در فضیلت اخلاق
وبلاگ مسعود نیلی-نظم اقتصادی مبتنی بر ارزشهای فردگرایانه، یعنی نظام بازار رقابتی یا سرمایهداری (اصطلاحی که منتقدان بازار آزاد باب کردهاند)، نه تنها فاقد هدف مشخص جمعی در درون خود است، بلکه با دامن زدن به رقابت، مانع تعاون و کمک همتایان اقتصادی به یکدیگر میشود.»
راهی که برای پاسخ به این اتهام در پیش گرفته میشود اشاره به تفاوت اخلاق در جوامع کوچک و بزرگ است: «همبستگی گروهی ناظر بر اهداف مشخص جمعی، کارکردی مهم و حتی حیاتی در بقا و دوام اجتماعات کوچک هدفمند دارد.» «اما در یک جامعهی بزرگ با تقسیم کار گسترده و روابط مبادلهای شبکهای و فراگیر که هدف مشترک و مشخص جمعی وجود ندارد و هر کس در چارچوب قواعد کلی انتزاعی بازی خاص خود را انجام میدهد، رقابت به عنوان یک اسلوب شناخت و قاعدهی تخصیص بهینهی منابع، به یک ارزش مهم تبدیل میشود.» و به این ترتیب نتیجهگیری میشود که «جوامع بزرگ و گستردهی متمدن، اساساً ساختاری به جز روابط مبادلهای شبکهای و فراگیر نمیتوانند داشته باشند.» و به قول هایک «برای سازگار شدن با شرایط ناشناخته همکاری معنی ندارد.» و این اشتباه است که همکاری و همبستگی را بهتر از رقابت بدانیم. به همین ترتیب تأکید میشود که «رقابت مهمترین عامل کارایی، تخصیص بهینهی منابع و در نتیجه افزایش ثروت و رفاه ایجاد شده در جوامع مدرن صنعتی است.» و «کارایی شرط لازم برای بهبود وضعیت کمدرآمدها است.» و برای اینکه نشان داده شود افزایش ثروت در جامعه به نفع همه است اینگونه استدلال میشود که «رشد اقتصادی مداوم خواهناخواه طبقهی متوسط مصرفکنندهی بالندهای را به وجود میآورد» و «مقصد تولید انبوه ناگزیر تودههای انبوه مردم است.»
☑️ اینکه بر خلاف پیشبینی مارکس و بسیاری دیگر از سوسیالیستها توسعهی سرمایهداری منجر به افزایش بهرهوری نیروی کار و کاهش نابرابری در توزیع ثروت و درآمد شده است. بخشی دیگری از این استدلال به موضوع خیرخواهی غیرمستقیم و ناخواسته از طریق بازاری رقابتی و پیروی از نیات سودجویانهی فردی اختصاص دارد و باز از قول هایک آمده است که اگرچه به این ترتیب بیشترین خیر را به دیگران میرسانیم اما چون «این نوع خیرخواهی غیرمستقیم و ناشناس، خلاء عاطفی حس نیکوکاری و تکلیف اخلاقی کمک مستقیم به دیگران را پر نمیکند، ایدئولوژیهای سوسیالیستی اغلب با تکیه بر این خلاء عاطفی است که راه نفوذ خود را در جوامع پیشرفتهی سرمایهداری باز میکنند.»
«آزادی انتخاب فردی شرط لازم برای هرگونه کردار اخلاقی است» و این که «این شرط لازم در جوامع مبتنی بر اقتصاد بازار رقابتی وجود دارد» موضوع «اهداف نهایی» در اقتصاد مطرح میشود و از قول هایک آورده میشود که «اهداف نهایی هیچگاه اهداف اقتصادی نیستند.» در واقع «مطلوبیت پدیدهای ماقبل اقتصادی و فرااقتصادی است» و «نظم اقتصادی هیچ هدفی را تعریف یا تعیین نمیکند.» «نظم اقتصادی و مکانیسم قیمتها در حقیقت وسیلهی کارآمدی برای تحقق بخشیدن به این هدفها است.» فضیلت اخلاقی دیگری که در اقتصادهای بازار رقابتی شکل میگیرد و آن هم «مسئولیتپذیری» است که در اقتصادهای دستوری (دولتی)، به طور طبیعی در پایینترین سطح ممکن است. «مسئولیت فردی ناشی از آزادی انتخاب، یکی از علتهای اساسی کارآمدی نظامهای اقتصادی مبتنی بر بازار رقابتی است.» برای تأیید اخلاقی بودن این نوع نظام اقتصادی، در رفتارهای اخلاقیتر جوامع پیشرفته اینکه سعی شود مردم برابر شوند شکل جدیدی از بردگی است
بخشی از فصل اول کتاب اقتصاد و عدالت اجتماعی نوشته مسعود نیلی با همکاری موسی غنی نژاد ، محمد طبیبیان، فرجادی