◄ شیوه ای بدیع در انتخاب وزرای دولت چهاردهم
برای اولین بار معرکه انتخاب وزرا به سبکی نه چندان ظریف اما به غایت بدیع به راه افتاده است.
برای اولین بار معرکه انتخاب وزرا به سبکی نه چندان ظریف اما به غایت بدیع به راه افتاده است.
از ناشیگری ها، آشفتگی ها و بی نظمی ها و چالش ها و بگو نگو های ناگزیر نباید نگران شد. کاری بزرگ و مسیری ناپیموده است. بوته ای بسیار ارزشمند برای خودسنجی ملی از ظرفیت های مدیریتی، اخلاق حرفه ای، میهن دوستی و هزاران ادعای بدون کنتور دیگر است.
مسیر ناپیموده ای است زیرا که تا به حال در فقدان سیستم حزبی یا فرایندهای شایسته گزینی بر اساس امتیازهای تخصصی، افراد معمولا از طریق محافل و حلقه های رفاقتی و با انواع رانت های مادی و معنوی انتخاب می شدند. لذا تا امروز فقط شانس آورده ایم اگر گزینه های توانا و شایسته ای از این طریق بالا آمده است.
حالا شانس بزرگتری داریم: هم برای انتخاب گزینه های بهتر با ضریب اطمینان بالاتر، هم برای نهادینه کردن روشی اصولی برای شایسته گزینی بدون بده بستانهای محفلی. به هیچ قیمتی نباید این شانس بزرگ را از دست بدهیم.
طبیعی است در این مسیرِ ناپیموده گاه دور شویم، گاه نزدیک. مهم این است رو به مقصد حرکت کنیم و مرتب به مسیر درست برگردیم تا این عادت جدید در باور جمعی ما بنشیند، ماندگار شود و تعالی یابد. اما دور شدن چه علامت هایی دارد؟ به یکی از علامت های آن اشاره می کنم امیدوارم صاحب نظران علامتهای دقیق تری را بازگو کنند:
به یاد بیاوریم در خلوت خود یا طی گپ و گفت های صمیمانه با دوستان و همکاران درباره مشکلات ساختاری یا خدمات مورد انتظار از دستگاه های دولتی از چه کاستی هایی حرف می زدیم؟ از رواج پارتی بازی برای دریافت ساده ترین خدمات، از نیاز به داشتن آشنا و سفارش و توصیه در همه امور، از آمار سازی و گزارش های خلاف واقع، از نمایش های ملال آور افتتاح طرح های ساده در قالب پروژه ای فاخر! از جلسات متعدد بدون خروجی کارساز، از انبوه مصوبات اجرانشده و بایگانی شده، از استخدام افراد بر اساس حمایت اشخاص با نفود بدون شایستگی، از نداشتن جرات تصمیمگیری و مخالفت با سفارشات و توقعاتِ غیر قانونیِ افراد ویژه ، از مقایسه کشورمان باکشورهای همسایه یا سایر کشورهای توسعه یافته، از...از...از... و سرانجام ناامیدی از درست شدن اوضاع...
دور شدن یعنی برای تصاحب پست و جایگاه در دولت جدید، شیوه هایی را به کار بگیریم که خود از رواج آنها آزرده و گله مندیم! دور شدن یعنی بین گپ و گفت های صادقانه و صمیمانه ما با اعلام مواضع رسمی ما تفاوت فاحش وجود داشته باشد. حرف های صادقانه را در تریبون رسمی و در جلسات رسمی نزنیم و رفتاری نمایشی داشته باشیم. برای بازگشت به مسیر باید فورا به خودمان رجوع کنیم و مطمئن شویم که با خودمان صادق و یکدستیم. آنگاه به مسیر بازگشته ایم. به همین روشنی!
دولت چهاردهم با شعار انصاف، صداقت و عدالت، آخرین امیدهای ما را "برای ایران" فراخوانده است. این فراخوان، نباید پاسخی از دروغ و بی انصافی و نابرابری دریافت کند. هر حرکت بر مبنای عدم صداقت به ویژه در پوشش سنت خدمتگزاری، رفتاری ریاکارانه و علامت دور شدن است و به سرعت باید به صداقت و یکدستی بازگردیم.
کمی درنگ کنیم. آیا تصمیم داریم به فراخوان ایران، پاسخی سطحی و سرسری بدهیم و فعلا به سهم و جایگاهی برسیم که می دانیم در باره اش ایده و برنامه تحولی نداریم و یا به برنامه های خود باور نداریم. می دانیم شهامت و استقلال رأی کافی برای تصمیمات سخت و حل مسئله های انباشه نداریم؟ چگونه خود را به این تصمیم راضی خواهیم کرد؟
مهم ترین تصمیم برای خدمت به ایران، عزم و عهد و استقامت بر روراستی و صداقت است. باور کنیم از این پس راه این است.
با حرکت های صادقانه به کارگروه های انتخاب وزرای دولت جناب پزشکیان کمک کنیم تا کارشان را سریع تر و با نتایج درخشان تر و امیدآفرین تر به سرانجام برسانند.
این مطالبه و درخواست متوجه اعضای شورای راهبری و کمیته ها نیز می شود.
* فروغ فاریابی کارشناس حمل و نقل