بازدید سایت : ۷۲۴۸۷

◄ تشکل ­ها و کانون ­ها، ضرورت اجتناب ­ناپذیر امروز حمل ­و نقل کشور

در کشورهای توسعه یافته، انواع تشکل­ های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، هرکدام به سهم خود نقش مؤثری در توسعه­ همه جانبه­ کشور ایفا می­ کنند.

تین نیوز |

در کشورهای توسعه یافته، انواع تشکل­ های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، هرکدام به سهم خود نقش مؤثری در توسعه­ همه جانبه­ کشور ایفا می­ کنند.

  • از یک سو، خواسته ­های منطقی اعضای خود را تدوین و به مدیران اجرایی انتقال می ­دهند.
  • از سوی دیگر، اطلاعات لازم را جمع­ آوری و در اختیار اعضا قرار داده، تا اعضا با آگاهی کافی ادامه مسیر دهند.

اما متاسفانه در کشور ما به لحاظ نبود تشکل­ های کارا و اثر بخش، اغلب قوانین و مقرات در پشت درهای بسته و بدون توجه به نظرات تشکل ­ها تدوین می ­شود. لذا‌؛ مهم­ترین اقدام و اولویت اصلی، وجود تشکل­ های صنفی و تخصصی موثر و فراگیر در کشور است تا بتوان با ایجاد کارگروه های مختلف برای بحث، بررسی و تدوین مقررات مناسب، شرایط مطلوبی را برای انجام فعالیت ­ها فراهم آورد. کارگروه ­هایی نظیر؛ تشکل­ ها (سازمان­ های مردم نهاد)، توسعه، توقعات و انتظارات ( خواسته ­ها )، تعامل، تکامل، آموزش، سازماندهی، ظرفیت سازی، هدایت و برنامه ریزی، اطلاع رسانی، حمایت، مطلوبیت، ارتقای جایگاه و‌...‌.

نگارنده طی سه و نیم دهه فعالیت مرتبط و دو دهه بررسی و مطالعات کتابخانه ­ای و میدانی، به ضرورت ­های بسیار مهم پرداختن به این موضوع پی برده است. لیکن‌؛ کسانی که در مقام تصمیم ­سازی و یا تصمیم­ گیری هستند، به دلایل مختلف که از حوصله­ این یادداشت بیرون است، به آن نپرداخته ­اند. در طی این مدت کرارا سوالات و ابهاماتی مطرح شد که بهتر است ورود به بحث با پرسش و پاسخ ­هایی که در این خصوص مطرح شده، آغاز شود.

پرسش اصلی این است‌؛ گاهی سوال می­ کنند شما به دنبال چه چیزی می­ گردید ؟ در پاسخ باید گفت‌؛ موارد زیر حلقه ­های گم شده­ این مسیر و نیاز اساسی طرح سوال یاد شده است؛

  1. شناسایی ظرفیت ­های بلا استفاده و یا کم بازده جامعه صنفی
  2. شناخت موانع و مشکلات بر سر راه تشکل ­ها و رفع مشکلات مرتبط
  3. زمینه­ سازی برای استعداد یابی، خود باوری، توسعه­ فعالیت و مشارکت فراگیر تشکل­ های صنفی

پرسش دیگر این­که، چگونه می ­توان به این اهداف و برنامه­ ها دست یافت؟ بدیهی است که با درک و فهم عمیق این نیاز در بخش خصوصی، ساختار مناسب و تشکیل کارگروه ­های مورد اشاره و فعال ­سازی این تشکل ­ها، می توان نقش تعیین کننده ­ای در این عرصه ایفا کرد‌.

همچنین می­ پرسند؛ این تشکیلات به چه کاری می ­آید؟ چقدر طول می­ کشد، به درد چه کسانی و چه چیزی می خورد؟ می ­خواهید به کجا برسید ؟ هزینه و بودجه اش از کجا تامین می ­شود؟  چه کسانی حمایت می ­کنند؟ شما چه مسئولیتی در قبال آن ­ها دارید ؟ وضع موجود چگونه و تا چه اندازه قابل اصلاح ، تکمیل و یا پذیرش تغییرات است ؟ و سوالاتی از این قبیل‌.

