◄ راه آهن رشت آستارا به سرنوشت راه آهن گرگان اینچه برون دچار می شود؟
مدیرعامل اسبق راه آهن جزئیاتی را از موافقتنامه اخیر در مورد راه آهن رشت آستارا تشریح و پیش بینی کرد این خط آهن به سرنوشتی همچون خط آهن گرگان اینچه برون دچار خواهد شد.
مدیرعامل اسبق راه آهن جزئیاتی را از موافقتنامه اخیر در مورد راه آهن رشت آستارا تشریح و پیش بینی کرد این خط آهن به سرنوشتی همچون خط آهن گرگان اینچه برون دچار خواهد شد.
به گزارش تین نیوز، محسن پورسید آقایی در جمع متخصصان تین نیوز این جزئیات را به شرح زیر برشمرد:
1- تصمیم گیرنده اصلی در ترانزیت، خریداران کالا و شرکت های فورواردر هستند و دولت ها تنها نقش تسهیل کننده از نظر مقررات و تامین زیرساخت ها را دارند.
بیشتر بخوانید:
2 - تجار از مسیری که ریسک داشته باشد دوری می کنند و چون سیاست ها و مقررات در ایران دایما تغییر کرده و دستگاه های زیادی در امر ترانزیت دخالت دارند، لذا ریسک بالایی دارد و اصولا تا مجبور نباشند از مسیر ایران استفاده نمی کنند.
3- اگر این کریدور برای تجار جذاب بود می توانستند از طرق جاده یا به صورت ترکیبی این ترانزیت را انجام دهند. راه آهن تنها تسهیل کننده است و نمی تواند موجب ایجاد ترانزیت شود. در حال حاضر ترانزیت در این کریدور نزدیک صفر است.
4- روس ها در دروغگویی و تشویق دیگران به سرمایه گذاری های بی حاصل بسیار ماهر هستند. به عنوان نمونه خط آهن گرگان اینچه برون که روس ها با همین وعده ها ساخت آن را به ایران و ترکمنستان تحمیل کردند و الان پس از سال ها از افتتاح آن هنوز به سالی صد هزار تن بار نیز نرسیده است. راه آهن رشت آستارا نیز به همین سرنوشت دچار خواهد شد.
5- بازیگر مهم دیگر در این مسیر آذربایجان است که فعلا با ایران خوب نیست و طبیعتا اجازه نمی دهد چنین ترانزیتی از مسیر ایران شکل بگیرد چون خودش با ترکیه و گرجستان مسیر رقیب را سرمایه گذاری کرده اند.
6- ظرفیت اعلام شده برای این مسیر کلا دروغ است. با فرض ساخت این خط و وجود تقاضای ترانزیت ظرفیت این خط به 5 میلیون تن نیز نمی رسد و ارقام 15 میلیون تن و رسیدن به 30 تا 60 میلیون تن در افق آینده تنها برای اغوای ایرانیان است.
7- قبلا بارها به روسیه و آذربایجان پیشنهاد کردیم که اگر واقعا چنین ترانزیتی وجود دارد بیایید یک شرکت مشترک درست کنیم و این خط را با سرمایه گذاری مشترک بسازیم ولی آنها حداکثر حاضرند یک وام با بهره نسبتا بالا و به شرط انجام 70 درصد آن توسط شرکت های روسی به ایران بدهند. موافقتنامه امضا شده اخیر نیز متاسفانه تنها برای پرداخت وام با این شرایط است.
8- هزینه این پروژه با قیمت های امروز حداقل 25 هزار میلیارد تومان است که نهایتا در طول اجرا تا 80 هزار میلیارد تومان افزایش خواهد یافت. راه حل منطقی این است که یا سرمایه گذاری مشترک صورت گیرد یا ابتدا با اصلاح قوانین و ایجاد تمرکز در امر ترانزیت اگر ترانزیت در این مسیر به حدود 3 میلیون تن رسید (به صورت جاده ای یا ترکیبی یعنی از بندرعباس تا رشت بهذصورت ریلی و از رشت تا آستارا به صورت جاده ای) سپس در خصوص ساخت این خط تصمیم گیری شود.
