◄ واردات ناوگان دست دوم جادهای یا ریلی، کدام در اولویت است؟
یک کارشناس حمل و نقل اجازه واردات ناوگان جادهای دست دوم خارجی و عدم اجازه واردات ناوگان ریلی دست دوم را وجود تضاد در بخش حمل و نقل توصیف کرد.
یک کارشناس حمل و نقل اجازه واردات ناوگان جادهای دست دوم خارجی و عدم اجازه واردات ناوگان ریلی دست دوم را وجود تضاد در بخش حمل و نقل توصیف کرد.
به گزارش تین نیوز، مهرداد تقیزاده در کانال تلگرامی خود نوشت: واردات کامیونهای دست دوم خارجی به کشور با توجیه کاهش مصرف سوخت آزاد شده است.
وی افزود: این در حالی است که میزان مصرف سوخت ریل نسبت به جاده حدود یک پنجم است.
این کارشناس عنوان کرد: توانایی تولید کامیون با توجه به سابقه، تنوع، رقابت، تکنولوژی و ظرفیت آن در ایران به مراتب بالاتر از ناوگان ریلی بهویژه لکوموتیو است.
تقی زاده با بیان اینکه واردات لکوموتیو به کشور ممنوع است، گفت: در سیاستهای کلی و قوانین برنامههای توسعهای کشور اولویت با حمل و نقل ریلی است.
وی افزود: این تناقض در سیاستهای کلان و تصمیمات اجرایی چگونه توجیه میشود؟
سلام. جسارتا عرض میکنم که " ارجح " تلویحا معنای تفضیلی رو در دل خودش داره و نیاز به پسوند " تر" نیست.معنیش اینه که " الف " بر " ب " رجحان دارد.
لذا بهتره بجای اینکه بگیم " کدام ارجح تراست؟ " بگیم " کدام ارجح است؟ "
سلام. چند یاد آوری:
الف) درسته که میزان مصرف سوخت ریل نسبت به جاده حدود یک پنجم است اما ریل در همه جا نمیتونه جایگزین کامیون بشه و هر باری رو نمیشه از کامیون به ریل آورد بخصوص در مسافت های کم.
ب) در تولید کامیون همون قدر فشل هستیم که در تولید لکوموتیو. سایپا دیزل در تولید کامیون همون کاری رو میکنه که مپنا در تولید لکوموتیو. هر دو لیسانس میخرن و نقشه های تولید رو میگیرن و نهایتا مونتاژ میکنن. لایسنسور محترم اگر لطف بکنه ،بخشی از کار آهنگری و ورق کاری و جوشکاری رو به اونها واگذار میکنه.همینکه لایسنسور به بهانه تحریم بره ، خط تولید میخوابه.
ج) دنبال دانش فنی نگردید که پیدا نمیکنید.خودرو سازها هنوز هم وقتی میخوان یه خودرو رو صندوق دار بکنن مشاور خارجی میگیرن.
با درود
بنظر حقیر این تضاد نیست چرا که تضاد معمولا در شرائطی بوجود میاید که قابل کنترل و اداره نیست. بنوعی خارج از اراده و قصد است و ماهیت ذاتی دو یا چند پدیده است که با هم قابل اجتماع نبوده و با هم متضاد هستند. البته اینجا اصلا قصد وارد شدن به بحث منطق و فلسفه نیست و فقط هدف ارائه یک دیدگاه و نگاه به صحنه مورد نظر از زاویه دیگر است .
شاید نامگذاری تضاد بر چنین آشفته بازاری یک نوع مشروعیت بخشیدن به این خرابه است. شاید بهتر باشد اسمش را اختلاف
گذاشت؟؟
تصور کنید شقوق حمل و نقل همچون خیابان های باشند که همدیگر را قطع می کنند و این باعث تقاطع یاچهارراهی گردد.
مسلما برای اینکه تقابل یا تصادفی در مسیر تردد وسائط نقلیه با هم یا با عابران پیاده رخ ندهد لازم است مقررات مناسب , پلیس مجرب و تجهیزات کارامدی در این چهارراه وجود داشته باشد و گرنه این چهارراه به محل تخالف , تصادف و درگیری تبدیل می شود.
بنظر میرسد که هر یک از شقوق حمل مانند خودرویی که در هر سوی این چهارراه تردد میکند , بخواهند هر چه سریعتر این تقاطع را رد کنند یا حتی از یک خط سیر به خط سیر دیگر تغییر مسیر بدهند و جلوی هم بپیچند و حتی سبقت بگیرند و به حریم و محدوده همدیگر تجاوز کنند.
در این صورت ما با وضعیتی مواجه خواهیم بود که امروز شاهدش هستیم یعنی چهارراه چه کنم در حوزه حمل و نقل!!!؟؟؟
حال سوال اینجاست که چه ارگان و نهادی مسئول نظارت, کنترل و اداره این چهارراه است؟
آیا این نهاد ناظر بر چهارراه مورد نظر از نظر وجود مقررات, اختیار و جایگاه چیز کم دارد؟
یا اینکه علت این اختلاف و تصمیماتی که در اختلاف با دیگری است فقط بخاطر ضعف مدیریتی است و این ضعف باعث می شود نتواند چهارراه مورد نظر را بدرستی اداره کند؟
آیا این امر ممکن است به یکی از شقوق اجازه داد مقررات, برنامه یا سازوکاری را طرحریزی نماید که در اختلاف با برنامه, طرح و مشی دیگر شق است؟
آیا اصولا نهاد تنظیم کننده یا هماهنگ کننده به چنین جایگاهی آگاه است یا خود را مسئول می داند؟ آیا می شود انتظار داشت مثلا رهگذران, رانندگان, کسبه یا بازیگران و ذینفعان حاضر در این چهارراه اقدام به ایجاد این هماهنگی نمایند؟
در شرائطی که این نهاد ضعیف باشد, هر یک از شقوق حمل , دستگاه های غیرتخصصی , ذینفعان مختلف و بازیگران حوزه های مختلف وارد منطقه و جایگاه اداره این چهارراه راه می نمایند.