بازدید سایت : ۴۵۱۳۴

◄ ناوگان ساز ریلی، متولی داخلی سازی قطعات نیست!

شرکت حمل و نقل فقط متولی حمل و نقل بار و مسافر است و نگهداری از ناوگانش و ایمنی سیر ناوگانش و تامین زیر مجموعه ها از ارزان ترین و سریع ترین منابع.

تین نیوز |

الف) محاسبه درصد داخلی سازی: در یک شرکت ناوگان ساز، پس از مرحله طراحی و مهندسی، از کارخانه انتظار می رود بدنه (شاسی و اتاق) را تولید کند. می ماند تعداد زیادی تجهیزات که باید تامین شوند و نصب بشود روی بدنه (بوژی، چرخ ومحور، قلاب، تهویه، موتور، تراکشن موتور، سیستم کنترل و راهبری، دکوراسیون داخلی و . . . ). داخلی سازی یعنی اینکه اینها از داخل تامین بشوند.

آیا اگر تامین کننده، این تجهیزات را از خارج وارد کند و به صورت ریالی به کارخانه بفروشد اینها داخلی محسوب می شوند یا خارجی؟ اگر داخلی محسوب می شوند طبعا درصد داخلی سازی می شود 100 درصد که البته هیچ ارزشی ندارد و لوث کردن مفهوم داخلی سازی است. اما اگر خارجی محسوب می شود، درصد داخلی سازی به بدنه و شاسی محدود می شود.

آیا اگر تامین کننده، بخشی از تجهیرات را به روش بالا از خارج تامین کند و بخش دیگر را از تولید کننده داخلی به صورت ریالی بخرد (مثلا از بوژی ساز ایرانی) وبه کارخانه بفروشد، اینها داخلی محسوب می شوند یا خارجی؟ پاسخ بستگی به این دارد که تولید کننده داخلیِ بوژی، زیر سیستم های مجموعه اش (مثلاً ویلست(1)) را از داخل تامین می کند یا از خارج؟ اگر بوژی ساز، این تجهیز را وارد کند و روی بوژی ببندد، خارجی محسوب می شوند و در صد داخلی سازی بوژی پایین می آید و اگر این تجهیز را از ویلست ساز داخلی تامین کند درصد داخلی سازی بالا می رود.

بیشتر بخوانید:

تکنولوژی قابل انتقال نیست

حالا می توانیم یک پله دیگر ریز بشویم و روی ویلست تمرکز کنیم. می شود پرسید تولید کننده داخلیِ ویلست، زیر مجموعه های مورد نیاز (مثلا یاتاقان) را از داخل تامین می کند یا از خارج؟ اگر ویلست ساز، این تجهیز را وارد کند و روی سرمحور ببندد یاتاقان خارجی محسوب می شوند و در صد داخلی سازی ویلست پایین می آید و اگراین تجهیز را از یاتاقان ساز داخلی تامین کند درصد داخلی سازی بالا می رود.

این ریز شدن را می شود تا آخرین پیچ و مهره و واشر هم ادامه داد و تکلیف داخلی و خارجی بودن آن را تعیین کرد. می بینید که محاسبه درصد داخلی سازی حساب و کتاب دارد و نمی شود در روزنامه ها و مصاحبه ها همین جوری یک عددی را اعلام کرد.

ب) داخلی سازیِ صد در صد به هیچ وجه ضرورت ندارد:

با توضیحات بالا بعید است که همه ریز و درشت یک زیر مجموعه ناوگان داخلی باشند و صد البته داخلی سازیِ صد در صد به هیچ وجه ضرورت ندارد و چه بسا توجیه اقتصادی نداشته باشد. تجربه جهانی هم این را تایید می کند. اما اگر یک مدیر مصاحبه کرد و بر داخلی سازی یک زیر مجموعه پای فشرد و درصد داخلی سازی آن را اعلام کرد و خبرنگار دوید در حرفش که از خروج چه مقدار ارز از کشور جلوگیری شد، باید محتاط بود و سلسله داخلی سازی را به ترتیب فوق الذکر از کل مجموعه تا آخرین واشر مرور کرد و درصد داخلی سازی را محاسبه نمود و به افکارعمومی گزارش داد. همچنین آن خبرنگار قبل از پرسش از داخلی سازی و مهمتر از داخلی سازی، باید از بیلان هزینه – درآمد آن ناوگان / مجموعه ی ساخته شده بپرسد. آیا ناوگان ساز سود کرده یا ضرر بالا آورده؟ سپس از قطعات داخلی سازی شده جویا شود که آیا از مشابه خارجی به صرفه تر از آب درآمده یا خیر؟   