باسلام
اگر گفته های آقای دکتر آقایی صحیح می باشد که اتفاقا صحیح هم هست ایشان توضیح دهند چرا در زمان مدیر عاملی خود با پروژه برقی سازی گرمسار اینچه برون که اتفاقا با روسها قرار بود انجام شود وهمچنین به ضعم بیشتر کارشناسان هیچ توجیه فنی وافتصادی هم نداشت موافقت کردند وباعث شدند هم منابع مالی فاینانسی که آنزمان از طرف روس به ایران تخصیص داده شده بود بلا استفاده گرددهم زمان و وقت بخش وسیعی از راه آهن را از بین بردند برای اینکه این قرارداد منعقد شود بماند که چه هزینه های گزافی صرف مشاور ومدیر طرح وسفرهای متعدد خارجی برای این طرح شد ونهایتا هم هیچ
اینکه به عملکر دیگران نقد وارد آوریم البته نقد درست خوبست اما آیا خود در زمانی که زمامدار بودیم کارمان را درست انجام دادیم
آیا ایشان خود در جذب تجار وبار بر روی ریل در زمان مدیریت عاملی خود موفق بودند فراموش نکنیم در آن زمان برجام پذیرفته شده بود راه آهن هم هیچ مشکلی از بابت روابط با دنیا وهمچنین جذب پول نداشت اما عملکرد دوستا چی بود صفر هیج سرمایه خارجی جذب نشد واعتبارات بسیار خوب داخلی هم در جاهائی خرج شد که هیچ توسعه ای را برای راه اهن در بر نداشت.
کارشناس محترم ریلی برخی بدهیات را مطرح می کنند و بعد می گویند چرا ؟
وقتی آقایان برایشان امضای برادر کری تضمین بود و قتی تضمین پدرخوانده ایشان بود شما می گویید ما مشکل تامین مالی در آن برهه نداشتیم
و اینکه اقای آقایی این طرح را رد می کند دلیلی است بر تجربه سراسر تلخ و ناکارآمد خود ایشان در زمان استقرار
زعم* صحیح است
آقای پورسید آقایی نکات خوبی را اعلام کرده اند اما :
برای نکته شماره یک ایشان باید گفت تجربه ناموفق گذشته در خط اینچه برون مربوط به ضعف دولت ها در تسهیل گری برای شرایط ترانزیت بوده است که موجب عدم ایجاد انگیزه برای شرکت های ترانزیتی و غیره شده است خوب باید این برطرف شود لذا این ایراد سد نیست بلکه مانعی است که مجددا باید به تمام ابعاد آن نگاه کرد و بازطراحی در این مورد انجام داد آب به هر طرف که شیب باشد جاری می شود پس اگر تسهیلات و مزیت های ترانزیتی در این قسمت مجددا اصلاح یابند آن اتفاقات سابق روی نخواهد داد .
در مورد شماره دو باید گفت که : در زمینه ترانزیت چرا مقررات ایران دایما در حال تغییر است برای کالایی که که به صورت پلمپ شده وارد کشور شده و خارج می شود چرا باید مقررات آن دایما در حال تغییر باشد به نظر این ایراد خوب باز نشده و یا خیلی ایراد مهمی به نظر نیاشد .
در مورد اشکال سوم : به نظر اشکالی مهم می باشد که جذابیت و یا اصلا وجود بار مایل به عبور در این منطقه پایین می باشد و این ایراد ، ایرادی وارد می باشد . هر چند شاید با رفع دو اشکال قبلی این ایراد هم مرتفع شود
در مورد ایراد شماره 4 : روسها و هر کشور دیگری که یک سویه به آهن اعتماد شود نتیجه همین خواهد شد مگر شما که به حرف پدرخوانده تان که می فرمود امضای داداش کری تضمین است سرنوشت بسیار تلخی را برای کشور رقم نزدید لذا این اشکال به نوعی هم وارد و هم غیر وارد است و بیشتر معطوف به مدیریت یک متغیرها در داخل کشور است تا گلایه از بیگانه ها ، همین روس دروغگو پس از سالها نیروگاه بندر عباس را تحویل داد اما از برجام تــــــــرجام رفقای حضرت عالی آبی گرم نشد
در مورد پنجم : وضعیت فعلی آذربایجان هم نکته درستی است اما باید دانست که این وضعیت فعلی آنجاست و با توجه به تغییرات سریع در جامعه جهانی این وضعیت خیلی پایدار نیست هر چند نباید به آن بی اعتنا بود .
