بازدید سایت : ۴۵۱۳۴

کرونا در بزنگاه حکمرانی

ادامه روند موجود می تواند منجر به آن شود که به ویژه بخش فقیر و کم درآمد جامعه، هم به دلیل نوع شغل، هم فشار مخارج زندگی که امکان تقبل هزینه های بهداشتی مرتبط با کرونا را ندارد، به سرعت به کانون اصلی ابتلا و انتقال بیماری تبدیل شود.

تین نیوز |

گسترش سریع ویروس کرونا، چالش های مهمی را برای کشور ما بوجود آورده است. مهار این مشکل به میزان قابل توجهی وابسته به همراهی آحاد مردم با درخواست ها و توصیه های مسئولان ذیربط  در زمینه تغییر در شیوه زندگی است. اعمال این تغییر در درجه اول نیازمند اعتماد و تکیه فراگیر به نظام تصمیم گیری است. علاوه بر آن،  مراعات های بهداشتی مورد نیاز، برای خانوارها پرهزینه و به ویژه برای قشر کم درآمد، بعضا غیر قابل تحمل است. ضمن آنکه، این مراعات ها مستلزم انجام کار کمتر و درنتیجه درآمد کمتر برای گروههای وسیعی از جامعه است که نهایتا به فشار بیشتر بر هزینه خانوار خواهد انجامید. عدم رعایت توصیه های ایمنی اما می تواند به گسترش غیر قابل کنترل بیماری بینجامد و گسترش زیاد بیماری علاوه بر فشارهای سنگین روحی، بار هزینه ای سنگینی را متوجه دولتی می کند که بدون کرونا هم دست به گریبان کسری بودجه سنگین بوده است.

در صورت مواجه شدن با چنین شرایطی، بلحاظ ملاحظات انسان دوستانه، کسی نخواهد توانست مانع از تامین پولی هزینه های سنگین بیمارستانی و غیر بیمارستانی این بیماری در مقیاس گسترده شود. این شرایط اقتصاد را به «کرونای تورمی» مبتلا خواهد کرد. تورمِ بیشتر، فشار هزینه ای سنگینتری را متوجه خانوارها می کند و در نتیجه سطح رعایت های بهداشتی کمتر و کمتر خواهد شد و این چرخه معیوب می تواند بدون انتها تا بروز یک فاجعه انسانی بزرگ ادامه پیدا کند. متوقف ساختن چرخه معیوب ذکر شده مهمترین اولویت کشور در شرایط کنونی است. اولین مانع دستیابی به این هدف، عارضه بزرگ موجود نظام حکمرانی یعنی ضعف شدید اعتماد به نظام تصمیم گیری در حوزه های گوناگون است که اینک در این عرصه حیاتی خود را به صورت یک آزمون بزرگ نمایان کرده است.

مشکل دوم، معیارهایی است که به غلط بر نظام اطلاع رسانی عمومی کشور و مصلحت اندیشی هایی که به رغم هزینه های سنگینی که بارها تحمیل کرده اما همچنان بر ادامه مسیر قبلی خود اصرار دارد حاکم است و بالاخره مانع سوم کیفیت ضعیف سیاستگذاری است که آنهم مشکلی مزمن و نهفته در ذات همه موضوعات است که آنهم اینک در این موضوع بسیار مهم نارساییهای خود را به نمایش گذاشته است. چنانچه خدای ناکرده، با زمینه ضعیف اعتماد به به نظام تصمیم گیری  از یکطرف و ضعف مالی دولت از طرف دیگر، به سمت آینده حرکت کنیم، «کرونای تورمی» گریبان کشور را خواهد گرفت که تالمات روحی ناشی از تبعات بیماری و بی ثباتی اقتصادی ناشی از تورم بالا را به دنبال خواهد داشت و مسلما به جدّ باید از آن دوری جست. در این مقاله به چگونگی اجتناب از کرونای تورمی پرداخته می شود. همانگونه که از عنوان مقاله پیدا است، کرونا هرچند بلای ناخوانده تعداد زیادی از کشورهای جهان محسوب می شود، اما این مشکل ناشناخته اینک در کشور ما در یک بزنگاه تاریخی حکمرانی ظهور کرده که یا می تواند به بهداشتی شدن شیوه حکمرانی بینجامد یا سرنوشت تلخی را برای مردم ما رقم خواهد زد. امید که چنین مباد.

