زلزله از زاویهای دیگر
مهدی زارع*: کشنبه ٢١/٨/٩٦ ساعت ٢١:٤٨ زلزلهای با بزرگای ٧,٣ در ٣٠کیلومتری شمالغرب سرپلذهاب و ٣٢کیلومتری جنوبغرب حلبچه در ناحیه مرزی ایران و عراق به وقوع پیوست. کانون این زلزله در مرز ایران و عراق و در داخل خاک عراق واقع بوده است. گسل مسبب این رخداد هنوز مشخص نیست، ولی گسله فعال خمیدگی جبهه کوهستان زاگرس و گسلهای پهنه گسله ذهاب (یا سرپل ذهاب) در همین منطقه قرار دارد. گسل پیسنگی ذهاب از گسلهای سامانه گسله خمیدگی جبهه کوهستان زاگرس است. سازوکار این زلزله فشاری و صفحه گسله نزدیک به قائم بوده است. در شهر سرپل ذهاب ٦٠ هزار نفر و در قصرشیرین حدود ٣٠ هزار نفر زندگی میکنند و زلزلههای حلوان و سرپل ذهاب ازجمله زلزلههای تاریخی این منطقه است. زلزله کمعمق بوده و ژرفای آن هنوز تدقیق نشده است، اما اولین برآوردها نشان از ژرفای ٢٤کیلومتری برای چنین زلزلهای دارد. زلزلههای تاریخی این منطقه زلزلههای تاریخی ٩٥٨ میلادی و ١١٥٠ م. سرپل ذهاب و در سده بیستم زلزله ١٩٦٧ م. با بزرگای ٥.٧ و سال ١٩٨٣ م. با بزرگای ٥.١ در همین منطقه رخ دادهاند. زلزله ٢١ آبان را حدود ١٥٠ میلیون نفر در ایران و عراق و در هر دو پایتخت حس کردهاند، ولی طبیعتا رخداد آن به تحریک گسلهای دور از منطقه رومرکزی (مثلا گسلهای تهران، تبریز، قم یا ...) ربطی ندارد. نکات مهمی که درباره این زلزله میتوان توضیح داد، به صورت زیر خلاصه میشود:
١- در دقایق اولیه، مرکز زلزلهشناسی
اروپا-مدیترانه، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و همینطور پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله در گزارشهایی جداگانه کانون زلزله را غرب کرمانشاه اعلام کردند. اطلاعات اولیه با لرزش شدیدی که در ایران احساس شد، بهویژه در شهرهای بزرگی مانند تهران، تبریز و... همخوانی داشت.
در ابتدا بزرگای زلزله ٧,٤، سپس ٧.٥، ٧.٦، در ادامه ٧.٢ و درنهایت ٧.٣ اعلام شد. در تمام زلزلههای بزرگ دنیا در دقایق و ساعات اولیه، بزرگای زلزله مرتبا تصحیح میشود و میتوان گفت تصحیحی که درباره بزرگا و کانون زلزله یکشنبهشب صورت گرفت، کاملا طبیعی است چرا که نزدیک به دو هزار ایستگاه لرزهنگاری در سرتاسر دنیا این زلزله را ثبت کردند و طبیعی است که مرتبا تصحیحهای محاسباتی درباره آن صورت گیرد. کانون این زلزله در نوار مرزی ایران و عراق قرار گرفته است. سازمان زمینشناسی آمریکا، کانون این زلزله را متمایل به غرب نوار مرزی و داخل خاک عراق نشان میدهد و مراکز زلزلهنگاری داخل کشور و همینطور مرکز زلزلهشناسی اروپا-مدیترانه فرانسه کانون زلزله را در شرق نوار مرزی و داخل خاک ایران نشان دادند. تفاوت کانونهای مشخصشده بیش از ١٠ کیلومتر نیست و نمیتوان آن را به عنوان اشکالی بزرگ در زلزلهشناسی و تعیین کانون دقیق زلزله قلمداد کرد. ٢- امروزه شاهدیم با گسترش شبکههای اجتماعی اخبار بهسرعت در فضای مجازی پخش شده و همه افراد بهسرعت در جریان آخرین اخبار در حوزههای مختلف قرار میگیرند. درباره زلزله یکشنبهشب هم میتوان گفت که با گسترش شبکههای اجتماعی، نیاز به یک مرجع یا سایتی برای اطلاعرسانی رسمی چندان احساس نمیشود. علاوه بر این، امروزه شاهدیم بسیاری از مراکز لرزهنگاری دنیا برای دقتبخشیدن به اطلاعات خود از اطلاعات بسیاری از شبکههای اجتماعی بهره میگیرند. به باور نگارنده، امروز ما وارد دوران جدیدی از اطلاعرسانی درباره زلزله شدهایم که عملا اطلاعرسانی رسمی در آن چندان معنی ندارد. میتوان گفت در جریان آزاد اطلاعات، گروههای مختلفی حضور دارند که