قدر مسلم این که‌؛ در شرایط موجود، رابطه این تشکل­ ها با دولت، از یک دستگاه دولتی به دستگاهی دیگر، متفاوت و نسبتاً سلیقه ­ای است. این در حالی است که تشکل­ ها به شرط حفظ استقلال خود، خواستار همکاری با دولت هستند. ضمناً تشکل­ ها رابطه مطلوب را در همکاری و اعتماد دو طرفه، تقاهم متقابل و شفاف با گفتگوهای منطقی و غیر ابزاری نگاه کردن به ایشان و سایر موارد مشابه می­ دانند. مطابق الگوهای نوین کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، امروزه اغلب مسئولان و کارشناسان خبره به این باور رسیده­ اند که تشکل­ ها می­ توانند تاثیرات شگرفی در فرایند تحولات و گرایش افکار عمومی و حتی نقش آفرینی دولت ­ها ایفا کنند. اما به دلیل تغییر و تحولات وقت و بی ­وقت مدیران تراز اول، آن یکپارچگی و همت والایی که ضرورت اعمال این تحولات است، در دولتمردان مشاهده نمی ­شود. البته تشکل ­ها زمانی موثرتر خواهند بود که پوشش وسیع و کمیت بزرگی از جامعه و تشکل­ ها باشند و با افزایش توانمندی­ های تخصصی بتوانند خدمات مفیدی را ارائه کنند. به ­خصوص این که دقت در انجام امور و پایگاه مردمی نیز داشته باشند.

به­ نظر می ­رسد این تشکل­ ها با کمبودها و مشکلاتی رو به ­رو هستند که برای ایفای نقش واقعی خود، ضرورت دارد این موانع از سر راه ایشان برداشته شود؛

