چالشهای پیش روی مدیرعامل جدید هما
با توجه به تغییرات مدیریتی در شرکت هواپیمایی ایرانایر (هما)، به نظر میرسد این مسائل، برخی از مهمترین چالشهای پیش روی مدیرعامل جدید این شرکت هستند؛
با توجه به تغییرات مدیریتی در شرکت هواپیمایی ایرانایر (هما)، به نظر میرسد این مسائل، برخی از مهمترین چالشهای پیش روی مدیرعامل جدید این شرکت هستند؛
این مسائل همگی نیاز به تصمیمگیریهایی با پیامدهای زیاد دارد:
۱- بازسازی دوباره هما بهطور کلی، نشانسازی جدید و اعمال سیاست بازاریابی جدید
۲- بازسازی ساختار دخل و خرج شرکت. بر کسی پوشیده نیست میزان هزینههای شرکت هما از درآمدهای آن بیشتر است. بنابراین بخشهای هزینهبر باید شناسایی و در صورت امکان برونسپاری شوند و هزینه به جای دیگر منتقل شود. همچنین این بخشها میتواند بازسازی شود تا میزان هزینهها کاهش یافته و بازدهی افزایش یابد.
3- تعداد کارکنان این شرکت از یک سو بسیار زیاد هستند و از سوی دیگر، تعداد قابلتوجهی از آنها نیاز به آموزشهای جدید دارند تا با روشهای جدید در کار آشنا شوند. این روند زمانگیر و هزینهبر است. همچنین این شرکت به دلیل زیرساخت آیتی بسیار ضعیف، نیازمند سرمایهگذاری در این بخش است. همین مسئله موجب میشود سیستمهای کامپیوتری، جای بسیاری از افراد را بگیرند و به ناچار، این شرکت نیاز خواهد داشت تعدادی از افراد را از شرکت کنار بگذارد.
4- یکی از مهمترین کارهایی که بهطورحتم باید در دستور کار مدیر جدید هما قرار گیرد، انتشار گزارش مالی شرکت بهطور شفاف و ممیزی شده است. این گزارش باید از سوی یک شرکت معتبر بینالمللی مانند KPMG نیز تایید شود. این مسئلهای بسیار مهم است تا بتوان فهمید این شرکت چگونه درآمد دارد، درآمدهای آن چگونه خرج میشود و بازدهی این هزینهها چگونه خواهد بود.
5- مدیرعامل جدید باید در همان روزهای ابتدای حضور در ایرانایر، شاخصهای اصلی عملکرد را در شرکت پیدا و اعلام کند و اهداف را چندماهه یا کمی طولانیتر قرار دهد. این کار موجب افزایش این شاخصها میشود؛ از کمتر شدن میزان تاخیرها گرفته تا افزایش فرکانس پروازها، ضریب اشغال، ضریبایمنی، خطای انسانی و...
6- استراتژی باید مشخص شود و در این زمینه شاید در مرحله نخست، بد نباشد با یک موسسه مشاوره همکاری شود. البته تدوین چنین برنامهای میتواند تا چند میلیون دلار هزینه داشته باشد، اما شرکتی که حدود ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری برای ناوگان خواهد کرد نیاز دارد برای مدیریت نیز چند میلیون دلار هزینه کند.
7- مطابقت با این استراتژی در مراحل بعدی قرار دارد. در نظارت و ارزیابی ریسک نیز باید تا حد ممکن به سمت اهداف حرکت کرد. در مرحله نخست، شاید بد نباشد فروش سیستمی بلیت در محوریت قرار گیرد. به عنوان نمونه سالانه ۱۰ درصد فروش از طریق آژانس، GDS و.. کاسته شده و از سوی شرکت هواپیمایی انجام شود.
8- همه قراردادها با فروشندهها بازنگری شود. اگر جایی، خط اعتباری وجود دارد شرکت از آن استفاده کند و آن را افزایش دهد. اگر شرکت در جایی، سودی پرداخت میکند، سعی کند بهره آن را کاهش دهد.
9- افزایش رشد نقطه به نقطه (YOY Growth) در بخشهای عملیاتی؛ از میزان مسافر و بار گرفته تا سود شرکت. زمانهایی میرسد که درآمد شرکت بالا و سود آن پایین است. این مشکلی جدی است و باید برای آنها راهکارهایی در نظر گرفته شود.
10- بازنگری در قراردادهای پرهزینه که عمدهترین آنها قراردادهای تامین سوخت است. بخشی از سوخت را شرکتهای هواپیمایی به نرخ روز خریداری میکنند و بخش دیگر را Fuel Hedging میکنند. اینکه هرکدام، چند درصد باشد نیاز به تجزیه و تحلیلهای فراوان دارد که باید شرکت هواپیمایی انجام دهد.
11- تا حد ممکن ذخیره ارزی متنوع و در خارج از کشور هم باشد. شرکتهای هواپیمایی سود زیادی از داشتن ذخیره ارزی و سرمایهگذاری آنها در فارکس (بازار تبادل ارز خارجی) و... میبرند. این بخشی مهم بهویژه برای شرکتهای هواپیمایی است که به نقاط مختلف دنیا پرواز میکنند.
12- بخش ارتباط با مسافر باید بهطورکلی بازنگری شود. ایرانایر در این بخش عملکرد ضعیفی دارد. نظرسنجی اسکایتراکس که در آن، مسافران بهترین شرکتهای هواپیمایی را انتخاب میکنند، از روی شاخصهای مرتبط با بخشهایی به دست میآید که مشتری با شرکت هواپیمایی در ارتباط است.
13- قراردادهای کدشیر باید طوری تنظیم شوند که سهم مسافران ورودی به ایرانایر بیشتر از مسافران به سمت شرکتهای هواپیمایی دیگر باشد.
بهروز حیدریان - کارشناس هوانوردی