◄ پنج پرسش در مورد جمعآوری پل گیشا و ساخت زیرگذر
سردرگمی مردم منطقه و ترافیک عمومی عبوری بار بزرگی بر دوش پلیس گزارده و نه تنها اختلالات ترافیکی به حداقل نرسیده بلکه بر شدت آن و بر آلودگی هوا و صدا هم افزوده است.
پروژههای شهری که از بودجه عمومی استفاده میکنند با هدف بهبود وضع زندگی عموم شکل گرفته، طراحی شده، به مرحله اجرایی درآمده و به کاربری میرسند. چنانچه نتیجه کار از نظر عموم مطلوب باشد، یادگاری میشود از سازمان و متولی طرح که برای طرحهای شهری، این متولی شهردار خواهد بود که آنرا از افتخارات خود اعلان نماید و چنانچه طرح اجرایی گرهای از مشکلات باز نکرد و بر پیچیدگیهای مسئله افزود، روال بر این بوده کسی متولی طرح را بهخاطر ضایع کردن منابع عمومی زیر سوال نمیبرد و این نقیصه به فراموشی سپرده میشود.
از طرف دیگر، طبیعت راحتی طلب انسانی، ما را بدان جهت سوق میدهد که اگر راهحلی در یک جا موفق بود، آنرا در همه جا موفق و قابل اجرا تصور کنیم. مثلاً اگر قرص فلان، سردرد ما را خوب کرده، نه تنها برای سردرد، بلکه برای دیگر دردها هم همان قرص را تجویز میکنیم.
نتیجه این رویه را در مورد سدسازی در کشور دیدهایم که آمدند اَبرویش را بردارند، چشمش را هم کور کردند. این رویه را در مورد دوربرگردانها در سطح شهر دیدهاید که در بعضی مناطق عملکرد مثبت داشته و در مواردی دردسر اضافه کرده است. همین موضوع را در مورد جادههای دوطبقه، پل زدن، تونل زدن و بسیار از پروژههای شهری نیز شاهد بودهایم.
بدیهی است تا طرح انجام نشود مشکلات در حین اجرا را نمیتوان تماماً پیشبینی کرد و عواقب پس از بهرهبرداری را نیز نمیتوان پیشگیری کرد. ولی نقش ما بهعنوان متخصص و کارشناس در اینجا معلوم میشود که، چقدر وقت و انرژی صرف شناخت و تحلیل مسئله کرده و چگونه برای هر مشکل راهحل متناسب با آنرا توصیه و تجویز میکنیم. نمونه قابل لمس آن پزشکانی هستند که با دقت تمام به گفتههای بیمار توجه و پس از آزمایشات لازم برای آن بیمار و مشکلش خاصش درمان متناسب را تجویز میکنند و در مقابل پزشکانی که نسخههای از پیش نوشته شده دارند. ما مهندسان نیز در بسیاری موارد نسخههای از پیش نوشته داریم که یقیناً امید به بهبودی از آن نمیتوان داشت.
حال برسیم به مشکل کوی نصر، محله گیشا سابق، ساخت زیرگذر در مسیر آل احمد و بازسازی پل فلزی گیشا که عمر مفیدش به افول رسیده است. تیم فنی شهرداری، شورای شهر و پلیس مدعی هستند که مطالعات کامل انجام شده و هماهنگی لازم و اطلاع رسانی صورت گرفته تا مشکلات در زمان مسدود بودن پل و در حین عملیات ساختمانی به حداقل برسد.ادعا، در عمل معلوم میشود چرا که سردرگمی مردم منطقه و ترافیک عمومی عبوری بار بزرگی بر دوش پلیس گزارده و نه تنها اختلالات ترافیکی به حداقل نرسیده بلکه بر شدت آن و بر آلودگی هوا و صدا هم افزوده است.