 گسترش ویروس کرونا و چگونگی مقابله با آن، امروز به یک نگرانی جهانی تبدیل شده است. بخش بزرگی از جامعه جهانی که سالها به زندگی آرام و بدون اضطراب خو گرفته بوده امروز بیکباره با یک خطر بزرگ مواجه شده است. جامعه ایرانی نیز با وجود آنکه به حادثه خیزی و اتفاقات غمبار هولناکِ پیش بینی نشدۀ طبیعی و غیرطبیعی عادت دارد، از بروز این بیماری، مضطرب شده است. قاعدتا دوسه هفته اول(یعنی زمانی را که در آن به سر می بریم) دوره شوکِ روانی تلقی می شود، از عموم مردم خواسته می شود که از منزل خارج نشوند و ارتباطات بیرونی خود را به حداقل برسانند. اما اگر قرار باشد که این بیماری چند ماهی با جامعه ما در گیر باشد، از آنجا که بخشی شاید قابل توجه از مردم، شغل هایی دارند که حضور فیزیکی آنها را در محل کار اجتناب ناپذیر می کند، با طولانی شدن فرایند بیماری، به این جمع بندی می رسند که لازم است به منظور تامین معاش، روال شغلی متعارف خود را دنبال کنند. این اتفاق علی الاصول نوعی از مشاغل را بیشتر در بر می گیرد که در انتقال بیماری هم موثرترند. خارج شدن از شوک موجود دو سه هفته ای، قاعدتا می تواند منجر به گسترش بحران آفرین بیشتر بیماری شود.

در حال حاضر، نظام اطلاع رسانیِ رسمی، «همه جامعه» را مخاطب خود قرار داده و بطور مرتب، دستورالعمل های بهداشتی در مورد شستشوی دست و صورت و محدودیت در برقراری ارتباط با دیگران و غیره را تکرار می کند. اضافه بر این، بجز آمارهای مربوط به تعداد کل مبتلایان جدید، فوت شدگان و بهبودیافتگان، آنهم همراه با تلاش برای نوعی امیدآفرینی القایی، هیچ اطلاع جدیدی از طریق رسمی به مردم داده نمی شود. این خلاء اطلاع رسانی، بازار مکاره ای را در فضای مجازی بوجود آورده که در لوای آن، مردم بی پناهِ مضطرب و نگران، به گوشی های همراه خود پناه می برند و با دلهره، اطلاعات ضدو نقیض مربوط به چگونگی حفظ حیات خود و بستگان دلبندشان را جستجو می کنند. اما مشکل آنجا است که بسیاری از مواردی را که لازم است مردم در زندگی خود بکار بندند، مستلزم تغییرات اساسی در شیوه زندگی آنها است که اولا بخش بزرگی از آن مبتنی بر عادات بلند مدت شکل گرفته و بصورت غیرارادی بکار بسته و تکرار می شود، ثانیا این تغییر رفتارها بسیار پر هزینه است. انتظار اینکه «همه مردم» شیوه زندگی خود را بر اساس توصیه های مسولان تغییر دهند شاید خیلی واقع بینانه نباشد و اتفاقا چه بسا آنانی بیشتر این تغییر شیوه زندگی را اعمال کرده باشند که نه در گروه موثر در انتقال بیماری باشند نه آسیب پذیر از بیماری!

ادامه روند موجود می تواند منجر به آن شود که به ویژه بخش فقیر و کم درآمد جامعه، هم به دلیل نوع شغل، هم فشار مخارج زندگی که امکان تقبل هزینه های بهداشتی مرتبط با کرونا را ندارد، به سرعت به کانون اصلی ابتلا و انتقال بیماری تبدیل شود. نقاط حاشیه ای شهرهای بزرگ، روستاها و بخش های در اصطلاح جنوب شهری، می توانند مراکزی باشند که ویروس کرونا در آنجا سکنی گزیده و این هموطنان دردمند را که کانون آسیب های ناشی از تورم و بیماری نیز هستند به مامن خود تبدیل کند و بحرانی تاریخی را در سرنوشت مردم کشور ما رقم بزند. توجه داشته باشید که هرچند امروز مواجهه با این بیماری موضوعی مختص به کشور ما نیست، اما از آنجا که کانون اصلی این مواجهه بطور اجتناب ناپذیر دولت است و دولت نیز از قضا درآمدهای نفتی اش به حداقل رسیده و گرفتار کسری بودجه شدید است، ارائه خدمات به بیماران در مقیاس بزرگ و حواشی گسترده آن تنها از طریق تامین پولی منابع مالی مورد نیاز امکان پذیر خواهد بود.