  1. چون از حمایت­ های دولتی برخوردار نیستند، عمدتا گرفتار ضعف امکانات و بنیه­ مالی هستند. نتیجه این که‌؛ هرگز نتوانسته ­اند برنامه ­های خود را به خوبی و فراغ بال و آسودگی خیال دنبال کنند.
  2. به رسمیت نشناختن تشکل ­ها از سوی دولت، یکی دیگر از کمبودها و مشکلات سر راه آنان است. برخلاف عرف بین­ المللی، وظیفه­ ذاتی و قوانین مصوب داخلی، عموما دولت­ ها ، نهادهای مستقل را مزاحم سیاست­ های خود می ­دانند. لذا‌؛ آن­ها را ضعیف نگه می­ دارند و با آنان همکاری لازم را ندارند و گاهی نیز از ارائه­ هرگونه کمک خودداری می­کنند.
  3. جدا از مشکلاتی که دولت و جامعه بر این تشکل­ ها تحمیل می­ کنند، برخی مشکلات درونی مانع رشد و پیشرفت آن­ هاست. رقابت ناسالم و خودخواهی، آن­ ها را ناکارآمد می ­کند و اعتبار تشکل­ ها را در میان افکار عمومی کاهش داده و میزان همکاری اعضا و مردم با آنان را کم می ­کند.
  4. گم کردن اهداف، از مشکلات دیگر تشکل ­هاست. گرفتاری در مسائل حاشیه ­ای و افتادن در دام روزمرگی، بعضا تشکل­ ها را به پاتوقی برای دید و بازدیدهای بی ­هدف تبدیل کرده که نه برای اعضا مفید فایده است و نه برای جامعه و مردم. کم ­کم برخی از این تشکل ­ها به مجموعه ­ای از اعضای بی ­انگیزه و مکانی برای اتلاف وقت تبدیل شده است.
  5. به دلیل درگیر نشدن با مشکلات و معضلات روز جامعه و حوزه تخصصی خویش، اغلب تشکل ­ها برای مقابله با کجی­ ها و ناراستی ­ها، از تجربه بالایی برخوردار نیستند. ضعف آموزش، ضعف ارتباطات و نو پا بودن، بزرگ­ ترین دلایل این معضل است. لاجرم تشکل ­ها برای تحقق اهداف، نیازمند صرف انرژی و هزینه­ بالاتر از استانداردهای معمول دنیا هستند و همین باعث انحراف از اهداف، درگیری ­های داخلی، کاهش اعتبار عمومی و احیانا فروپاشی می ­شود.
  6. به دلیل نو پا بودن، بسیاری از تشکل ­ها برای عموم جامعه صنفی و حتی اعضا ناشناخته مانده ­اند. فلسفه­ وجودی تشکل ها، اهداف و اهمیت شان ناشناخته و مجهول است. مردم اطلاعات زیادی در مورد تشکل­ ها ندارند و میزان مفید بودن آن­ ها را نمی­ دانند. در نتیجه‌؛ ارتباط با مردم کمرنگ شده و از حمایت­ های  مادی و معنوی مردم برخوردار نیستند‌. در نتیجه؛ نمی­ توانند در راستای نیازهای جامعه و آن طور که لازم است، به مردم ارائه خدمت کنند و جامعه صنفی هم نمی ­توانند به­ سادگی از این فرصت امتیاز بگیرند‌. به همین دلیل، حمل ­و نقل به ­طور دائم آبستن ایجاد هر نوع مشکل برای مردم است.
  7. ضعف آموزش نیز دردسر دیگری برای تشکل­ هاست. آموزش مناسب برای اکثر موسسین و اعضای تشکل­ ها داده نشده است. تشکل­ ها تنها یک مجوز اخذ کرده و سپس رها شده­ اند. لذا‌؛ اعضا و خود تشکل­ ها نمی­ دانند اهمیت کار آنان در چیست و چگونه باید فعالیت کنند. حدود اختیارات و وظایف قانونی آن­ ها چیست ؟ و‌... !

این سردرگمی موجب دلسردی اعضا و اتلاف وقت و انرژی و در نهایت بی­ اعتباری آنان می­ شود.

  1. عموما تشکل­ ها از ضعف ارتباطات رنج می­ برند. آن­ ها غالبا ارتباطات کمرنگی با یکدیگر و نیز با مراکز اطلاعاتی و پژوهشی دارند‌. به همین دلیل کارآیی و توانمندی ­های آنان به شدت کاهش می­ یابد و داشته های علمی ایشان کهنه و ناکارآمد می­ شود.
  2. ما هنوز روحیه­ کار جمعی و مشورت پذیری را به دست نیاورده­ ایم. فرهنگ تکثرپذیری و روحیه تحمل مخالف برایمان جا نیفتاده و تشکل ­ها از این بابت مشکلات فراوانی دارند. به عبارتی، روحیه­ خود محوری و خود برتر بینی بر تصمیمات شورایی غالب و ظرفیت مخالف پذیری نیز کم و تشکل­ ها را دچار اختلاف های مخرب و بیهوده می­ کند.
  3. ضعف خلاقیت و نوآوری: بعد از مدتی فعالیت اغلب تشکل ­ها در مسائل روزمره گرفتار شده و بدون بهره وری به یک تشکیلات خنثی و بدون برنامه تبدیل می­ شوند. رویارویی با مشکلات و ارائه راه حل برای غلبه بر آن، نیازمند فکر خلاق و نوگرا است.
  4. وابسته شدن به دولت: وابستگی به دولت، استقلال آن­ ها را از بین می ­برد. انگیزه ­های مالی، حس قدرت طلبی یا ملاحظات سیاسی، سبب وابستگی به دولت می­ شود و اکثر تشکل ­ها گرفتار آنند.
  5. یکی دیگر از مشکلات و ضعف­ های تشکل­ ها، تعدد مراکز صدور مجوز فعالیت است که موجب سردرگمی و مبهم بودن حدود و اختیارات تشکل ­ها شده و می ­شود. هر مرجع برای آن دسته از تشکل هایی که خود مجوز داده، احترام قائل است و فقط آن­ها را به رسمیت می­ شناسد و این عیب بزرگی است که همه را گرفتار کرده است.