پ) داخلی سازی کاری است میمون و مبارک:

گرچه داخلی سازی کاری است میمون و مبارک اما این فعالیت ماموریت و دغدغه ناوگان ساز نیست. از دید حرفه ناوگان سازی چه اهمیتی دارد که قطعه و زیر مجموعه ای که روی لکوموتیو / واگن / قطار نصب می شود از داخل آمده یا از خارج؟ اگر درصد داخلی سازی 30 درصد باشد یا 70 درصد چه فرقی برای ناوگان ساز می کند؟ مگر ناوگان ساز مسئول و متولی حمایت از تولید داخل است؟ پس وزارت صمت با آن همه خدم و حشم و معاون و مدیر کل و کارشناس و رئیس و کارمند و سازمان های تحت امر و بخشنامه های رنگارنگی که هر روز برای قطعه سازان صادر می کند، چه کاره است؟ ناوگان ساز فقط متولی طراحی و تولید و تست و خدمات پس از فروش محصول است و تامین زیر مجموعه ها از ارزان ترین و سریع ترین منابع.

همه این فعالیت ها باید به سودآوری منجر بشود مثل هر بنگاه اقتصادی دیگر. اگر تامین قطعات از داخل ارزان تر و سریع تر باشد بدون هیچ هُل دادن می رود سراغ داخلی ها و اگر تامین از خارج ارزان تر و سریع تر باشد می رود سراغ خارجی و اگر تحریم باشیم ناچار است به تامین از داخل. داخلی سازی بر عهده شبکه تامین است. شبکه تامین است که بازار را تغذیه می کند و ناوگان ساز، مشتری این بازار است. به جای آنکه ناوگان ساز را به خرید از داخل محدود کنیم باید زنجیره تامین را به داخلی سازی بگماریم تا بازار را از قطعات مرغوب(2) داخلی پر کند. ناوگان ساز باید در انتخاب منابع تامین قطعات خود آزاد باشد.

گزاره بالا در مورد نت (تعمیرات و نگهداری) ناوگان شاید بیش از تولید صادق است. داخلی سازی ماموریت و دغدغه شرکت حمل و نقل نیست. برای شرکتی که در تامین ناوگان سرمایه گذاری کرده، ناوگانش در سیر است و باید نگهداری و تعمیر دوره ای آن را انجام بدهد و برای آن قطعه تامین کند و هر روز خارج بودن ناوگان از سرویس برایش عدم النفع دارد چه اهمیتی دارد که قطعه و زیر مجموعه ای که روی لکوموتیو / واگن / قطار نصب می شود از داخل آمده یا از خارج؟ اگر درصد داخلی سازی 30 درصد باشد یا 70 درصد چه فرقی برای مالک ناوگان می کند؟ مگر شرکت حمل و نقل مسئول و متولی حمایت از تولید داخل است؟ پس وزارت صمت با آن همه خدم و حشم و معاون و مدیر کل و کارشناس و رئیس و کارمند و سازمان های تحت امر و بخشنامه های رنگارنگی که هر روز برای قطعه سازان صادر می کند، چه کاره است؟ شرکت حمل و نقل فقط متولی حمل و نقل بار و مسافر است و نگهداری از ناوگانش و ایمنی سیر ناوگانش و تامین زیر مجموعه ها از ارزان ترین و سریع ترین منابع.

