◄ ویژگی مدیران شایسته و کارآمد در صنعت دریایی
اصلاح ساختار و در بخشهایی، بازبینی و اصلاح وظایف ذینفعانی که نقش مهم و تاثیرگذاری در توسعه صنعت دریایی ایران (بازرگانی و تجاری) دارند، از ضروریات امروز این صنعت به شمار میآیند و این مهم تا زمانیکه روند انتخاب مدیران کلیدی در این صنعت تخصصی و راهبردی، مورد بازبینی و اصلاح توسط خبرگان دریایی کشور قرار گیرد، تحقق نخواهد یافت.
اصلاح ساختار و در بخشهایی، بازبینی و اصلاح وظایف ذینفعانی که نقش مهم و تاثیرگذاری در توسعه صنعت دریایی ایران (بازرگانی و تجاری) دارند، از ضروریات امروز این صنعت به شمار میآیند و این مهم تا زمانیکه روند انتخاب مدیران کلیدی در این صنعت تخصصی و راهبردی، مورد بازبینی و اصلاح توسط خبرگان دریایی کشور قرار گیرد، تحقق نخواهد یافت.
انتصاب مدیران ارشد (مدیرعامل، معاونان مدیرعامل، رئیس و معاونان ایشان) با سابقه عملیاتی مرتبط ولی فاقد تجربه و تحصیلات آکادمیک (تحصیل در دانشگاههای معتبر بینالمللی و کسب تجربه از محل اشتغال در شرکتهای معتبر بینالمللی) در حوزه مدیریت راهبردی در پستهای ارشد مدیریتی، انتصاب مدیرعامل یا رئیس بدون سابقه عملیاتی مرتبط ولی دارای سابقه و تحصیلات آکادمیک در حوزه مدیریتهای راهبردی و کلان (البته تحصیل در دانشگاهها یا موسسات آموزشی دارای رتبه بندی جهانی نه چندان معتبر و نیز دارای سابقه کاری در شرکتها یا سازمانهای با عملکرد فنی و اقتصادی متوسط و ضعیف و پر اشکال) در پستهای ارشد مدیریتی و در آخر انتصاب مدیرعامل یا رئیس بدون سابقه عملیاتی مرتبط و بدون سابقه و تحصیلات آکادمیک در حوزه مدیریت راهبردی در حوزه صنعت دریایی، سالهاست که در بخشهایی از صنعت دریایی تجاری ایران قابل مشاهده و تأمل است.
رویه معیوب و مزمنی که سبب گشته تا شایسته سالاری و مشارکت حداکثری نخبگان دلسوز در مسیر توسعه این صنعت بینالمللی و اشتغال زا، شکل واقعی به خود نگیرد و ترک فعلها و قصورها بیش از پیش ظهور یابند.
از شاخصهای شناسایی اینگونه مدیران یا روسا، میتوان به عدم تمایلشان به پاسخگویی در برابر منتقدان عملکردشان در حضور خبرنگاران، علاقهمند به حضور در رویدادهای بینالمللی خارج از کشور ولی بی ثمر برای کشور، اشتیاق زیادشان به مونولوگ به جای دیالوگ، عدم اعتقادشان به ارائه گزارشهای هزینه و فایده طرحها یا پروژهها و نیز مزیتهای رقابتی طرحها (در قیاس با رقبای داخلی، منطقهای و بینالمللی) به علاقه مندان و مردم سراسر کشور، البته در این مورد به خصوص، مدیران دستگاههای دولتی یا حاکمیتی مد نظر میباشد، عدم تمایلشان به حضور در مناظرههای تخصصی دریایی، تمایل به تشکیل حلقههایی بسته از همفکران و فرمانبرداران محض در اطرافشان، عدم تمایلشان به ورود در بحثهای چالش برانگیز مربوط به کسب و کارشان، عدم تمایلشان به داشتن نشستهایی با متخصصان و کارشناسانی که در زیر مجموعه تحت امر آنها شاغل نیستند، اشتیاق وصف ناشدنیشان در خصوص اطلاعرسانی گسترده از اقدامات کوچک و کم ارزششان با توسل به سیاست تقسیم یک طرح یا پروژه به بخشهای کوچکتر در غالب افتتاح بخشهای کوچکی از کل طرح برای بهرهبرداری و از طرفی اشتیاقشان به اطلاعرسانی گسترده در فاز آغاز یک طرح یا پروژه در غالب کلنگ زنی یا امضا تفاهمنامه یا قرارداد، البته این بار با آب و تابی فزاینده، طوری که کل طرح یا پروژه را محور اظهاراتشان قرار میدهند و نه بخش بخش طرح یا پروژه را، چرا که مبادا این اقدام افتتاح یا امضا تفاهمنامه یا قرارداد آنها برای شروع یک طرح یا پروژه در نگاه مخاطب کم ارزش جلوه کند و در پایان، اشتیاق و مهارتشان به ربط دادن ترک فعلها و کوتاهیها در زمان مدیریتشان به عوامل خارجی از جمله تحریمها را (مستقیم و غیر مستقیم) نام برد.
