◄ جای خالی ماهیت سیستمی در اقدامات ایمنی جادهای
تجربه کشورهای موفق در کاهش تصادفات و تلفات ناشی از آنها، دستاورد مهمی داشته و آن ضرورت وجود یک نهاد راهبر برای مدیریت ایمنی راههاست.
یکی از ستونهای پنجگانه ایمنی، مربوط به مباحث مدیریتی است. شاید همین ستون، وظیفه معماریِ ایمنی و انسجام بخشی به فعالیتهای مربوط به کاهش تصادفات رانندگی را بر عهده دارد. تجربه کشورهای موفق در کاهش تصادفات و تلفات ناشی از آنها، دستاورد مهمی داشته و آن ضرورت وجود یک نهاد راهبر برای مدیریت ایمنی راههاست. این نهاد 2 ویژگی مهم داشته است: یکی اقتدار و نفوذ به لحاظ حقوقی و جایگاه سیاسی و دومی بودجه و پول.
ما چنین نهادی نداریم. دستگاههای مداخلهگر، جدا از هم کار میکنند و منابع مالی جداگانه با برنامههای اختصاصی برای خودشان دارند. هرچند این برنامهها در جهت انجام وظیفه مربوط به ایمنی است ولی چون پراکنده و با اولویتهای متنوع و با اعتبارات ناهماهنگ اجرایی میشوند، امکان رصد اثربخشی کلان، در مقوله ایمنی وجود ندارد.
بیشتر بخوانید:
بنابراین تا وقتی ماهیت سیستمی در ایمنی را باور نکنیم توفیق چندانی در تامین الزامات و تدارک ساختار مورد نیازش هم بهدست نخواهیم آورد.
نگاه سیستمی، ایمنی را مانند یک محصول مشاهده و برای تولیدش فرآیند تعریف میکند. مگر میشود خواهان کاهش تصادفات شد و:
- حرفهای کار نکرد؟
- دست به نظام آموزشی نزد؟
- خودروسازان را مقید به رعایت استانداردهای لازم نکرد؟
- سیستم راهداری را متحول نکرد؟
- قیمت سوخت را واقعی نکرد؟
- هزینه استفاده از خودروی شخصی را بالا نبرد؟
- جرائم را بازدارندهتر نکرد؟
- در بهکارگیری افراد حرفه ای وسواس به خرج نداد؟
و .....
خلاصه وضعیت فعالیتهای ایمنی در کشور مثل اندامی است که هر کدام برای خودش کار میکند و یک مغز منسجم کننده و هدایت کننده بالای سرش نیست. شاید خیلی از موضوعات از جمله کشاورزی، صنعت، ورزش، فرهنگ ....همینطور باشد ولی آثار هیچکدام روزانه به صورت مرگ دلخراش و معلولیت دایم یا جراحتهای شدید دیده نمیشود.
ممکن است مدیریت ایمنی ایجاب کند که دست به تغییراتی ساختاری بزنیم. ممکن است در همین ساختار نیاز به بازنگری برنامهها وجود داشته باشد. ممکن است به وضع قوانین جدید یا تغییر در قوانین موجود نیاز باشد. ممکن است نیاز به شناسایی وجوه مجرمانه در انجام وظایف دستگاههای مداخلهگر و پرهزینه کردن کوتاهیها وجود داشته باشد.
و...
تصمیم گرفتن کار سختی است. به انسانهای شجاع و دوراندیش و بهویژه به حمایت سیاسی قوی نیاز دارد و لازمه حمایت قوی سیاسی، تعمیق باور یا بازنگری در باورهاست.
* این یادداشت در شبکههای اجتماعی منتشر شده است
سلام. درست است که وضعیت فعالیتهای ایمنی در کشور مثل اندامی است که هر کدام برای خودش کار میکند و یک مغزمنسجم کننده و هدایت کننده بالای سرش نیست. رادیو و تلویزیون ، آموزش و پرورش ، پلیس، وزارت راه ، خودرو ساز هر کدام ساز خودشان را میزنند.اما اینکه یک " نهاد " راهبر برای مدیریت ایمنی راهها درست کنیم علاج مشکل نیست.تجربه ی نهاد سازی در این کشور تجربه خوبی نیست. هر نهاد ابتدا به هدفی تشکیل میشود و در ابتدای کار چند اقدام موثر هم انجام میدهد ولی پس از اندکی جذب بدنه اداری کشور میشود و وزنه ای میشود وبال دستگاه فربه اداری کشور.
مثالش لجستیک است.یک مفهوم خلق کردیم باسم لجستیک.کلی تئوری بافتیم در خصوص آن.نشریه هم برای آن بیرون داده ایم گویی کشف جدیدی کرده ایم و قبل از ما چیزی بنام لجستیک وجود نداشته.اما حالا آن مفهوم و آن شور و شوق اطرافش منتهی شده به تعدادی اداره کل در شرکتهای تحت نظر وزارت راه که جذب دستگاه اداری شرکتهای دولتی شده اند.تقریبا بی خاصیت وهزینه ای هستند اضافه بر هزینه های قبلی.