چرخه ای که در این مسیر بکار می افتد به این صورت است که کرونا در کنار فقر به تکثیر بیماری خواهد انجامید و تکثیر بیماری به تورم بالاتر و تورم مجددا به تکثیر بیشتر کرونا و این آن چیزی است که می توان بر آن، «کرونای تورمی» نامگذاری کرد. از آنجا که احتمال داده می شود این بیماری چند ماهی گریبانگیر مردم کشورمان باشد، ضروری است چرخه مخرب ذکر شده متوقف شده یا حداقل از سرعت گردش آن کاسته شود. به همین منظر بنظر می رسد لازم است تغییراتی اساسی در دو زمینه در دستور کار نظام سیاستگذاری قرار گیرد: اول دگرگونی در نحوه اطلاع رسانی کرونایی در جهت اعتماد آفرینی بیشتر به نظام تصمیم گیری و دوم: تعیین گروههای هدف به عنوان جایگزینی برای مخاطب عمومی قرار دادن مردم در جهت افزایش اثربخشی توصیه های بهداشتی و پیشگیری از مواجه شدن با یک بحران در مقیاس بزرگ. در ادامه این نوشته به این دو تغییر پیشنهادی پرداخته می شود:

ما می توانیم جامعه را بر اساس دو معیار متفاوت دسته بندی کرده و بعد، تقاطع نتایج اعمال این دو دسته بندی را کنار یکدیگر قرار دهیم. بخشی از جامعه دارای نوعی از مشاغل هستند که نسبت به بقیه، سهم بزرگتری در «انتقال بیماری» دارند و گروه دوم را کسانی تشکیل می دهند که «آسیب پذیری» بیشتر دارند. طبیعی است اینها دو گروه متفاوتند. از سوی دیگر، بر اساس یک تقسیم بندی متفاوت، گروهی از جامعه، موضوع بیماری را با حساسیت بیشتر دنبال می کنند و مراعات های بهداشتی سخت گیرانه را پذیرفته اند. در حالیکه گروهی دیگر، به دلایل مختلف، از نظر رعایت ایمنی، یا قائل به سختگیری نیستند، یا نوع شغلی که دارند امکان مراعات بهداشتی را نمی دهد. برای یک باربر، مغازه دار، راننده، نانوا و غیره، اولا دورکاری بی معنی است و ثانیا، رعایت نکات بهداشتی در حدی که بتواند بطور موثر مانع از انتقال یا ابتلای به بیماری شود، شاید اساسا غیر واقع بینانه باشد. تقاطع این دو دسته بندی، گروههایی را به ما معرفی می کند که لازم است بطور مشخص و متمایز، مورد توجه قرار گیرند.

به عنوان مثال، گروههای موثر در انتقال بیماری که به توصیه های بهداشتی عمل نمی کنند یک گروه هدف مهم محسوب می شوند. لازم است به ترتیبی که در ادامه توضیح داده می شود گروههای موثر در «انتقال بیماری» و گروههای «آسیب پذیر»، از نظر صفات شغلی و جغرافیایی و جنسیتی و غیره، مورد شناسایی قرار گیرند و از این طریق در شرایط محدودیت منابع، در مورد آنها نوعی اولویت بندی اعمال شود.

در مورد گروههای آسیب پذیر، کدام ویژگیها هستند که مرگ و میرهای ناشی از این بیماری عمدتا آنها را شامل می شوند؟ سالمندان؟ کودکان؟ زنان؟ مردان؟ ساکنین در شهرهای بزرگ، متوسط یا کوچک یا روستاها؟ آیا الگوی مرگ ومیر در طول روزهای مختلف در حال تغییر است یا تکرار می شود؟ فوت شدگان را چه ترکیبی از مشاغل تشکیل می دهند؟ توجه داشته باشید که این اطلاعات در حال حاضر موجود است و دسته بندی، تحلیل و انتشار آن می تواند هم اعتماد آفرینی کند و هم در مهار مشکل بسیار موثر باشد. از آنجا که داشتن این اطلاعات می تواند در گروههای غیر مبتلای آسیب پذیر ایجاد حساسیت کند و آنها را به رعایت نکات ایمنی ترغیب نماید انتشار آنها نباید مشمول مصلحت اندیشی های سیاسی شود.