چرا به اینجا رسیدهایم؟ آیا به حرف بیمار با دقت گوش کردیم تا بدانیم مشکلش چیست و از ما چه کمکی میخواهد و از خود پرسیدهایم که چه درمانی برای این بیمار خاص موثر خواهد بود؟ ولی ظاهراً به محض دیدن گلوگاه ترافیکی روی پل دو بانده گیشا، علت را کمبود ظرفیت تشخیص دادیم و زیرگذر سه بانده را پیشنهاد کردیم و چون پل طبیعت موفق بوده و با اقبال مردم روبهرو شده مشابه آنرا برای پل گیشا پیشنهاد داده تا این سازه زنگ زده، زندگی دوباره بیابد.
از قدیم گفتهاند که فقط دیکته نا نوشته غلط ندارد. حال که عملیات ساختمانی زیرگذر در حال پیشرفت و برچیدن پل در دست انجام میباشد وقت آن است که خبرنگاران پرسشهایی بکنند تا عموم مردم از تلاش متولیان شهرداری باخبر شوند و نگرانی ساکنان و کسبه منطقه در زمینه حفظ و بهبودی دسترسی پس از اتمام پروژه بر طرف شود. برای مثال موارد زیر نیاز به توضیح و روشنگری دارد:
- در ظرفیت و میزان دسترسی ورودی و خروجی از طرف شرق و غرب برای ساکنان و کسبه محلی چه تغییراتی صورت گرفته و چگونه بهبود یافته است؟
- آیا ساکنان و کسبه گیشا، شهرارا، و امیرآباد به موقع از این طرح و تغییرات موقتی و گذرهای جایگزین مطلع شدهاند؟
- مطالعات ترافیکی صورت گرفته از وضع موجود که نشان دهنده گلوگاه ترافیکی روی پل و دسترسیهای کناری بوده چگونه بهبود پیدا خواهد کرد؟
- افزایش ظرفیت عبوری و بهبود ترافیک در این محل رانندگان را تشویق بیشتر از این گذرگاه خواهد کرد. در آنصورت گلوگاه بعدی ترافیکی در کدام سوی پل گیشا خواهد و چه فکری برای پیشگیری از وقوع آن انجام گرفته است؟
سوالاتی اینگونه، 2 اثر مثبت دارد: اول آنکه مردم خود را ذینفع دیده و مسائل و مشکلات را با شفافیت بیشتری مطرح و از مسئولان درخواست میکنند که در جهت خواسته آنها قدم بردارند. از طرف دیگر، مسئولان را متقاعد میکند که آنها مدیران اجرایی هستند و نه عقل کل و برای موثر بودن باید در تمام مراحل طرح از نظر مصرف کننده و متخصصان استفاده کنند، چرا که اگر طرح موفق شود اعتبارش به مجری میرسد و اگر جوابگوی خواسته اجتماع نباشد سرزنش نثارش خواهد شد.
