◄فرهنگ ترافیکی محصول سیستمهای کارآمد است
وبلاگ تیننیوز، فروغ فاریابی| جادهها، بیجان، سرد و محکم سر جای خود تثبیت شدهاند و با پیچش هیچ خودرویی نمیپیچند! کارخانههای خودروسازی در یک خط تولید خودروهایی یکسان تولید میکنند اما پشت فرمان هر کدام از این خودروهای یکسان و بر پهنه این راههای صلب، افرادی کاملا متنفاوت مینشینند و این افراد در مواجهه با پیرامون خود و رانندگان دیگر درکی منحصر به فرد دارند. این سه دست به دست هم میدهند و مثلث خطر انسان – خودرو – راه را بوجود می آورند.
قوانین رانندگی و قراردادهای ابداع شده در آن زبان مشترک و قول و قراری است که هر شخص ملزم به دانستن و رعایت آن است تا در گفتگوی سالم و امن بین خودروها خلل ایجاد نکند و خطرآفرین نباشد. گواهینامه رانندگی امتیازی است که یک شهروند بدلیل دانش کافی از زبان رانندگی کسب میکند و نشان دهنده پایبندی او به آن قول و قرارهاست.
نظارت و اعمال قانون برای کنترل و اصلاح حرکت های ناشیانه، ناآگاهانه و گاه پیمان شکنانه ضروری است تا کسی آسیبی نبیند.اعمال قانون، آن مثلث خطرناک را به مربعی نسبتا امن تبدیل کرد و به نیروی قانون وجهی نقش آفرین اعطا کرد. اما رفته رفته اعمال قانون نیز در ترکیب با انسان به داستان پیچیدهای تبدیل شد. هم از نظر عدم تکافوی نیروی انسانی و هم به لحاظ احتمال مداخله مسائل شخصی و شخصیتی.
در این سالها با شدت یافتن مشکلات رانندگی و قانون گریزی رانندگان توصیه و راهکاری سربرآورده و ظاهرا بعنوان حرف آخر همه گلایهها را به سوی خود جلب کرده است :" فرهنگ ترافیکی"!! همه میگویند اگر فرهنگ ترافیکی ما درست باشد تصادفات و تخلفات کم میشوند و نفس راحتی خواهیم کشید. حالا این فرهنگ ترافیکی چیست؟
به نظر نمی رسد "فرهنگ ترافیکی" یک مقوله مشخص و منفک از سایر عوامل فرهنگی و مهندسی و آموزشی باشد بلکه محصولی است که از داد و ستد بین همه مولفههای اجتماعی تولید وجاری میشود. فرهنگ ترافیکی وجود خارجی ندارد که با بکارگرفتن آن رفتارهای ترافیکی رانندگان را مطابق رفتار مورد انتظار قانون درآوریم. تلاش برای یکسان کردن عکس العمل افراد در برابر یک موضوع خاص اگر نافرجام نباشد،تلاشی بسیار پر هزینه و دستاوردهای آن بسیار شکننده است.
آنچه در کشور ما به عنوان "فرهنگ ترافیک" رایج شده و بعنوان یک راهکار در مسائل ترافیکی مطرح میشود تلاشی از این دست است. انتظار رفتار قانونمند از شهروندانی که می دانند اعمال قانون با قدرت و دقت و صحت انجام نمیشود انتظاری آرمانگرایانه است. از سوی دیگر تربیت نیروی انسانی هوشیار، تیزبین و بکارگیری ایشان در همه ساعات و نقاط اگر محال نباشد بسیار دشوار است. گرایش به توسعه سیستم های نظارتی هوشمند در همین راستا قابل تامل است.
سیستمهای هوشمند علاوه بر صرفهجوییهای اقتصادی از نظر بکارگیری نیروی انسانی با حذف خطای انسانی ناظران بدلیل دقت بسیار بالای آنها میتوانند ضلع اعمال قانون را به خوبی در جایگاه شایسته خود بنشانند و شهروندان را به تمکین درمقابل قانون و عکسالعملهای قابل انتظار در شرایط ترافیکی تعریف شده وادارند. سیستمهای هوشمند میتوانند کاستیهای نظارتی متولیان امر و قانون گریزیهای شهروندان را به نفع طرفین پوشش دهند و از میلیاردها انسان نامشابه، چند حرکت تعریف شده و مشخص در معابر را انتظار داشته باشند و بر رعایت آنها تاکید کنند و در
مقابل راه چانهزنیهای گوناگون رودرو را نیز مسدود کند.
اگر از رفتارهای آرام و صحیح کشورهای توسعهیافته لذت میبرید، پس از تحسین پایبندی رانندگان به قانون به سیستمهای نظارتی هوشمند، قدرتمند و کارآمد آن نیز نظری بیفکنید تا سهم وارستگی شخصی افراد و پرهیز ایشان از تبعات تخلف و اعمال قانون قدری آشکارتر شود.