◄ ژنرال ها در سازمان
مربیان ضعیف نمی توانند با ژنرال ها کار کنند (دعوای مایلی کهن و دایی را بیاد بیاورید) و کار به جایی می کشد که تیم، یا جای آن مربی است یا جای آن ژنرال ها .
یک تیم فوتبال را در نظر بگیرید. اگر در مقابل حریف، از روش های تکراری و قابل پیش بینی استفاده کند بدیهی است که حریف به راحتی دستش را می خوانَد و حمله هایش را خنثی می کند. رمز پیروزی، استفاده از روش هایی است که حریف پاتَک آن را نداند یا نتواند. (خلاقیت و قابل پیش بینی نبودن).
گاهی در تیم های فوتبال، بازیکنانی پیدا می شوند که به مدد تجربه یا تکنیک، روند بازی را برخلاف چیزی که تیم مقابل یا حتی مربی خودشان پیش بینی می کند، تغییر می دهند و حریف را غافلگیر می کنند. مانند مارادونا، پله، بکن باوئر، رومنیگه، شیرر، استویچیکف، کرویف و مِسی.
این ها همان ژنرال ها هستند و «مهارت» و «خلاقیت» ، دو ویژگی اصلی آنهاست.
همانطور که بارها دیده ایم، مربیان ضعیف نمی توانند با ژنرال ها کار کنند (دعوای مایلی کهن و دایی را بیاد بیاورید) و کار به جایی می کشد که تیم، یا جای آن مربی است یا جای آن ژنرال ها (آنچه بر سر رانیری در لسترسیتی آمد/ گاهی اسمش را می گذارند بازیکن سالاری).
اما مربیان قوی می توانند با این ژنرال ها کار و از آنها به خوبی استفاده کنند. مانند زاگالو، کارلوس آلبرتو پری یرا، هلموت شون، الکس فرگوسن و لوئیزانریکه.
برخی از مربیان، متخصص کار با ژنرال ها هستند. از جمله گواردیولا.
در همه سازمان ها هم افرادی پیدا می شوند که می توان به آنها عنوان ژنرال داد با ویژگی های زیر:
- فردی است که دارای سابقه و اهلیت و دارای حداقل یکی از قابلیت های فنی یا مدیریتی در سطح بالا.
- فردی است که به اتکای این قابلیت، اعتماد به نفس دارد و مدعی است.
- این فرد تئوری و ایده دارد و می تواند حرکات و روندها را مشاهده و تحلیل کند و همواره تدبیری در آستین دارد برای پیشبرد امور.
- این فرد استقلال رای دارد و زیر بار درخواست های نشدنی نمی رود.
- نمی شود به این فرد تحکم کرد.
کار کردن با ژنرال ها مهارت می خواهد.
برخوردی که مدیر ضعیف با ژنرال های خود می کند:
- باید این افراد را منزوی کرد.
- نباید به آنها اعتماد کرد.
- باید تحقیرشان کرد. اگر بشود به «سرجوخه» تنزل شان داد چه بهتر.
- باید به کارهای ضعیف و پیش پا افتاده گماردشان.
- باید آنها را زیر دست افراد ضعیف قرارداد.
- باید تمکین کنند والا باید شاخشان را شکست.
مدیر قوی با ژنرال های خود چه می کند؟
- از مشورت و تجربه شان استفاده می کند.
- از توان ارتباطی آنها بهره مند می شود.
- به ماموریت های مهم می گماردشان و افراد کم تجربه تر را به آنها می سپرد.
- به آنها اعتماد می کند. فرماندهی که به ژنرال هایش اعتماد داشته باشد ممکن است پیروز شود، اما اگر اعتماد نداشته باشد محکوم به شکست است.
- یکی از ویژگی های مدیران قوی«ژنرال پروری» است (در مقیاس کوچکتر، اسمش می شود جانشین پروری).
توصیه به مدیران: مایلی کهن بودن خیلی بد است. اگر گواردیولا نیستید، حداقل لوئیزانریکه باشید.
* کارشناس حمل و نقل
خوب که چی؟
یادم میاد که اولین بار آقای مهابادی از لفظ ژنرال در سخنرانی خود در جمع کنترلرها استفاده کرد و واقعا هم معتقد بود و هم اجرایش کرد. خیلی مدیران نالایق را کنار زد و جای آنها ژنرال ها را گذاشت اما متاسفانه بیشتر ژنرال ها، شکلی بودند و محتوا و.مردانگی نداشتند. همین ژنرال های ظاهری، کمترین حمایت را از او دریغ کردند و شرایط را برای حاکمیت سرجوخه هایی مثل امیر مکری و امیرانی که اتفاقا اسما امیر و ماهیتا برده بودند فراهم کردند که این امیران ...هم با پول پاشی بین کارمندان ژنرال های ظاهری را همراه خود کردند و برای افزایش زمان مستی خود اموال و املاک شرکت را به این و آن بخشیدند. معتقدم که اهالی هوانوردی عموما سرجوخه هستند و ژنرال ها همانها بودند که حذف شدند.
ژنرال های واقعی، عابدزاده و باقریان و مهابادی بودند که پای آرمان خود ایستادند و حذف شدند اما عملکرد آنها و آثارشان ماند که یکی از آنها نشان دادن ژنرال های بی هویت و ظاهر فریب بود.
آقای قصابیان هم نقال تاریخ ژنرال ها شوند بهتر است.
سلام. بنده با این افرادی رو که نام بردید آشنایی ندارم و " ژنرال " رو از کسی وام نگرفته ام. موفق باشید .
آقای قصابیان شما در کدام صنعت کار میکنید که بزرگان آن را هم نمیشناسید؟ این نفرات شناسنامه صنعت هواپیمایی هستند. آقای عابدزاده را هم باید پدر صنعت نامید.
کسی که عابدزاده را نشناسد، اهل صنعت هوانوردی نیست. حتی خیلی از مردم عادی هم ایشان را میشناسند.
مثلا این خبرگزاری صنعت حمل و نقل و این صفحه صنعت هوانوردی است.
سلام. من در حمل و نقل ریلی کار میکنم و این صفحه حمل و نقل هوایی نیست. موفق باشید .