◄ متاسفانه شما هم یک ژن خوب دارید!
یکی از باورهای بسیار غلطی که از کودکی در ذهن ما جای گرفته است این است که برخی ها ژن خوبی دارند. برخی آی کیو دارند و باقی آدم ها متوسط و پایین است. فقط چند نفر در عالم هستند که می توانند طلای المپیاد بگیرند و می توانند استاد دانشگاه هاروارد شوند و کارهای خارق العاده کنند و بقیه هم باید آن ها را تحسین کنند و به آن ها غبطه بخورند.
وبلاگ مجتبی لشکر بلوکی-یکی از باورهای بسیار غلطی که از کودکی در ذهن ما جای گرفته است این است که برخی ها ژن خوبی دارند. برخی آی کیو دارند و هوش باقی آدم ها متوسط و پایین است. فقط چند نفر در عالم هستند که می توانند طلای المپیاد بگیرند و می توانند استاد دانشگاه هاروارد شوند و کارهای خارق العاده کنند و بقیه هم باید آن ها را تحسین کنند و به آن ها غبطه بخورند. به همین خاطر بر اساس تست هایی برخی را انتخاب می کنند و می برند مدرسه تیزهوشان و باقی مردم هم باید در مدارس کندهوشان تحصیل کنند! از همان ابتدا برچسب می زنیم به آدم ها. برخی جوگیر تیزهوشیشان می شوند و برخی نیز تا آخر عمر ننگ کندهوشی را به دوش می کشند. اما این باور نه تنها اشتباه است بلکه بسیار فاجعه آمیز است.
واقعیت چیست؟
استاد برجسته دانشگاه هاروارد نظریه ای دارد به نام هوشهای چندگانه. بر اساس تئوری هوشهای چندگانه دیدگاههای روانسنجی سنتی نسبت به هوش، بسیار محدود و ضعیف است و برداشت درستی از میزان باهوش بودن انسانها ندارد. به عقیده او همه انسانها دارای انواع مختلفی از هوش هستند. او در کتاب خود، 9 نوع مختلف هوش را معرفی کرده است شامل هوش موسیقیایی، هوش درون فردی، هوش تصویری-فضایی و هوش کلامی- زبانی و ...
تجویز راهبردی:
در ادامه سه تکنیک کلیدی برای شناسایی هوش ویژه معرفی میکنم که می تواند راهگشا باشد:
1- تکنیک "ای کاش دیگران"
همه ما فکر می کنیم کارهایی را که خوب انجام میدهیم کارهای سادهای هستند، به همین خاطر ارزش و اعتبار چندانی برای آنها قائل نیستیم و برعکس به چیزهایی ارزش میگذاریم که انجام دادن آن برایمان دشوار است و برای بقیه افراد ساده است. به چیزهایی فکر کنید که به طور طبیعی انجام میدهید و بقیه میگویند، “کاش میتوانستم من هم اینکار را به خوبی تو بکنم”. همان میتواند استعداد ذاتی شما باشد.
2- تکنیک یادآوری موفقیتها
گاهی اوقات استعدادهای ما به این دلیل پنهان میشوند که ما خودمان را مشغول کارهای دیگری می کنیم (به جبر روزگار، مثلا می شویم کارمند اداره ثبت احوال تا پول دربیاوریم). به جای این باید به کارهایی فکر کنیم که واقعاً در آن توانمندیم. مثلاً کسی می گفت من همیشه نویسنده خیلی خوبی بودم ولی هیچ وقت فکر نمیکردم که این میتواند شغلم باشد. در دانشگاه محیط زیست خواندم و بعد از فارغ التحصیلی در صنعت محیط زیست وارد کار شدم. آنجا بود که موقع نوشتن گزارشهای کاری و حرفهای فهمیدم استعداد واقعی من نویسندگی است و از آنجا بود که وارد این کار شدم.
3- تکنیک سه ستونی
این تکنیک باید بعد از تکنیکهای دیگر انجام شود. یک تکه کاغذ بردارید سه ستون بکشید. در ستون اول چیزهایی که دیگران در مورد شما میگویند را بیان کنید. در ستون دوم چیزهایی که برای شما ساده است اما برای دیگران سخت است را بنویسید. در ستون سوم موفقیتهای خود را یادداشت کنید. حالا چک کنید که چه چیزی در همۀ این موارد مشترک است و یا به هم نزدیک است؟ آنهایی که در هر سه ستون هستند. هوش ویژه شما و ژن خوب شما هستند!
ممکن است یک نفر با هوش ریاضی- منطقی بتواند محاسبات پیچیده نرخ انبساط جهان را محاسبه کند. اما ما برای زندگی بهتر نیازمند خیلی هوشهای دیگر هستیم؛ از جمله هوش مذاکره با کشورهای متخاصم. هوشی که آن ریاضیدان از آن بی بهره است. هر کدام از ما یک نابغه منحصر به فرد است و جامعه ما برای پیشرفت نیاز به انواع و اقسام نابغهها دارد و نه فقط یک نوع نابغه. خداوند از روح خود در نفس ما دمیده است و او بی پایان است. لذا همه ما یکتا و ویژه آفریده شدهایم. نخواهیم که جای دیگری باشیم. چرا که جای ما در هستی خالی خواهد ماند. هوش ویژهای که خداوند در درون هر کدام از ما نهاده است را بیابیم و بر اساس آن مسیر جدیدی را بپیماییم.