با تیم اقتصادی دولت دوازدهم به کدام سو میرویم؟
وبلاگ محسن جلال پور-سال دارد به نیمه میرسد اما موتور اقتصادایران هنوز روشن نشدهاست.پنج ماه اول سال به تعطیلات و ماه مبارک رمضان و انتخابات و تشکیل کابینه گذشت و وزرای اقتصادی قطعا شهریور را نیز به عزل و نصب معاونان و رؤسای سازمانها مشغول خواهند بود.شاید از مهرماه به بعد موتور سیاستگذاری روشن شود.
وبلاگ محسن جلال پور-سال دارد به نیمه میرسد اما موتور اقتصادایران هنوز روشن نشدهاست.پنج ماه اول سال به تعطیلات و ماه مبارک رمضان و انتخابات و تشکیل کابینه گذشت و وزرای اقتصادی قطعا شهریور را نیز به عزل و نصب معاونان و رؤسای سازمانها مشغول خواهند بود.شاید از مهرماه به بعد موتور سیاستگذاری روشن شود.
اینروزها مکرر با این سؤال مواجه میشوم که وضعیت اقتصادایران با تیم جدید اقتصادی دولت چه خواهد شد؟
قطعا سوال سختی است و پاسخ دادن به آن منوط به اعلام برخی برنامه ها و سیاستها از سوی دولت است اما به دو دلیل میشود نسبت به آینده امیدوار بود.
دلیل اول: دولت دوازدهم راه دولت یازدهم را ادامه خواهد داد.ثبات اقتصادی و آرامش، مهمترین مشخصه دولت یازدهم بود.منطقی است اگر بگوییم در دولت دوازدهم نیز با سیاستهای شوک آور و غافلگیر کننده مواجه نخواهیم بود.
دلیل دوم: همه اعضای تیم اقتصادی دولت،پیشینه ای مشخص و قابل ارزیابی دارند.ویژگی مشترک آنها،رفتارهای سنجیده و غیر رادیکال و دوری از بداهه نوازی است.
اما تیم اقتصادی در دولت دوازدهم تغییراتی داشته و باید ببینیم این تغییرات چه اثری بر کلیت سیاست گذاری اقتصادی در دولت دوازدهم خواهد داشت.
محمد شریعتمداری جای محمدرضا نعمتزاده را گرفتهاست.آقای نعمتزاده به هرحال تلاش زیادی کرد و برخی زحمات ایشان قابلتقدیر است.البته این اواخر سنگینی تصمیمهای آنی روی سر بنگاهها سنگینی میکرد.
توقف ناگهانی ثبت سفارش خودروهای خارجی از این دست تصمیمهای ناگهانی بود. شریعتمداری اما اهل وارد کردن شوک نیست.کارشناسان را طرف مشورتش قرار میدهد.متواضع است و اشتباهات احتمالیاش را زود جبران میکند.در دوره آقای نعمتزاده سیاستهای تجاری به نوعی در حاشیه سیاستهای صنعتی قرار داشت اما قطعا در دوره شریعتمداری تجارت، پیشران رشد اقتصادی خواهد شد.او مدیری است که میتواند تکنوکراتهای صنعتی را جذب کند.مورد اعتماد حاکمیت است و در دولت نیز نفوذ خوبی دارد.از همه مهمتر این که مدافع بازار و رقابت است و قول داده فضای کسب وکار را اصلاح کند.
مسعود کرباسیان نیز جای علی طیبنیا را گرفته است. به رسم ادب و احترام، آقای طیبنیا را شایسته تقدیر و سپاس ویژه میدانم و برایش آرزوی سلامتی و توفیق دارم. آقای کرباسیان هم مدیری مقتدر و مدافع اصلاحات است.چرخه کار را تا اصلاح نکند دست بر نمیدارد.به خوبی از پس اصلاحات گمرک برآمد و به نظر میرسد قدرت شخم زدن نظام معیوب مالیاتی را نیز دارد.کرباسیان استاد ارتباط است و به واسطه قدرت اجرایی و تعامل بالا قطعا میتواند یکی از وزرای موفق اقتصادی این دولت باشد.
به این ترتیب فکر میکنم ترکیب تیم اقتصادی با ورود دو چهره جدید، تقریبا در تداوم تیم قبلی عمل خواهد کرد.به خصوص اینکه چهرههای مؤثر تیم قبلی همچنان در دولت حضور دارند.
اسحاق جهانگیری معاون اول سرشناس و قابل احترام که به واسطه تجربه و تسلطی که دارد،نقش تعیین کنندهای در سیاست گذاری خواهد داشت. او درد اقتصاد ایران راخوب میداند و ازمطلعترین افراد نسبت به مسائل حال حاضر کشور است.
محمدنهاوندیان نیز بدون شک نماینده بخش خصوصی در دولت دوازدهم است که پیش از این گرفتار حواشی و تشریفات دفتر رئیس جمهور بوده و اکنون با فراغ بال میتواند روی مسائل اقتصادی تمرکز کند.اوهمچنین نزدیکی زیادی به رئیس جمهور روحانی دارد که در پیشبرد برنامه های تیم اقتصادی بسیار مؤثرخواهد بود.
وجود مسعود نیلی که اشراف کاملی نسبت به مسائل اقتصادایران دارد قطعا برای دولت دوازدهم ارزشمند خواهد بود.او اکنون دستیار اقتصادی رئیس جمهور است و در نشستهای دولت شرکت میکند.نزدیکی بیشتر او به رئیس جمهور نوید بخش تحولات بنیادین در اقتصاد ایران است.
در کنار اینها باید از ولیالله سیف یاد کنم که قرابت زیادی با تیم فکری دولت دارد.آقای سیف مشکلات مؤسسه های مالی و اعتباری را تا حد زیادی حل کرده و کار بزرگتر او،اصلاح نظام بانکی در سالهای پیش رو خواهد بود.
محمدباقر نوبخت نیز امین و مورد اعتماد رئیس جمهوری است و هماهنگ با آقای روحانی عمل میکند.باید امیدوار باشیم که در سایه حمایتهای رئیس جمهوری،سازمان برنامه و بودجه نقش مؤثرتری در اقتصاد کشور ایفا کند.
در نوشته بعدی سعی میکنم چرخه کار و فرآیند سیاستگذاری دولت دوازدهم را تشریح کنم.