مدیران و روسایی که سابقه عملیاتی یا کار اجرایی داشته و بالطبع اهداف و برنامههای آنها، زمانی که در پستهای مدیریتی کلان قرار میگیرند برگرفته از سوابق عملیاتیشان است و محدود به تجربیات برگرفته از آنهاست. گذراندن دورههای مدیریت راهبردی در موسسات و دانشگاههای معتبر بینالمللی و نیز داشتن سوابق مدیریتی در سطوح میانی در کنار سوابق عملیاتی و اجرایی درخشان در صنعت دریایی، به ایشان کمک میکند تا در پستهای بالاتر و حساستر با بینشی نظاممند، جامع و به هم پیوسته به موضوعات نگاه کنند و سپس در صدد حل مشکلات یا تقویت عملکرد فنی و اقتصادی مجموعههایشان برآیند. به تعبیری مدیران یا روسای کارآمد و شایسته، هم دانش برگرفته از تجربیات عملیاتی را دارند و هم علم و دانش مدیریت راهبردی به روز با محوریت توجه همزمان به تغییر و تحولات جهانی، داخلی و منطقهای.
فقدان بینش نظاممند، جامع و یکپارچه مدیران ارشد یا روسای تصمیمگیر به صنعت دریایی تجاری در زمانیکه مناصب مدیریتی کلان را عهدهدار میشوند، سبب میشود تا اهداف، سیاستها، طرحها و برنامههای توسعهای اولاً به درستی تدوین نشوند ثانیاً در فاز تصویب و سپس اجرا، علی رغم تلاشها و صرف هزینههای گزاف، با چالشهای اساسی مواجه گردند. چالشهایی که به قدری تاثیرگذار و گسترده هستند که حذف طرحها و اقدامات را میتوان برایش متصور بود. به بیانی دیگر، طرحها و برنامهها به منظور دستیابی به اهداف و همراستا با سیاستهای تدوینی، و نیز حتی قوانین حمایتی مصوب در نهاد قانونگذاری، قابلیت اجرا شدن را نخواهند داشت.
شناسایی و بهرهبرداری هوشمندانه از ظرفیتهای بینالمللی منتج از اجرای طرحها و برنامههای جهان شمول سازمان ملل متحد و نهادهای زیر مجموعه آن، موضوع مهم دیگری است که میبایست در دستور کار مدیران و روسای کارآمد شاغل در بخشهای مختلف صنعت دریایی کشور قرار گیرد. چرا که در غیر اینصورت و با توجه به ماهیت بینالمللی بودن این صنعت، فرصتهای ارزشمند به تهدیدهای فزاینده و مخرب تبدیل میشوند و نزول جایگاه و نقش ذینفعان صنعت دریایی بازرگانی ایران در گستره بینالمللی و منطقهای را در پی خواهد داشت.
از منظر مدیران یا روسای کارآمد و شایسته، استفاده حداکثری از داشتهها بر توسعه خدمات و زیرساختهای جدید، اولویت بیشتری دارد، به ویژه در زمان اعمال انواع تحریمهای ظالمانه بر علیه کشور، تفکر در حوزه مزیتهای رقابتی طرحها یا پروژهها و نیز توجه کافی به سیاست هم افزاری و مشارکت حداکثری کارشناسان و نخبگان در پیشبرد طرحها و برنامهها، جزو دغدغههای اصلی این تیپ از مدیران است و نیز بها دادن به تحقیقات و پژوهشهای ارزشمند و کاربردی از ویژگیهای این دست از مدیران یا روسا میباشد.