این موارد را شاید بتوان در زمره موضوعاتی تلقی کرد که به معنی واقعی کلمه، «حق الناس» هستند. از سوی دیگر، مبتلایان به بیماری که شناسایی شده اند تعداد قابل توجهی هستند که تحلیل ویژگی های آماری آنان نیز می تواند راهنمای بسیار خوبی هم برای ترغیب گروههای موثر در انتقال باشد هم برای سیاستگذاری. تعداد کسانی که هرروز به مبتلایان اضافه می شوند را چه کسانی با چه صفاتی تشکیل می دهد؟ کارگران؟ رانندگان؟ کارمندان؟ دانشجویان؟ دانش آموزان؟ روستاییان؟ شهرنشینان؟ با چه ترکیبی از زنان و مردان و کودکان و ......

دولت ممکن است تصور کند که انتشار تحلیلی آمار فوت شدگان و مبتلایان، مردم را نگران خواهد کرد. مثلا ممکن است تصور شود که اگر مشخص شود چند درصد از فوت شدگان یا مبتلایان از یک گروه سنی مشخص یا یک گروه شغلی مشخص یا ساکنان مناطق جغرافیایی مشخص هستند ممکن است آنها را دچار اضطراب کند. در نتیجه تلاش می کند از طریق محدود کردن دسترسی به این اطلاعات، مانع از گسترش نگرانی شود. اما واقعیت آن است که اولا این نگرانی بصورت فراگیر هم اکنون خود وجود دارد. ثانیا ارقامی در فضای مجازی جایگزین ارقام رسمی شده و به آنها استناد می شود که همان نقش را اما بدون داشتن هیچ پیامد مثبت ایفا می کند. همراه کردن گروههای موثر در انتقال بیماری و گروههای آسیب پذیر اتفاقا از طریق نگران کردن واقعی و نه کاذب آنان امکان پذیر است. توجه داشته باشیم که نگران شدن گروههایی از جامعه که باید هم نگران باشند و توصیه های ایمنی را بکار ببندند همراه با کاهش نگرانی گروههای وسیعی از جامعه خواهد بود که امروز بخاطر عدم دریافت اطلاعات صحیح در معرض انواع آسیب های روحی قرار گرفته اند. در حال حاضر، نگرانی و اضطراب منبعث از کرونا، خود را به این صورت بروز داده که هرکس بطور بالقوه خود را در معرض ابتلای به شکل وخیم بیماری می بیند.

به عبارت دیگر بخش بزرگی از جامعه، احتمالی یکسان و بالا به اینکه به بیماری مبتلا بشوند به خود نسبت می دهند. حاصل این شرایط حاکم شدن جو اضطراب عمومی بر مردمی است که طی ماههای مختلف سال 1398 مصائب عمیق اندوهباری را بصورت انباشتی سنگین، تجربه کرده اند. آنطور که گفته می شود این بیماری فعلا درمانی ندارد و لذا اصلی ترین موضوع بدون تردید پیشگیری از طریق مراقبت های بهداشتی از طرف مردم و ارائه خدمات بالینی از طرف دولت در بیمارستانها است. از آنجا که شیوه گسترش بیماری فراگیر است و تقریبا همه افراد جامعه را در بر می گیرد، پیشگیری از بیماری مستلزم ایجاد تغییر شیوه زندگی در بخش بزرگی از زندگی مردم است. مراودات شخصی، خانوادگی، اداری و اجتماعی امروز تحت تاثیر کرونا قرار گرفته است.

شاید یکی از مفیدترین اقداماتی که با بهره گیری از عطش زیاد مردم به دریافت اطلاعات می توان ارائه کرد ارائه جمعبندی های تحلیلی آماری، برای گروههای هدفی است که یا در گسترش بیماری نقش مهمی ایفا می کنند یا از آسیب پذیری بیش از دیگران برخوردارند. وقتی از یک طرف با این گزاره مواجه می شویم که برای کنترل بیماری تغییر شیوه زندگی مردم دارای اهمیت بسیار بالا است اما از طرف دیگر می دانیم که ایجاد این تغییر به سادگی امکان پذیرنخواهد بود، آنگاه می توانیم نتیجه بگیریم که در یک فرایند واگرا و بحران آفرین قرار گرفته ایم. چه می توان کرد؟ یکی از ضروری ترین کارها در چنین شرایطی، اولویت بندی گروههای مختلف اجتماعی از نظر درجه حساسیت آنها در گسترش بیماری است. بجای تمرکز بر همه مردم، می توان بطور خاص بر این گروهها متمرکز شد. اقدام ضروری دیگر اینست که گسترش جغرافیایی و زمانی بیماری را از طریق مدلسازی پیش بینی کرد و از این طریق به گروههای هدف اطلاعات مفید در جهت رعایت پیشگیرانه داد. این کارها را چگونه می توان انجام داد؟ از طریق تجزیه و تحلیل های آماری بیماران و فوت شدگان به ترتیبی که در ادامه به آن اشاره می کنم.

