◄ آنچه از رئیس جمهور آلمان آموختم
یک مؤسسه تحقیقاتی خصوصی آلمانی، ترتیب گفت و گوی تعدادی اساتید دانشگاه از ۱۴ کشور با رییس جمهور آلمان را طی هفته گذشته فراهم آورد. این ملاقات چند ساعته، هم ابعاد فکری قابل تأملی داشت و هم ابعاد خلقی و رفتاری قابل ثبت. در زیر به برخی از مشاهدات خود میپردازم.
وبلاگ محمود سریعالقلم- رییس جمهور آلمان طی گفت و گو مطرح کرد:طی دو سال و نیم گذشته، آلمان یک میلیون و چهارصدهزار نفر سوری، عراقی و افغانی مهاجر را پذیرفته است. هزینه هر مهاجر در ماه برای اسکان، مواد غذایی، بیمه و آموزش زبان آلمانی، ۵۰۰۰ یورو است. (شما خودتان میتوانید ضرب و تقسیم کنید).
مهاجران در کل آلمان پخش شده اند و تمام دولت های محلی وظیفه دارند تا هم مهاجران را نسبت به فرهنگ و سیستم آلمانی آگاه کنند و هم مردم آلمان را برای پذیرش اجتماعی و اقتصادی مهاجرین مسلمان، آموزش دهند. این یک پروژه دراز مدت است که براساس اصل همگرایی مهاجرین به جامعه و اقتصاد آلمانی طراحی شده، ضمن اینکه این گروه عظیم مسلمان باید حقوق مذهبی و مدنی خود را نیز داشته باشند.
او گفت: دومین چالش ما حفظ اتحادیه اروپاست. باید همکاریهای خود را با دولت جدید فرانسه افزایش دهیم و به رشد اقتصادی، یکپارچگی و امنیت اتحادیه مساعدت بخشیم. نظر مهمتر این بود که این خواست مردم آلمان است و نتیجه انتخابات فرانسه نیز گواه بر حفظ وحدت و توسعه اتحادیه اروپاست.
چالش سوم این است که چگونه همانند دوره جنگ سرد، برای ایجاد یک نظم بین المللی مبتنی بر قواعد میان قدرتهای بزرگ،اروپا و قدرتهای منطقه ای تلاش کنیم. اگر رفتارها از قبل قابل پیشبینی نباشند نمیتوان درصدد ثبات، رشد و امنیت باشیم.چه رفتار ملی و چه رفتار بین المللی تابع استخراج قواعدی است که بازیگران به آن پایبند باشند. برای کاهش تنشهای میان روسیه با غرب باید به دنبال تنظیم قواعد جدید باشیم. مجدداً تأکید شد که این خواسته مردم آلمان است.
چالش چهارم حفظ محیط زیست آلمان، تعطیلی تدریجی نیروگاههای هسته ای و حرکت به سوی استفاده از تکنولوژیهای برتر برای تأمین انرژیهای تمدیدپذیر است. مجدداً نکته حائز اهمیت اینکه این خواسته اکثریت مطلق مردم آلمان است.
طی گفت و گوها مطرح شد که در هیچ مقطع تاریخی به اندازه امروز، آلمان در این حد، امن، ثروتمند، موفق و الگو نبوده است. در شرایطی که اکثر کشورهای صنعتی، کسری بودجه قابل توجهی دارند، دولت آلمان باید نظام مالیاتی خود را ترمیم کند و از مردم کمتر مالیات بگیرد چون مازاد بودجه دارد و پول اضافه را باید به مردم برگرداند.
قدرت در آلمان در پارلمان این کشور متمرکز است و پارلمان نماد تمام اقشار اجتماعی و فکری از دست راست گرفته تا چپ میباشد.تمام تصمیم سازی های اقتصادی،اجتماعی،امنیتی و نظامی در پارلمان صورت میپذیرد که مظهر اراده ملت است. حتی دولت آلمان حق اعزام نیروی نظامی به خارج را ندارد و این اقدام نیازمند رأی اکثریت مطلق پارلمان آلمان است. در لابلای مباحث اساتید اقتصاد و روابط بین الملل با رییس جمهور آلمان گفته شد که در هیچ کشور دنیا به اندازه آلمان: اینقدر مردم به دولت، بخش خصوصی و رسانه ها اعتماد ندارند.این یک وجه تقریباً بی نظیر در مقیاس بین المللی است. هر فردی که سمت قبول میکند مرتب باید به پارلمان و حوزه انتخابیه خود پاسخ بدهد. حکمرانی فقط انتخابات نیست.در جلسات منظم هفتگی میان مردم و نمایندگان پارلمان،شهروندان مطالبه میکنند و نمایندگان باید پاسخگو باشند. این نزدیکترین نمونه قابل تصور به متون دموکراسی است.
یک استاد دانشگاه مصری به این نویسنده چند سال پیش میگفت: به عنوان ناظر سازمان ملل به یک کشور آسیای مرکزی برای حسن اجرای انتخابات ریاست جمهوری رفتم.دو روز قبل از انتخابات به آنجا رسیدم و متوجه شدم همه جا جشن و مهمانی است و مرا از یک مهمانی به مهمانی دیگری میبرند. وقتی دلیل جشنها را جویا شدم، گفتند برای آقای رییس جمهور است.پرسیدم کدام رییس جمهور؟ گفتند همینکه انتخاب شده.گفتم انتخابات دو روز دیگر است! گفتند: شما متوجه نیستید دموکراسی ما فرق میکند؛ از قبل معلوم است چه کسی رییس جمهور میشود.
طی چند دهه اخیر،کشورهای جهان سوم، ایده دموکراسی را به استهزاء گرفته اند و تبلیغات وPropaganda را جایگزین شفافیت و پاسخگویی کرده اند و هر چند سال یکبار نمایش انتخاباتی به راه میاندازند.رابرت موگابه، همچنان پس از ۳۰ سال، در انتخابات ریاست جمهوری زیمبابوه انتخاب میشود.
دموکراسی جز نمایندگی و تحقق خواسته های مردم،امر دیگری نیست. قدرت دولت آلمان ناشی از توانمندیهای بنگاه های تولیدی و تجاری و بانکی آلمانی است.دولت آلمان ...