شرکت های هواپیمایی؛ «مدیریت فنی» یا «مدیریت ناوگان» ؟
در نظر بگیرید، اگر ما رویکرد «مدیریت نقص فنی» را در ناوگان هوایی داشته باشیم وارد چه چرخه معیوب ، ناکارآمد و پرهزینه ای می شویم ؟
وقتی بخش نظامی ماموریتش را «مدیریت تهدیدها» در نظر بگیرد، ضرورت فلسفه وجودیش ایجاب می کند کشور دارای دشمن یا دشمنانی باشد و اساس منفعت سازمانی اش بر وجود سطح بهینه ای از تعارض و تنش در کشور شکل می گیرد و اگر هم این دشمن وجود خارجی نداشته باشد یا آن را ایجاد نموده یا دشمنی را فرضی در نظر می گیرد تا با رویکرد مدیریت تهدیدها ماهیت وجودی خود را به اثبات برساند.
حال در نظر بگیرید اگر این موضوع براساس «مدیریت قدرت» شکل بگیرد، ابعاد و مولفه های عزت نفس ملی تا چه میزان متکثر می شوند و صرفا قدرت از مجرای اقتدار به دست نمی آید و تا چه حد هزینه های پیدا و پنهان اداره یک کشور در داخل و محیط بین المللی کاهش می یابد.
بیشتر بخوانید:
حال این موضوع را در شرکت های هواپیمایی در نظر بگیرید، اگر ما رویکرد «مدیریت نقص فنی» را در ناوگان هوایی داشته باشیم وارد چه چرخه معیوب ، ناکارآمد و پرهزینه ای می شویم ؟
به همین دلیل است دنیا در بخش فنی شرکت های هواپیمایی در پارادایمی جدید به این نتیجه رسیده است که به جای مدیریت خرابی ها، «مدیریت سلامتی» ناوگان هوایی را به عنوان یک دارایی ارگانیک در بنیان های نگرشی مدنظر قرار دهد.
* خلیل الله معمار زاده (محمد معمار) کارشناس هوانوردی