◄ عذر بهتر از گناه
وبلاگ محسن رنانی-این ساعت (عصر سه شنبه) وعده ما بود برای انتشار بخش چهارم مقاله «قاتل بنیتا حکومت است یا ربایندگان؟». عنوان این بخش را گذاشتهام: «حکومت فقهی، از بیماری و گناه، جرم میآفریند».
وبلاگ محسن رنانی-این ساعت (عصر سه شنبه) وعده ما بود برای انتشار بخش چهارم مقاله «قاتل بنیتا حکومت است یا ربایندگان؟». عنوان این بخش را گذاشتهام: «حکومت فقهی، از بیماری و گناه، جرم میآفریند».
اما راستش هنوز مطلب، آنگونه که دوست دارم، تکمیل و آماده نشده است. چون کار دشواری است. من با چند محدودیت روبهرو هستم. نخست محدودیت کم سوادی خودم در حوزهای که بیشتر حقوقی و فقهی است و من می خواهم آن را وارد تحلیل اقتصادی اجتماعی کنم. دوم محدودیت مربوط به تنوع مخاطبان که الزام میکند مطلب را چنان ساده بنویسم که انواع مخاطبان بتوانند با آن ارتباط بگیرند. سوم، محدویت تعداد کلمات هر پست تلگرامی است که مرا مجبور میکند فشرده بنویسم تا از یک یا حداکثر دو پست تلگرامی بیشتر نشود. چهارم محدودیت سیاسی است که جوری بنویسم که به پَرِ قبای حاکمان بر نخورد. و پنجم محدودیت مربوط به حساسیتهای مذهبی است.
هنوز در ذهن بسیاری از مومنین ما و حتی در ذهن بسیاری از روحانیان نیز بین ایمان، مذهب و ایدئولوژی، خط کشی روشنی وجود ندارد. عوام و بویژه افراطیها که ایدئولوژیهای سیاسی را کاملا با ایمان خلط میکنند. اما متاسفانه بسیاری از مذهبیهای باسواد هم میان ایمان و مذهب یا دقیق تر بگویم بین «دین قلبی و ایمانی» و «دین اجتماعی و مناسکی» تفاوتی قائل نمیشوند. بر این اساس هستند کسانی که نقد فقه را نقد اسلام یا نقد تشیع یا نقد دین میدانند (و برخی نقدها که از سوی خوانندگان برای من ایمیل شده است از این جنس است). البته میدانم که طبیعی است. جامعه ما، بر خلاف ادعایی که دارد مبنی بر این که تاریخ هزار سالهای در اندیشه دینی دارد، از نظر اندیشه دینی جامعه نوجوانی است و عمق راهبردی اندیشه دینی در آن ناچیز است.
همهی این ها را برای این گفتم که بهانهای آورده باشم برای این که امروز بخش چهارم نوشتار را منتشر نکنم تا مطلبی که آماده کردهام را وارسی مجدد و بازنویسی کنم. ضمن این که امروز فایل صوتی یک سخنرانی خوب از پژوهشگر پرتلاش و نواندیش دینی ارجمندمان آقای امیرحسین ترکاشوند به دستم رسیده است که موضوعش دقیقا «جرم انگاری گناه» است. میخواهم از آن نیز برای تکمیل بحث خود استفاده کنم.
بنابراین امیدوارم پوزش مرا پذیرید. قول میدهم عصر پنجشنبه دیگر بهانه نیاورم و مطلب را منتشر کنم.