همه این فعالیت ها باید به سود آوری منجر بشود مثل هر بنگاه اقتصادی دیگر. اگر تامین قطعات از داخل ارزان تر و سریع تر باشد بدون هیچ هُل دادن می رود سراغ داخلی ها و اگر تامین از خارج ارزان تر و سریع تر باشد می رود سراغ خارجی و اگر تحریم باشیم ناچار است به تامین از داخل. نمی شود بازگشت به سرویس ناوگان را حتی یک روز به تاخیر انداخت در انتظار تامین قطعه. داخلی سازی بر عهده شبکه تامین است. شبکه تامین است که بازار را تغذیه می کند و مالک ناوگان، مشتری این بازار است. به جای آنکه ناوگان دار را به خرید از داخل محدود کنیم باید زنجیره تامین را به داخلی سازی بگماریم تا بازار را از قطعات مرغوب داخلی پر کند. شرکت مالک ناوگان باید در انتخاب منابع تامین قطعات خود آزاد باشد.

ت) کاسبان داخلی سازی: باید مراقب «کاسبان داخلی سازی» هم بود. کسانی که قطعه / مجموعه را با هزینه بیشتر و کیفیت پایین تمام کرده و لابی می کنند و در بالا چانه می زنند و از پایین فشار می آورند تا زیر لوای خودکفایی و حمایت از تولید داخل، قطعه را به مشتری (ناوگان ساز یا ناوگان دار) بقبولانند و بفروشانند. تمیز دادن تولید کننده کالای مرغوب ایرانی از کاسبان داخلی سازی البته آسان نیست.

تبصره: آنقدر بر ساخت قطعه و درصد داخلی سازی آن تمرکز می کنیم که فراموش می کنیم که در ساخت هر ماشین و همچنین در نت آن، عنصری به نام مهندسی و طراحی هم وجود دارد که معمولا در محاسبه سهم داخل در نظر گرفته نمی شود. روزنامه نگارها (به عنوان نماینده افکار عمومی) بارها از درصد ساخت داخل سوال می کنند، اما از درصد مهندسی داخلی کمتر می پرسند.متاسفانه وزیر و وکیل هم همین نگرش را دارند. مگر مهندسی ای که مهندسان ما روی ناوگان انجام می دهند جزو داخلی سازی نیست؟ برای مغزافزار و مهندسی و طراحی داخلی چقدر سهم و ارزش قائل هستیم؟ 

ث) جمع بندی و نتیجه گیری:

ناوگان ساز متولی داخلی سازی قطعات نیست. داخلی سازی بر عهده شبکه تامین است. به جای آن که ناوگان ساز را به خرید از داخل محدود کنیم باید زنجیره تامین را به داخلی سازی بگماریم تا بازار را از قطعات مرغوب داخلی پر کند. ناوگان ساز باید در انتخاب منابع تامین قطعات خود آزاد باشد.

نباید به «کاسبان داخلی سازی» میدان داد.

پی نوشت:

1- مجموعه ویلست، شامل محور و چرخ و جعبه یاتاقان است.

2- معیار مرغوبیت هر محصول، قابلیت رقابت آن با مشابه خارجی در بازار بیرون از کشور است.

* کارشناس حمل و نقل

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید
ارسال نظر
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تین نیوز در وب منتشر خواهد شد.
  • تین نیوز نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی‌کند.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
  • انتشار مطالبی که مشتمل بر تهدید به هتک شرف و یا حیثیت و یا افشای اسرار شخصی باشد، ممنوع است.
  • جاهای خالی مشخص شده با علامت {...} به معنی حذف مطالب غیر قابل انتشار در داخل نظرات است.

  • ناشناس

    با سلام و تشکر از تحلیل های کارشناسی و دقیق آقای مهندس قصابیان.
    سخنان مرحوم اکبر ترکان درباره نیروگاه سازی در کشور نیز بسیار آموختنی است. در بخشی از صحبت ها، ایشان اشاره می کند:
    "داخلی سازی آرمان بسیار مهمی برای ما بود و همیشه سر داخلی سازی قطعات با سازندگان(خارجی) نیروگاه دعوا داشتیم!.. تا اینکه به نتیجه رسیدیم که باید نیروگاه سازی را داخلی کنیم... از اینجا به بعد بود که به دانش مدیریت پروژه دست یافتیم، یعنی یادگرفتیم: time control - cost control- quality control""