◄ چرا از افزایش قیمت بنزین ناراحتیم؟
به جای باجدادن و ترویج فرهنگ گداپروری، اصول درست حکمرانی را به کار بندید، مردم را شریک تصمیمگیریهای خود کنید و اگر راه و توانش را نمیدانید و ندارید، شرافتمندانه و صادقانه صندلی قدرت را به اهلش بسپارید و بروید.
در هر متر مربع ساختمانهای ایران به طور متوسط ۳۰ متر مکعب گاز مصرف میشود، در حالیکه رقم مشابه برای اروپا ۵.۵ مترمکعب است. این در حالی است که میانگین دمای هوا و تابش خورشید در ایران آشکارا بیشتر از اروپاست. ارزش انرژی هدررفته به سالی ۵ میلیارد دلار میرسد؛ یعنی تقریباً دوبرابر پولی که در ماجرای بابک زنجانی ناپدید شده و دادِ حسن روحانی را ۶ساله که درآورده است! شما فکر میکنید دلیل این تداوم حیرتانگیز هدررفت سرمایهی ایرانی در کشوری که ۹۰درصد مردمش همچنان چشمانتظارِ آخر ماه و دریافت یارانههای ۴۵هزارتومانی هستند، چیست؟!
میانگین سرانه مصرف آب شرب در ایران ۲۰۴ لیتر در روز است. در حالیکه این رقم در سوئد ۱۶۴، در دانمارک، ۱۵۹؛ در اتریش ۱۵۳، در ایرلند ۱۴۲ و در آلمان ۱۲۹، در بلژیک ۱۱۲ و در لهستان ۹۸ لیتر است. شما فکر میکنید چرا درکشوری که محدودیت منابع آب شیرین یک تهدید جدی محسوب شده و رکورد بالاترین میزان نشست زمین در جهان را به نام خود سند زده است، میزان مصرف سرانه آب مردمش از قاره اروپایی که سرانه آب در دسترش دستکم چند برابر ایران است، بیشتر است؟ ارزش این هدررفت سرمایه با توجه به اجرای طرحهای انتقال آب به ازای هرمترمکعب، صدهزار تومان به بیش از بیست میلیارد دلار میرسد؛ یعنی حدود ۸برابرِ ماجرای بابک زنجانی!
مصرف روزانه بنزین در ایران دستکم 6 برابر متوسط جهانی و هفت برابر کشور همسایه، ترکیه است. به نحوی که شرکت ملی نفت ایران در بین پنج شرکت بزرگ تولیدکننده گازهای گلخانهای - بالاتر از کارتل غولآسا و چند ملیتی BP - قرار گرفته و پیشتر یکی از تبعات فاجعهآمیزِ این مصرف بیرقیبِ بنزین در پالایشگاه آبادان و آلودگی اروندرود اطلاعرسانی شده است. راستی! هزینه درمان مردمی که از آبزیان آلوده اروندرود مصرف میکنند بر دوش کیست؟ چرا تجویز دارو در ایران سهبرابر متوسط جهانی است و چرا هزینههای درمان در ایران به حدود سهبرابر بودجه بزرگترین وزارتخانه کشور - آموزش و پرورش - میرسد؟ آیا میدانیم که فقط از محل آلودگی هوا در تهران سالانه ۲.۲ میلیارد دلار خسارت را به قیمت سال ۲۰۰۲ تحمل میکنیم؟!
راستی چرا در این کشور، سرمایهگذاری در حوزه استحصال انرژیهای نو همچنان گرانتر از تولید انرژی از طریق روشهای مخربی چون نیروگاههای حرارتی و سدهای برق/آبی درمیآید؟ و چرا قیمت یک پراید باید بیش از ۱۵برابر یک دوچرخه باشد؟
راست آن است که اگر قرار بر گلهمندی و خشم باشد، دلیلش باید کندی و محافظهکاری شدید همه دولتها در ایران برای واقعیکردنِ قیمت حاملهای انرژی باشد. اما پس چرا اغلب ایرانیان امروز از شنیدن خبر افزایش قیمت بنزین خوشحال نیستند؟ پاسخ واضح است، چون ما اعتماد ملی و سرمایه اجتماعی را نابود کردهایم و مردم میگویند: چه تضمینی وجود دارد که مابهالتفاوت این افزایش قیمت به جیب ارتقای کیفیت وسایل حمل و نقل عمومی و بهبود امنیت تردد با دوچرخه در شهرها هزینه شود و تنها منجر به افزایش تورم مانند تجربه مشابه در دولت احمدینژاد، سقوط پول ملی و بازهم ارزانترین سوخت جهان در ایران نشود؟
آقایان و خانمهای مدیر! به جای باجدادن و ترویج فرهنگ گداپروری، اصول درست حکمرانی را به کار ببندید، مردم را شریک تصمیمگیریهای خود کنید و اگر راه و توانش را نمیدانید و ندارید، شرافتمندانه و صادقانه صندلی قدرت را به اهلش بسپارید و بروید.
* عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور
** این یادداشت در شبکههای اجتماعی منتشر شده است
ایشان کاملا یک طرفه به قضاوت پرداخته. به طور مثال میزان هدر رفت آب شرب در شبکه سراسری خیلی زیاد است و دولت هیچ اقدامی در این مورد نکرده. یا در مورد ۷ برابر بودن مصرف بنزین ناوگان شخصی ایران نسبت به ترکیه ایشان به این مسئله اشاره نکرده که ۸۰درصد ناوگان شخصی ترکیه دیزل هستند.
دولت یک بار همه قیمت ها و دستمزد را به حد یکی از کشورهای مورد مقایسه برساند. مردم هیچ شکایتی ندارند. اما لطفا حقوق را ۱۰درصد افزایش ندهید و قیمت بنزین را ۲۰۰ درصد.