نگرانی از فردای کشور
باید نگران فردای کشور بود. نسل فعلی از عملکرد ما رضایت ندارد. بازسازی امید جامعه باید در دستور کار قرار گیرد و تنها در صورت مرمت حکمرانی است که میتوانیم به حل و فصل چالشهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی امیدوار باشیم.
وبلاگ محسن جلالپور: قطعا یکی از افتخارات زندگیام آشنایی با دکتر موسی غنینژاد است.اقتصاددان آزادیخواهی که نقش بسیار مهمی در آشنایی نسل ما با اقتصاد آزاد دارد. غنینژاد آزاد میاندیشد، آزاد زندگی میکند و آزاد سخن میگوید. سالهای طولانی بود که از طریق نوشته و کتاب با اندیشه این مرد بزرگ آشنا بودم. اینروزها اما به واسطه رفت وآمدی که با ایشان دارم، مستقیم از محضرشان بهره میبرم.
اخیرا به دعوت هفته نامه تجارت فردا در میزگردی با حضور ایشان شرکت کردم.آنجا گفتم که بیش از هرچیز باید نگران از بین رفتن سرمایه اجتماعی، مالی و انسانی کشور باشیم.چرخهای را ترسیم کردم که در آن، اعتماد عمومی به دلیل عملکرد نامناسب مجموعهای از نهادهای دولتی و حاکمیتی غیردولتی به شدت تخریب شده و این تخریب منجر به کاهش اعتماد سرمایهگذاران و سرمایهگذاری در کشور شده و در نهایت، مهاجرت نخبگان و فرار سرمایهداران را به دنبال داشته است.
اشاره کردم که بالاترین سرمایه اجتماعی ما در زمان انقلاب شکل گرفت و پس از آن در چند مقطع دچار نوسان شد اما درحال حاضر سرمایه اجتماعی ما درحد پایینی قرار دارد و در چنین وضعیتی سرمایهها به جای این که در کشور بمانند و موتور محرک پیشرفت باشند، فرار میکنند و به کشور آسیب میرسانند.
من معتقدم درپنج سال اخیر سه بار فرصت مناسب برای بازسازی اعتماد عمومی و افزایش سرمایه اجتماعی به وجود آمد اما هر سه فرصت نادیده گرفته شد. در این مقطع تاریخی که اقتصاد ایران درگیر مشکلات متعدد و پیچیده است، تنها با اتکا به سرمایه اجتماعی و امید مردم میشود اصلاحات اقتصادی را پیش برد در غیر این صورت همان طور که دکتر نیلی هم اشاره کردهاند، باید منتظر وقوع حوادث نگران کننده در کشور باشیم.
به اعتقاد دکتر غنینژاد؛ ایدئولوژی التقاطی، بیاصالت و ملهم از تفکرات کمونیستی خودی و غیرخودی، اصلیترین عاملی است که طی سالها و دههها منجر به بروز مشکلات، تبدیل شدن آنها به چالش شده است.
به گفته ایشان، یک ایدئولوژی غیرشفاف که با دو مفهوم «خودی و غیرخودی» و «تعهد و تخصص» باعث میشود سرمایه اجتماعی، مالی و انسانی کشور در آستانه بحران قرار گیرد. ایدئولوژی ناکوکی که ظاهری مزورانه دارد و نه اسلامی است و نه ایرانی که از قضا هم خلاف دین است و هم ضد ایران. خط فکری مخربی که به عقیده دکتر غنینژاد تدریجی، پنهانی و مویرگی در کشور ما نفوذ کرده و غالب شده و حالا خیلیها بیآنکه بخواهند یا بدانند به آن عمل میکنند.
هرچه هست، باید نگران فردای کشور بود. نسل فعلی از عملکرد ما رضایت ندارد. بازسازی امید جامعه باید در دستور کار قرار گیرد و تنها در صورت مرمت حکمرانی است که میتوانیم به حل و فصل چالشهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی امیدوار باشیم.