در مورد ششم: این حرف با توجه به سوابق مسئولان قبلی مثل خود جناب آقای پورسید آقایی که تلویحا اعتراف کرده اند حرف های دروغ می زنند به نظر درست در می آید اما یک سوال اینجا پیش می آید اگر از ایشان طرحی می خواستند که که شما پیشنهادی برای گذرگاههای ارتباطی ریلی با خارج از کشور بدهید ایشان چه پیشنهاداتی در این زمینه داشتند آیا یکی از پیشنهادات ایشان همین گذرگاه فعلی نبود
در مورد هفتم : این ایراد وارد است
در مورد هشتم :یک پیشنهاد قابل اعتنا و خوب است
واقعا درسته بایدازتجربه های گذشته درس گرفت وباطناب پوسیده دیگران بخصوص روسیه ته چاه نرویم چون بیشترین هزینه وضرربه کشورومردم واردمی شود.
تا ایران رو پاره پاره نکنه روسیه دست بردار نیست.
آقا ما راه آهن ریلی که فقط به نفع روسیه باشد ودولت هم از روسیه وام میگیره چون روسیه میدونه که ایران پول لازمه با تشکر دادن پول راضیش نیکنه نمیخواهیم نمیخواهیم این راه آهن مسافربری نیست که فقط تجار ازش استفاده میکنن پس به مردم گیلان چه نفعی میرسونه امه نطور که به مردم آستارا نرسانده و زمین هه وخانه های اطراف راه آهن را از قیمت وارزش انداخت
در ایران هر مدیری که بازنشسته یا برکنار شدند آنوقت ادعای مدیر لایق و کاربلد رو در میآورند و جالبه هر وقت مسئولیتی دارند هرگز نظری ازشان نمیشنوید اگر چه تحلیل های تکراری شنیده شد اما اینکه پروژه ای در ایران وجود داشته باشد بهتر از نبودنش است. ضرری که از اینگونه مدیران کشور دیده تا امروز بیشتر از اینگونه پروژه های ملی است
متاسفانه یکسری کارشناسان ما و بدبختانه بعضی از مدیران سابق ما هنوز هم متوجه نشدند که روسیه تنها یک قطعه از این پازل است و دائما از باری که روس ها قول دادند صحبت می کنند اگر مردم عادی کوچه و بازار چنین صحبت هایی کنند واقعا ایرادی وارد نیست اما برای کسانی که خود را متخصص این حوزه می دانند اما هنوز متوجه ابعاد چنین کریدوری نمی شوند نه تنها زشت است که اصلا سوال ایجاد می شود این تیپ افراد با این سطح دانش , چگونه توانسته اند مدیر و مسئول بخشی از این کشور بشوند ؟ این کریدور , کریدور متصل کننده شرق آسیا و هند به روسیه و اروپاست یعنی قدرت های شرق آسیا , هند و خود کشورهای اروپایی هم بخواهند نخواهند "مجبور" می شوند که از این کریدور بهره ببرند چون هزینه های ترانزیت شان را کاملا کاهش خواهد داد مگر اینکه بر سر مسائل سیاسی تصمیم بگیرند که بار خود را دور دنیا بچرخانند و از سوئز عبور بدن ممکن هم هست چنین تصمیماتی بگیرند اما آنوقت این هزینه اضافی تر ترانزیت , گردن آمریکایی ها خواهد بود که ایران را تحریم کردند یعنی مثلا هندی ها اگر تصمیم آمریکا را بپذیرند که بارشان به سمت اروپا را از ایران عبور ندهند آنوقت قطعا در برابرش از آمریکایی ها امتیازهایی خواهند خواست حتی اروپایی که با استقلال ما مشکل دارد و این روزها در حال جنگ با روسیه هستند این ها هم نمی توانند قید چنین کریدور جذابی را بزنند آمریکا و مجموعه غرب هم نمی توانند در بلندمدت چنین هزینه های اضافی تری را تحمل کنند و دائما امتیاز بدهند تا ایران کماکان تحریم بماند و کشورها بارشان را از ایران عبور ندهند البته این ها منفی ترین پیش بینی هاست امروز دیگر کشورها تلاش می کنند که مستقل تر تصمیم بگیرند آمریکا هم زور سابق را ندارد پس این همه اصرار بعضی کارشناسان و مدیران سابق بر تنها آوردن اسم "روسیه" و بولد کردن نام این کشور و بعد منفی گفتن از این کشور سر چیه ؟؟ خب شما از روسیه تنفر دارید غربگرا هستید اکی اینطرف هم کسی هم عاشق روس ها نیست اما منافع ما در چنین همکاری هستش .