مراکز زلزلهشناسی هم بخشی از آن محسوب میشوند. وجود این مراکز برای انجام محاسبه دقیق بزرگا و کانون و... ضروری است و وجود شهروندان نیز برای تبادل اطلاعات با یکدیگر. اگر مرکزی در مخابره خبر و اطلاعات درست، سرعت عمل لازم را نداشته باشد، طبیعتا از شبکههای اجتماعی و اطلاعرسانیهایی که به وسیله مردم صورت میگیرد، جا خواهد ماند. درخصوص زلزله یکشنبهشب، شبکه خبر با ارتباطاتی که با استانهای مختلف برقرار میکرد، سعی میکرد اطلاعاتی را از استانهای مختلف در اختیار مردم قرار داده و به نوعی به برقراری آرامش نسبی در جامعه کمک کند. اما نکته مهمی که نباید از آن غافل شد این است اطلاعاتی که شبکه خبر در اختیار همگان قرار میداد، حاشیهای محسوب شده و چندان به منطقه کانونی زلزله و اتفاقاتی که در آنجا رخ داده بود، مربوط نمیشد. متأسفانه در پنج، شش ساعت اولیه پس از زلزله، گزارشی از خود پهنه کانونی مناطق زلزلهزده، نه در رادیو و نه در تلویزیون، پخش نشد که این یکی از نقاط ضعف صداوسیمای ما -به دلیل نبود امکانات زیرساختی و عدم توجه به امکان بهرهمندی از شبکههای اجتماعی- محسوب میشود و امیدواریم در آینده توجه ویژهای به این زمینه داشته باشند. ٣- این زلزله در منطقه کانونی رشتهکوههای زاگرس واقع شده بود. این منطقه - غرب ایران- بسیار پرجمعیت است و میتوان گفت بیشتر جمعیت ایران در روستاها و شهرهای منطقه غربی ایران زندگی میکنند، بنابراین طبیعی است که این زلزله در شهرهای مختلفی در غرب کشور احساس شد. از طرف دیگر بزرگای این زلزله ٧.٣ بود. در زلزلهای با این بزرگا طبیعی است که انرژی بسیار زیادی آزاد میشود و همین مسئله موجب شد که از تهران تا باکو، بغداد، کویت، بخشهایی از سوریه و جنوب ترکیه و حتی کشورهای جنوب خلیجفارس هم این زلزله را حس کنند. ضمن اینکه ژرفای ٢٤کیلومتری زلزله نیز موجب احساسشدن آن در گستره وسیعتری شد. ٤- از نقاط قوتی که در این زلزله حس میشود، میتوان به رویدادن آن در ساعات اولیه شب اشاره کرد. علاوه بر این، کانون این زلزله در منطقهای کوهستانی و روستایی با جمعیت نسبتا کم واقع بود. اگر این زلزله، نیمهشب اتفاق میافتاد و کانون آن هم بهجای منطقه روستایی، در یکی از شهرهای غربی بود، میتوان گفت که قطعا با فاجعهای شبیه به بم مواجه میشدیم. متأسفانه در اثر این زلزله، بسیاری از ساختمانهای تازهساز و حتی بیمارستانها تخریب شده و عده زیادی از هموطنانمان نیز جان خود را از دست دادند، اما این درسی برای ماست تا بتوانیم خود را برای زلزلههای مخرب بعدی در شهرهای بزرگ آماده کنیم. همیشه زلزله در چنین مناطقی روی نمیدهد و تبعات آن هم قابل کنترل نیست. ٥- پس از وقوع زلزله دیشب، شایعاتی بیاساس و کذب در شبکههای اجتماعی منتشر شد و همچنان در حال انتشار است. متأسفانه یکی از خبرگزاریهای داخلی، متنی جعلی را که بعد از زلزله ٢٠١٣ (١٣٩٢ ش.) سراوان در فضای مجازی منتشر شده بود، بهعنوان پیشبینی سازمان زمینشناسی آمریکا منتشر و اعلام کرده است که این زلزله توسط سازمان زمینشناسی آمریکا چهار سال قبل پیشبینی شده بود. لازم به ذکر است که نه در ایران و نه در هیچجای دنیا روشی مخفی و پنهانی برای پیشبینی زلزله یا هیچ پدیده طبیعی دیگری وجود ندارد. علاوهبراین، این زلزله کاملا طبیعی بوده و حاصل هیچ انفجاری (اعم از اتمی، هستهای و نظامی) نیست. هزاران دستگاه لرزهنگاری این زلزله طبیعی را ثبت کردهاند و اگر انفجار بود، همان دقایق اولیه تمامی مراکز بینالمللی زلزلهشناسی، خبر آن را مخابره میکردند.
* استاد زلزلهشناسی و مهندسی زلزله