اگر از یک شخص عادی بشنوید که بگوید «پخش شدن بار ترافیک در منطقه گیشا مقداری زمان بر است و تا زمانی که افراد متوجه شوند که پل جمعآوری شده و مسیرشان را تغییر دهند طول میکشد»، بهنظر شما معقول و منطقی بهنظر میرسد ولی اگر این اظهارنظر یک مدیر سازمان کنترل ترافیک باشد آنرا چگونه ارزیابی خواهید کرد که قبلاً از هماهنگی تمام ارگانها برای کنترل ترافیک شنیدهاید؟
* کارشناس حمل و نقل
1 . اجرای یک پروژه عمرانی بزرگ آن هم در تهران طبیعتا مشکلات ترافیکی ایجاد می کنه و به ساکنین منطقه آزار می رسونه ولی چاره ایی هم نیست و مردم هم برای داشتن شهری با قابلیت زندگی بهتر این یکی دو سال را تحمل می کنند 2 . اولین نفع را خود ساکنین و کسبه محلی می برند چرا که جریان ترافیک عبوری بین منطقه ایی از زیر رد می شود درنتیجه سطح و دسترسی های محلی خلوت تر می شود و حتی می شود جاهایی را سنگفرش کرد پلازاهایی شکل داد تا راسته های خرید پررونق تری شکل بگیرد 3 . تهران شهری است که کلا معماری اشتباهی دارد هر تونلی ساخته می شود ترافیک آن منطقه را کاهش می دهد اما ترافیک را به جای دیگر منتقل می کند که باز احداث تونل بعدی لازم می شود باید آنقدر تونل در تهران ساخته بشه تا تهران یک شهر زیرزمینی هم داشته باشد و جریان اصلی ترافیک در مناطق از زیر رد بشه و به بزرگراه ها و بیرون شهر تخلیه بشه درواقع مردم راه های فرار از ترافیک در سطح شهر داشته باشند تهران حداقل به احداث 50 کیلومتر تونل سواره رو دیگر نیاز دارد که یک قلمش تونل 11 کیلومتر صیاد از میدان سپاه تا بزرگراه آزادگان خواهد بود احداث این تونل ها علاوه بر کم کردن ترافیک ، مصرف سوخت را هم کم می کند که این یعنی کمک بزرگ به اقتصاد کشور و معیشت مردم و کم کردن از حجم آلودگی هوا و آلودگی های صوتی و بصری و کمک به اعصاب و روان ملت و موارد دیگر مثل راه دادن از این تونل ها به پارکینگ های طبقاتی احداثی در مراکز شلوغ شهر که مردم تونلی بیان آنجا پارک کنند تونلی برگردند و البته موقع بحران باعث می شود مدیریت شهری آچمز نشود می شود از همین تونل ها به مراکز آتش نشانی ، بیمارستانی و امدادی و انتظامی دسترسی های اختصاصی هم داد حذف پل ها و ساخت تونل هایی بجای آن ها منظر شهری را هم بهبود می دهد پس ساخت تونل مزیت های بی شماری دارد و نمی شود ساخت تونل در تهران را اشتباه دانست 3 . در یک زمانی طرحی لازم بود تا سریع اجرا شود و به مردم راه های برگشت در بزرگراه ها و ... داده شود دوربرگردان ها به این دلیل پشت هم ساخته شدند و به بهبود جریان ترافیک شهری کمک کردند و بعد تک تک حذف شدند و در حال حذف هستند تا تونل ها و پل ها به جایشان احداث شوند این کجاش ایراد داره ؟؟؟ در موردسد سازی این تبلیغات سنگین خارجی علیه مملکت ماست که سدسازی ها در آن اشتباه بوده و متاسفانه کارشناسان ما هم در دام چنین بازی های رسانه ایی می افتند کشور ما به احداث سدهای دیگر هم نیاز داره هنوز هم حجم زیادی آب را از دست می دهیم یا از مرزها خارج می شود و یا به شکل باران و سیلاب به درون آب های شور می ریزه و هدر می ره سدها سازه هایی هستند که امکان مدیریت بر آب را مهیا می کنند و احداث آن برای کشور ما بسیار لازمه کشور ما بتواند روان آب ها و سیلاب ها را جمع کند شرایط اقتصادی ، معیشتی و اشتغال ، ضریب تامین آب شرب ، امنیت غذایی و ... بسیار بسیار بهبود خواهد یافت که نتیجش درست شدن تراکم جمعیتی کشور و نهایتا افزایش جمعیت کشور خواهد بود و افزایش جمعیت با افزایش سطح اشتغال زایی و درآمد یعنی قدرت بیشتر کشور در زمینه سیاسی ، اقتصادی و نظامی ، واقعا متوجه نشدیم جناب کارشناس به چه دلیل سدسازی ها تا ساخت پل ها و تونل ها را اشتباه می دانند در همین تهران که اگر همین تونل ها و پل ها نبود که دیگر کل تهران به پارکینگ تبدیل می شد .