در مورد جمهوری آذربایجان که با ما مشکل دارد بله دارد اما درامدهای حاصله از این کریدور می تواند رفتارهای رژیم علیف را تحت تاثیر قرار دهد مگر اینکه بخواهند قید درآمدهای میلیارد دلاری را بزنند .
در مورد باری که قرار است عبور کند بیایید اصلا فرض بگیریم که دروغ گفته شده است و چنین ظرفیت حمل باری برای این کریدور وجود ندارد می گید ظرفیت حمل 5 میلیون تن بار را هم ندارد بگیم حرف شما درست است شمایی که کارشناس هستی و مسئولیت هم داشتی این را نمی دانید که ابتدا باید برای جذب اصلا همین 5 میلیون تن بار تلاش کرد ؟ نمی دانید که چنین زیرساخت هایی با توجه به درخواست ها ساخته می شوند ؟ طبیعتا ریل تک خطه رشت آستارا باید ساخته شود تا همین حرف شما اجرا شود یا خیر ؟ پس این همه سمپاشی روزانه برای چیست ؟ بگیم حرف شما درست است این مسیر باید ابتدا همین 5 میلیون تن بار را باید بگیرد بعدا زیرساخت ها را توسعه داد مثلا همین خط از آستارا تا خود قزوین 2 خطه بشود . شما الان گیرتون فنیه یا با این سمپاشی ها می خواهید اثبات کنید که شما راست می گویید بقیه دروغ ؟
بالاخره این نکته برای عموم مردم هم می تواند جالب باشد که تاریخ بارها و بارها تکرار می شود هر جایی که آمریکایی ها اظهار نگرانی می کنند به شکلی عجیب , پشت بندش صداهایی در داخل و بیرون هم بلند می شود ! خب این طرح فراتر از درآمدهای ارزی و بحث های اقتصادی , برای ما دستاوردهای بزرگ سیاسی در زمینه شکستن تحریم ها دارد نگرانی آمریکایی ها بی دلیل نیست .
