه ایمنی را میتوان در هزینههای تعمیرات و نگهداری مستتر دانست اما به لحاظ اهمیت ایمنی در حملونقل ریلی و تاکید IRIS بر آن بهتر است تفکیک شود.
5- Internal Rate of Return
6- گاهی تغییراتIRR ناشی از تغییر در الگوی درآمد است که فعلاً مورد بحث این متن نیست.
7- Cash Flow
8- سرمایهگذاری اولیه برای تدارک ماشین را هم شامل میشود.
9- در این مورد مقاله زیر به همین قلم را ببینید: روش تشخیص واگنهای فرسوده / تین نیوز/۱۳۹۷/۰۴/۱۷ / کد خبر: 169373
10- دلیل نمیشود ناوگانی که در اروپا نرخ برگشت مطلوبی ندارد در ایران بازدهی خوبی نداشته باشد.