چه باید کرد و چگونه اصلاح کنیم؟

با توجه به ضعف ­های مورد اشاره و مشکلات دیگری نظیر‌؛ نبود توان مالی، حضور نداشتن در سیاست­ گذاری­ ها، نبود آگاهی کافی نسبت به اهداف، خود بزرگ­ بینی دولت­ مردان و مداخله­ دولت در امور تشکل­ ها، قوانین غیر شفاف، بعضا نگاه ­های امنیتی، نقص قوانین و مقررات و ضعف در اجرای آن­ ها، بروکراسی اداری، تنگ نظری، کم­ تجربگی، فقدان استراتژی مشخص، تفکر هدایتی دولت به جای حمایتی، رابطه­ مرید و مرادی با دولت، هراس از تشکل­ ها به عنوان بخش مزاحم، نداشتن آشنایی کافی تشکل­ ها با قوانین و مقررات، بی اعتمادی و سوء ظن نسبت به هم، وجود قوانین و مقررات دست و پا گیر، رابطه ­های سلیقه ­ای، فرمایشی، آمرانه و تحکم ­آمیز، تمرکز عمده تشکل­ ها درکلان شهرها، ضعف بهره­ گیری از متخصصان و کارشناسان، نبود منابع مالی، فنی و حمایتی از سوی دولت، نبود اعتقاد مدیران دولتی به فعالیت تشکل­ ها، نبود شفافیت قوانین و مقررات در خصوص نظارت بر تشکل ها، تازه کار بودن اغلب تشکل­ ها و‌...، لازم است به باز طراحی تشکیلات، شرح وظایف و اختیارات، جمع ­آوری اطلاعات، تامین چگونگی منابع، اعتبارات و هزینه ها، ایجاد انگیزه برای پذیرش مسئولیت ­ها، آموزش و سازماندهی نیروها، دسته ­بندی مشکلات، توقعات و انتظارات، دفاع از حقوق قانونی تشکل ­ها، تدوین و تنظیم آئین ­نامه ­ها و دستورالعمل­ های اجرایی هماهنگ برای تشکل ­ها، برگزاری همایش ­ها و نشست ­های فنی و تخصصی و تهیه­ برنامه های مورد نیاز برای تقویت و توسعه­ کمی و کیفی تشکل­ ها و نیز توانمند سازی آن ­ها در مرحله­ اول و ایجاد خدمات رفاهی و باشگاه بزرگ برای آن­ ها پرداخت.

ادامه دارد‌...

 

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • ناشناس پاسخ

    سلام شب بخیر
    اظهارات حضرت عالی �صحیح می‌باشد انشاالله گوش شنوایی پیدا شود

  • ظفرعظیمی مهر پاسخ

    کاری با انجمن کامیونداران ندارم اما انجمنی‌به نام رانندگان غیرقانونی است چون شخصی که رییس میشود دیگر راننده نیست وتبدیل به یک رییس آقا بالاسر و تافته جدابافته میشود حق امضای طلایی رانت فساد نفوذ وهرجنایتی میکند تا صندلی ریاست خود را حفظ کند وهرگز هیچ انجمنی بنام رانندگان کوچکترین کاری برای رانندگان انجام نداده اند من ثابت میکنم‌هیچ کار بدرد بخوری جز فسادمالی وفروش روغن سهمیه ولاستیک دولتی و ارز دولتی همه ی کارمندان ورییس انجمن رانندگان‌را میلیارد کرد.ما انجمن رانندگان نمیخواهیم باید منحل شود