واقعا اگر مدیران قبلی اگر واقعا خدمتگزار کشور باید ۸۰در صد حمل بار روی ریل قطار باشد که همین صرفه جوی سوخت تو این چند ده ساله بیش چند صد ملیارد دلار سوخت صرفه جوی داشتیم عیر از این که چند ده هزار نفر تو جادهای توسوانح رانندگی گشته می شوند حالا بابا کمال ناخردی اطهار نطر میکنند همچین مدیران در کجا دنیا جا دارند تاریخ به این مدیران چه نگاه خواهد کرد وای بر شما خدا از شما خواهد ءذاشت
دروغ هرچه بزرگ باورش راحته
حالا خدا کنه به سرنوشت سانحه سمنان و اون بنده خداهایی که بخاطر مدیریت شما تو آتیش سوختند و هنوز داغ دل خانواده هاشون تازه س مثل اون مادر بچه ای که تو بغل هم سوختند دچار نشه
راهآهن رشت-آستارا تنها وقتی باید اجرا بشه که همهٔ سرمایهٔ آن را روسیه بدهد
این راه آهن حتی اگه کل هزینه شو روسیه پرداخت کنه باز هم خیانت به ایران و به خصوص مردم عزیز گیلان، چون قطع به یقین جز نابودی محیط زیست و از بین رفتن زمینها و جنگلها هیچ سودی نداره و مسئولین کوته فکر ما همچون گدا کردن کج کردن پیش روسها که ی وامی با سود بالا بگیرد و ی سفره ای پهن کنن برای عده ای بخور بخور کنن و پز بدن پروژه عمرانی را اندازی میکنیم
با سلام
از آقای دکتر آقایی چند سوال دارم و واقعا خوشحال میشوم در خصوص این موارد که همگی در زمان مدیریت ایشان اتفاق افتاد یک بار درست و کامل شفاف سازی کنند با مستند البته:
1- توجیه فنی واقتصادی شما برای برقی سازی مسیر گرمسار به اینچه برون چه بود آنهم با رقم 1.2 میلیارد یورو
2-چرا با شرکت ارپ که ذاتا یک مشاور معمار بود ونه مشاور ریلی بدون مناقصه و با ترک تشریفات قرارداد منعقد کردید آنهم برای موضوعی که توسط خیلی از مشاور های با تجربه خارجی وداخلی ریلی انجام پذیر بود
3-نتیجه پروژه طرح تحول راه آهن با میلونها دلار هزینه چه شد واصلا چرا شروع شد
4- خروجی جلسات پر هزینه اتاق فکر ریلی به ریاست مهندس تقی زاده چه خروجی برای راه آهن داشت
4-چرا با توجه به اینکه خود متخصص ناوگان بودید هیچ تحولی را در زمان مدیریت شما در حوزه ناوگان راه اهن شاهد نبودیم
5-چرا شما در حال حاضر در هولدینگ خاصی که قبلا پیمانکار راه اهن بوده اند واتفاقا به واسطه شما در راه آهن حضور پیدا کردند مسئولیت دارید
6-چرا نتوانستید در زمان مدیریت خود پروژه برقی سازی تهران مشهد را به سر انجام برسانید
7- به چه دلیل اکثر واگذاری کارها در زمان شما بصورت ترک تشریفات ویا مناقصات تشریفاتی انجام شد
8-آیا انتصابات زمان شما به نفع راه اهن بود چرا حتی زمانی که متوجه عدم کارائی فردی میشدید از تعویض ایشان اجتناب می کردید
9-چرا در زمان شما که استاد دانشگاه هستید واتفاقا در حوزه بهره برداری هم تدریس می کنید ما شاهد تحول در این حوزه نبودیم
10-ایجاد معاونت مسافری وزیر مجموعه های آن که همگی بدون مطالعه انجام شد چه سودی برای راه اهن داشت
11- پروژه های دوخطه ای که در زمان شما انجام شد که اتفاقا فاقد توجیه بود مثل خط دوم اهواز به سربندر چرا انجام شد در حالی که خط اول تنها از 30 درصد ظرفیت خود بهره می برد
و خیلی سوال های دیگر
به نظرم آقای دکتر آقای بهتر است شرایط مدیریت خود را نقد کنند
کاملا سخن بجا و عقلائی است .
خطوط ریلی باید بر اساس خروجی ترتبیات منطقه ای باشد نه برنامه های داخلی یک کشوری . آذربایجان با اجرای این خط مخالف است و توسعه آن را در اولویتهای خود ندارد ولی در عوض کریدور زرنگه زور را برای خود اولویت قایل شده و فعال سازی آن را برنامه ریزی نموده است . باید در این طرحها و برنامه ها نقطه نظرات و سیاستهای کشورهای مسیر نیز مورد توجه قرار گیرد . تا زمانیکه از طرف دنیا تصمیم میگیریم هیچ طرح ما عملیاتی نخواهد شد .