1. فوت شدگان

1.1. چه تعداد از فوت شدگان موجود و آنانی که هر روز اضافه می شوند (به تفکیک)، از کادر پزشکی و چه تعداد از مراجعین هستند.

1.2. چه تعداد از فوت شدگان دارای بیماری های زمینه ای و چه تعداد بدون بیماری های زمینه ای هستند( با تفکیک بر حسب نوع بیماری)

1.3. ترکیب شغلی، سنی و جنسیتی و جغرافیایی فوت شدگان چگونه است؟

به عنوان مثال اگر مشخص شود که 80 درصد فوت شدگان را گروههای سنی بالای 60 سال تشکیل می دهند که مثلا 70 درصد از این جمعیت هم دارای بیماری های زمینه ای با تمرکز به چند نوع خاص از بیماری بوده اند و از 20 درصد جمعیت زیر 60 سال فوت شده به عنوان مثال، در صد بالایی از کادر پزشکی بوده اند می توان برنامه های کاملا مشخص و موثری را برای کاهش مرگ و میز ناشی از این بیماری به اجرا درآورد.

2. مبتلایان

2.1. مهمترین مسئله در مورد مبتلایان اینست که بدانیم جه تعداد از افزایش آمارهای های روزانه «ابتلای جدید» است و چه تعداد،  «شناسایی جدید». تعداد ابتلاهای جدید، «دینامیک تغییرات» را نشان می دهد و تعداد مبتلایان موجود، اشاره به «گستره بیماری» دارد که هردو جنبه نیز مهمند. آمار منتشر شده ظرف روزهای اخیر، ارقام رشد نگران کننده  50 درصد و بیش از 80 درصد روزانه را نشنان می دهد. احتمالا بخشی (شاید بخش بزرگی) از این ارقام را کسانی تشکیل می دهند که مبتلا بوده اند و فقط به وسیله آزمایش شناسایی شده اند. این بسیار متفاوت از کسانی است که جدیدا مبتلا شده اند. این تفکیک البته کاری دشوار اما بصورت تقریبی شدنی است. نکته دوم آن است که مبتلایان موجود و مبتلایان جدید را به تفکیک سن و شغل و جنسیت و منطقه جغرافیایی سکونت دسته بندی کرده و اولا تغییرات آن در عرصه سیاستگذاری مورد استفاده قرار گیرد (که بسیار بعید می دانم درحال حاضر اینکار انجام شود)، ثانیا این ارقام بصورت روزانه و از طرق قابل درک برای عموم منتشر شود.

اگر بخواهم مطالب ذکر شده را جمع بندی کنم می توانم ذکر کنم که نظام حکمروایی در کشور ما دارای نارسایی های زیادی بوده که عوارض خود را در عرصه های مختلف بروز داده است. اما این نارساییها امروز در عرصه ای بروز کرده که از این ظرفیت برخوردار است که به یک فاجعه بزرگ انسانی منجر شود. این فاجعه بزرگ می تواند هزینه هایی غیر قابل تصور و تاریخی در پی داشته باشد. لذا به جرات چگونگی مواجهه با کرونا را می توان یک بزنگاه حکمرانی دانست. نظام تصمیم گیری می تواند با انتشار صحیح و شفاف اطلاعات مربوط به کرونا به شرحی که ذکر شد، هم اعتماد آفرینی کند هم به پیشگیری مقدم بر درمان نامعلوم کمک کند و هم به اثر بخشی بیشتر توصیه های پیشگیرانه کمک کند. ما در آینده نگری های 20 ساله و حتی فراتر، ید طولایی داریم. اما آنچه امروز به جد به آن نیازمندیم،  یک آینده نگری غیر رویایی و واقعی چند ماهه برای اجتناب از بروز یک فاجعه است. مطمئنا تعداد زیادی از افراد از جمله نگارنده این سطور که احساس نگرانی نسبت به پیامدهای ادامه وضع موجود می کنند آمادگی دارند تا در جهت اجرای آنچه در این نوشته آمد هرآنچه می توانند به خدمت بیاورند تا شاید بتوانند از فاجعه کرونای تورمی جلوگیری کنند.      

مسعود نیلی
مسعود نیلی
همیار تین
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.