مثال دیگرش قطارهای حومه ایست. یک مفهوم خلق کردیم باسم قطار حومه ای.کلی تئوری بافتیم در خصوص آن. اما حالا معطل این شده ایم که شرکت جدیدی بیافرینیم به همین اسم که انگار اگر نباشد چیزی بنام قطار حومه ای وجود ندارد .حال آنکه قطارهای حومه ای در رفت و آمد هستند همین حالا.این شرکت چرخ پنجم است برای ماشین اداری کشور.
کشور های دیگر را نمیدانم اما در این کشور نهاد سازی منجر به اداره کل سازی و شرکت سازی میشود.نهاد مد نظر شما به محض وصل شدن به بدنه ی اداری کشور بی اثر و ابتر میشود.باید از بزرگ کردن دستگاه دیوانی کشور بشدت پرهیز کرد. بودجه ی نهاد جدید الخلقه اضافه میشود بر بودجه ی فعلی که رادیو و تلویزیون ، آموزش و پرورش ، پلیس، وزارت راه ، خودرو ساز میگیرند تا همین مشکل را حل کنند. گیرم که حل نمیکنند علاجش ایجاد نهاد جدید نیست.با این کار فقط یک نان خور اضافه کرده ایم به نان خورهایی قبلی که وظیفه ی خودشان را درست انجام نمیدهند.
برای هدایت سیستمی به هدف حل یک مشکل ایجاد نهاد ( سخت افزار ) لازم نیست. مشکلات را باید با دید سیستمی اما با روش نرم افزاری حل کرد. همه ی نهاد های موجود و مرتبط با سوانح هم اقتدار دارند و هم بودجه اما برای حل مشکل ایمنی جاده ها همسو و هم هدف نشده اند.لذا یک سیستم را تشکیل نمیدهند.در نگاه سیستمی باید از همین اقتدار های موجود و بودجه های موجود استفاده کرد. تنها کاری که باید بکنیم برقراری لینک بین آنهاست و جهت دادن به عملکرد آنها.
یک ستاد کوچک و جمع و جور کفایت میکند.حتی این پیشنهاد را هم با احتیاط مطرح میکنم .ستاد هایی داریم که اولش قرار بود کوچک و جمع و جور باشند ولی حالا تبدیل شده اند به یک غول اداری با رییس و معاون و کلی کارمند و کارشناس و ساختمان و خودرو خدمت و خدم و حشم و دفتر و دستک.
از اینکه به نوشته ام توجه نشان دادید سپاسگزارم . نگاه من به محصول هست. اگر لینک ها و اقدامات نرم افزاری بتونه محصول ایمنی رو تولید کنه پس تصمیم درستی است. اگر ساختار فعلی ناتوان از تولید ایمنی است باید ببینیم اشکال کار کجاست ؟ و چه تغییراتی لازمه که محصول مورد نظر ما تولید بشه، مثلا من فکر میکنم ای کاش به جای ادغام اشتباه مسکن با راه، پلیس راه رو با راه ادغام میکردن. و ماموریت انتظامی پلیس راه در نیروی انتظامی می ماند.
با اون بخش از صحبتهای شما در خصوص ناکارآمدی هر نهاد جدید در آینده کاملا موافقم. و جزو نگرانی های من هم هست. ولی میشه این کار رو به قول شما با تغییر مناسبات و فرآیندها پیگیری کرد...
در هر حال تا وقتی توقف کشتار جاده ای در الویت برنامه های دولت قرار نگیرد هیچ طرحی موفق نخواهد شد. بارها دیده ایم چگونه یک الویت مطرح شده به هر ضرب و روزی پیاده میشه ....
نهاد راهبر در صورت ایجاد ، مهم ترین کارش تطبیق اقدامات و اعتبارات هست. پیش بینی درست از اثربخشی اقدامات و بازخواست در صورت ناکامی.
به نظرم ما هیچ نهاد پیگیری کننده با معنی در این امر نداریم.
مثلا اگر اقدامی با A ریال مدعی افزایش ایمنی یا کاهش تصادف در یک نقطه یا محور با معبر شهری است باید بتواند از خود دفاع کند و ادعایش را به اثبات برساند و در صورت عدم توفیق که به معنی هدر دادن پول تخصیصی هست ، بازخواستی تعریف شود.
این بازخواست موجب دقت در معرفی طرح، محاسبات درست ، بکارگیری افراد به دردبخور و کاری، وسواس در هزینه کردها میشود.
هر چند در کشور ما استعداد تحریف همین امور در عمل دور از انتظار نیست.
در انتها صمن تشکر مجدد از شما به نظرم باید صاحب نظران بیشتر گفتگو کنند و زوایای مختلف امر رو واکاوی کنند. امیدوارم این گفتگوها در روشن کردن مسیر کمک کنه.