نباید از یاد برد؛ باید درس گرفت
محسن جلال پور در تازه ترین یادداشت خود معتقد است سیاستگذار نباید درسهای زلزله کرمانشاه و هجدک را از یاد ببرد. هر دو زلزله پیامهای خاصی داشتند و انعکاسی از درستی یا نادرستی دو شیوه سیاستگذاری در بخش مسکن بودند.
وبلاگ محسن جلالپور-چند روز پیش زلزله ای به بزرگی 6.3 ریشتر مردم منطقه هجدک کرمان را غافلگیر کرد اما این زلزله جز تخریب برخی خانههای قدیمی و فرسوده، خسارت جانی نداشت. سال گذشته اوایل مهرماه، زلزله ای به بزرگی 4.8 ریشتر منطقه راور کرمان را لرزاند که این زلزله هم خسارت جانی نداشت و تنها 24 نفر را با آسیبهای جزئی روانه بیمارستان کرد.
سؤال این است که چرا زلزله کرمانشاه آن اندازه که میدانید،خسارت جانی و مالی به دنبال داشت اما چند زلزله اخیر کرمان خسارت جانی نداشته و حتی خسارت مالی آن نیز ناچیز بوده است؟
قبل از آن که به این پرسش پاسخ دهم،یک بار دیگر شما را به گذشته میبرم. سال 1382 یکی از تلخترین حوادث طبیعی ایران در منطقه بم کرمان رخ داد و طی آن حدود 50 هزار نفر از اهالی این شهر زیر آوارهای زلزله جان دادند.
یک سال بعد در چهارم اسفندماه 1383 زمین لرزه دیگری در شهر زرند رخ داد که در آن حدود هزار نفر از اهالی این منطقه زیر آوار جان دادند و صدها خانه ویران شد. بعد از این حوادث تلخ، نوسازی و مقاوم سازی بناهای ساختمانی در بخشهای مختلف استان کرمان با دو شکل سیاستگذاری آغاز شد.
در مهمترین رویکرد، دولت به مردم تسهیلات ارزان قیمت پرداخت کرد تا شخصا نسبت به مقاومسازی بناهای خود اقدام کنند. در این رویکرد، دولت نقش نظارتیاش را حفظ کرد اما ساخت و ساز را به خود مردم سپرد. هرکس میخواست تسهیلات دریافت کند،باید به استانداردهای تعیین شده برای مقاومسازی بناها تن میداد. به این ترتیب در مدت زمانی کوتاه، خیلی از خانههای این منطقه بازسازی یا نوسازی و مهمتر این که با استانداردهای مشخص، مقاومسازی شدند.
رویکرد دیگر این بود که دولت تصمیم گرفت برای آسیبدیدگان زلزله زرند، خانه بسازد. خیلیها درباره این سیاست هشدار دادند و گفتند خانه سازی دولتی، خطاست. دولت این توصیه را گوش نکرد و به ساخت خانه در برخی روستاهای منطقه زرند پرداخت. اکنون بخشی از همان خانهها به آغل گوسفند یا محل انبار علوفه تبدیل شده است. چرا که اصولا روستاییان این نوع خانه سازی را قبول ندارند و به جد معتقدند که خانه را خودشان باید بسازند.
نشانه دیگری از اشتباه بودن تصمیم دولتها در ساخت خانه برای مردم،حوادث تلخی است که در کرمانشاه رخ داد. در این منطقه، دولت برای مردم، مسکن مهر ساخت و بیشترین خسارت از همین ناحیه به مردم وارد شد در حالی که خانههای شخصی ساز مناطق زلزله زده از آسیب مصون ماند.
نتیجه گیری:
زلزله کرمانشاه نشان داد دولت نمیتواند خانه ساز خوبی باشد و اگر بسازد،به فاجعه منتهی میشود.در مقابل،زلزله هجدک نشان داد که سیاست مقاومسازی قطعا جواب میدهد و اگر در کرمان جواب داده،باید در بقیه کشور هم پیاده شود. نباید بعد از رخ دادن فاجعه سیاستگذاری کرد چرا که تجربه نشان میدهد هزینه پیشگیری خیلی پایین تر از هزینه بازسازی و نوسازی است.
سیاستگذار باید با وسوسه هرگونه دخالت در بازار ساخت و ساز مقابله کند. مردم باید خانههای خود را در برابر زلزله مقاوم کنند. مردم باید برای خود خانه بسازند نه دولت. دولت میتواند از منابعی که در اختیار دارد به مردم روستاها و شهرهای کوچک تسهیلات پرداخت کند و پرداخت این تسهیلات باید منوط به رعایت استانداردهای مقاومسازی در برابر زلزله باشد در غیر این صورت بهتر است دولت و نهادهای حاکمیتی از بازار ساخت و ساز خارج شوند.