مدیران یا روسای شایسته و کارآمد، کنشگری و ورود حرفهای و حساب شده به چالشهای منطقهای و بینالمللی به منظور شناسایی و بهرهبرداری از فرصتهای موجود در آن را بر انفعال و واکنش در برابر تحرکات داخلی و خارجی ترجیح میدهند و در این مسیر سخت و دشوار، قادر هستند تا با پیشبینیهای کمنقص، در برابر تحرکات و اقدامات بعدی رقبا، دست برتر را داشته باشند و بازیگر اصلی و تاثیرگذار میدان باشند.
شجاعت و درایت مدیران یا روسای کارآمد و شایسته، سبب میشود تا اصلاحات و اجرای اقدامات هوشمندانه و پر ثمر در کوتاهترین زمان ممکن و با حداقل هزینه و چالش به سرانجام برسد. اصلاحاتی که تسهیل کسب و کار محور تمامی فعالیتها میگردد و در این راستا تلاش میشود تا با حذف مجوزهای بی ارزش و ناکارآمد و بوروکراسیهای اداری پیچیده و بیثمر که برآمده از عدم شناخت مسئولان مربوطه از تحولات بازار در گستره منطقهای و بین المللی است، شرایط شکوفایی و توسعه را برای تک تک فعالان و علاقهمندان جدیدالورود فراهم نمایند.
توجه به تقویت نقش و جایگاه انجمنها و موسسات غیر دولتی، اتحادیهها و سندیکاهای مرتبط با کسب و کارهای دریایی در گستره بینالملل را از پیش نیازهای توسعه صنعت دریایی کشور میدانند و تعامل و استفاده حداکثری از ظرفیتهای موجود در این نهادهای عمومی غیر دولتی را محور تمامی تصمیمهای کلان و خرد خود قرار میدهند.
مدیران و روسای شایسته و دوراندیش دریایی، به مدیریت ریسک و مدیریت دانش (به معنای واقعی آن) در ساختارهای سازمانیشان و نیز در طرح و پروژهها، اهمیت ویژهای میدهند و شناسایی و ارزیابی ریسک تا پیش از آغاز هر طرح یا پروژهای را پیش نیاز کلیدی توفیق در آن پروژه میدانند و اجرایی سازی مدیریت دانش در فرآیندهای کاری و پروژهای تا تکمیل دانش افزار مربوطه در پایان کار را از وظایف اصلی و پر اهمیت خود میدانند، چرا که این مهم، پایه و اساس انتقال صحیح دانش و فناوری محسوب میشود.
به امید روز که شاهد حضور مدیران و روسای شایسته و کارآمد بیشتر در بخشهای مختلف صنعت دریایی تجاری ایران باشیم.
* کارشناس صنعت دریایی
درود به اقای مهندس بیگی.
حرفی که درست است جای هیچ گونه اما و اگری نیست. عده ای مانع این نگرش و گفتمان مطالبه گری میشوند و بسیاری از مدیریتها پاسخگوی تصمیماتشان نیستند .در بسیاری از حوزه ها به خصوص همین صنعت دریایی شاهد اقدامات و تصمیمات خلق الساعه بوده ایم که گوش شنوایی به نظرات کارشناسان دلسوز و نخبه وجود نداشته و صرفا بر اساس منافع شخصی یا گروهی بوده و نه منافع مملکت .
سپاس از اقای مهندس علی بیگی عزیز و خداقوت کارشناس و پژوهشگر پرتلاش صنعت دریایی ایران
باور بفرمایید این یادداشت دقیق جنابعالی، دل خیلی ها را شاد کرد. شاد از این منظر که هنوز در کشور عزیزمان ایران، کارشناسان دلسوز و باسوادی وجود دارند که تیزبینانه تحولات صنعت دریایی کشور را رصد می کنند و شجاعانه و منصفانه و عالی نقد.
سلامتی و پیروزی برای جنابعالی از خدواند متعال مسئلت دارم.
به موضوع مهمی پرداخته شده ولی کو گوش شنوا ! متاسفانه مسئولان کنونی و قبلی به دلیل اینکه دانش کافی از صنعت حمل و نقل دریایی ندارند، این صنعت را به حال خودش رها کرده اند.